بر اساس آموزه های قرآنی، برای قرآن دو نوع نزول است: انزال دفعی و تنزیل تدریجی.
اگر بخواهیم انزال دفعی را تفسیر کنیم باید بگوییم که قرآن در مقام عنداللهی و علی حکیم، نه عربی و نه فارسی و نه عربی است، بلکه اصولا معنا است نه لفظ. در این مقام قرآن همانند ملکه اجتهاد است. وقتی قرآن در مقام انزال دفعی از عندالله تا عندالرسول آویخته شد، همه حقیقت قرآن یک جا در اختیار پیامبر(ص) به شکل اجمالی قرار گرفت. البته این اجمال به معنای ابهام نیست، بلکه به معنای این است که تفصیل نیافته است و همانند یک زیپ کردن یک فایل رایانه ای است که نشر نشده بلکه به صورت لف و طی در اختیار پیامبر(ص) است.
اگر بخواهیم تنزیل تدریجی را تفسیر کنیم باید بگوییم که آن ملکه اجتهاد در قالب یک کتاب چهل جلدی چون جواهر کلام خودش را نشان می دهد؛ اما از آن جایی که گیرنده عرب زبان است، این ملکه اجتهاد در قالب کتاب خودش را عربی نشان می دهد . از این روست که خداوند می فرماید که همان کتابی که در نزد خداوند علی حکیم ، عربی و عبری و فارسی نیست، در مقام نزول ، عربی می شود. این تنزیل تدریجی باید شرایط زمان و مکان را مراعات کند.
البته باید توجه داشت که دو نوع علم اجمالی داریم :1. علم اجمالی اصولی که یک طرف را علم داریم که مثلا قطره خونی افتاده است؛ اما دو ظرف داریم که نمی دانیم که در کدام یک از دو ظرف افتاده است. پس یک علم تفصیلی با دو جهل داریم که این را علم اجمالی اصولی می گوییم؛ 2. علم اجمالی فلسفی و عقلی که مثال ملکه اجتهاد نسبت به وقتی که صاحب آن کتابی اجتهادی می نویسد.