تغیر مرجعیت به این معنا است که یک جامعه به جای آن که از انسان های صادق و عاقل و عالم و ذاکر خدا و امین و متعهد و مانند آن مراجعه کنند، به دروغگویان، فریبکاران و مانند آن مراجعه می کنند و حتی به دشمنان خویش اعتماد می کنند با آن که می دانند که آنان دشمنان ایشان هستند و هدف ایشان جز تحقیر آنان نیست. درآیات قرآنی درباره چگونگی انتقال به مراجع ضد ارزشی و تغییر مرجعیت عوامل و زمینه هایی بیان شده که عبارتند از:
1. 1. شبهه افکنی و شبهه سازی: شبهه افکنی و شبهه سازی در مقام اندیشه انجام می گیرد. مثلا درباره حقانیت قیامت شبهه افکنی انجام می گیرد و شخص باور و اعتقاد خودش را نسبت به قیامت و حساب و کتاب آن از دست می دهد. به طور طبیعی وقتی کسی به قیامت اعتقاد نداشته باشد، ارزش هایش تغییر می کند و ارزش های مادی همانند قدرت و ثروت جایگزین ارزش های معنوی و اخروی می گردد. این گونه مرجعیت شخص نیز تغییر کرده و اشخاصی دیگر به عنوان مرجع فکر و اندیشه و ارزش مطرح شده و آنان سرمشق و الگوی شخص می شوند. در آیات قرآنی به این شبهه افکنی توجه داده شده است؛ از جمله در آیات 3 تا 5 سوره قیامت.
2. 2. تردید افکنی : تردید افکنی در مقام عزم و عمل است. ابلیس برای آن که بتواند مرجعیت خود را تثبیت کند و مرجعیت خداوند را از حضرت آدم(ع) بگیرد، با تردید افکنی از طریق وسوسه ، رفتار و اراده حضرت آدم(ع) را سست کرد، به طوری که حضرت آدم(ع) در مقام عمل نتوانست در برابر وسوسه های تردید افکنانه ابلیس مقاومت کند و از میوه درخت ممنوع چشید یا خورد. خداوند از این رو، درباره حضرت آدم(ع) می فرماید: لم نجد له عزما؛ ما در او عزم ندیدیم. (طه، آیه 115) پس اگر هدف عالی و بلند است نه تنها عزم بلکه عزم جدی و همت عالی را می طلبد که تا آخر کار استقامت داشته باشد و بتواند از وسوسه های دیگران در امان مانده و در هنگام عمل گام پیش و پس نگذارد بلکه مستقیم تا آخر برود و به هدف برسد.
3. 3. بهره گیری از مقدسات: از دیگر شیوه های که دشمنان استفاده می کنند، بهره گیری از مقدسات آدمی است. ابلیس برای همین از سوگند به خداوند استفاده کرد؛ زیرا خداوند در نزد حضرت آدم(ع) مقدس بود و ابلیس با سوگند به خدا تغییر در ارزش ها و مرجعیت را موجب می شود و خودش را مرجع آدم می سازد. خداوند می فرماید: وَقَاسَمَهُمَا إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّاصِحِینَ ؛ و براى آن دو سوگند یاد کرد که: من قطعاً از خیرخواهان شما هستم. (اعراف، آیه 21)
4. 4. فریبکاری: از دیگر شیوه ها برای انتقال به مراجع ضد ارزشی، فریبکاری است. ابلیس به آدم(ع ) می گوید برای آن که فرشته باشی و مالک خود و تقدیرت و زندگی و بهشت و سعادت تو دستخوش تغییر نشود باید از میوه درخت ممنوع بخوری. خداوند می فرماید: فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطَانُ قَالَ یَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلَى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْکٍ لَّا یَبْلَى؛ پس شیطان او را وسوسه کرد، گفت: «اى آدم، آیا تو را به درخت جاودانگى و ملکى که زایل نمىشود، راه نمایم؟»(طه ، آیه 120)
5. 5. تبلیغات دروغین: از دیگر شیوه هایی که ابلیس برای تغییر مرجعیت استفاده کرد همین تبلیغات دروغین است. دروغی چون رسیدن به مقامات از راهی نادرست و باطل که خداوند از آن نهی کرده ، یکی از شیوه های ابلیس است که موجب تغییر مرجعیت شده است.(طه، آیه 120)