بر اساس آیات قرآنی، معادپذیری خاستگاه و ریشه اخلاق مداری و قانون مداری است. از این رو، در آیات بسیاری وقتی از رفتار اخلاقی مومنان و قانون مداری آنان سخن به میان می آید، با عناوینی چون تصدیق معاد، حساب و کتاب معاد، خوف و ترس از دوزخ، طمع و گرایش به بهشت، محبت خداوند و شکر و سپاس نسبت به خداوند یاد می شود تا معلوم شود که اصولا اخلاق مداری و قانون مداری با پذیرش اصل جهان غیب و به ویژه رستاخیز و معاد ارتباط علیّ و معلولی دارد.
خداوند در آیات نخست سوره بقره می فرماید: الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ والَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ؛ پرهیزگارانی که ایمان به غیب دارند و نماز را به پا می دارند و از آن چه روزیشان کرده ایم انفاق می کنند و کسانی که به آن چه به سوی تو و پیش از تو فرو فرستاده شده، ایمان می آورند و به آخرت آنان یقین می آورند.(بقره، آیات 3 و 4)
پس یقین به آخرت نقش کلیدی در تعیین و تغییر رفتار آدمی دارد. خداوند در آیات 30 و 33 سوره فصلت به اصل رستاخیرباوری توجه داده و در آیه 33 نتیجه آن باور را این گونه در رفتار خیر و نیک آنان یادآور شده و می فرماید: وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ؛ و کیست خوشگفتارتر از آن کس که به سوى خدا دعوت نماید و کار نیک کند و گوید: «من [در برابر خدا] از تسلیمشدگانم»؟
در آیات 19 تا 24 سوره معارج به نقش انکار و اثبات معاد در تعیین و تغییر رفتار انسان اشاره کرده و می فرماید که انکار معاد موجب منع خیر شده در حالی که اثبات و پذیرش آن موجب می شود تا حقوقی را در مال خود برای سائلان و محرومان پذیرفته و به آن عمل کند.
در آیات 6 و 7 سوره فصلت درباره عدم باور به قیامت و تاثیر آن در رفتار اجتماعی می فرماید: لِّلْمُشْرِکِینَ الَّذِینَ لَا یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ کَافِرُونَ؛ برای مشرکان همان کسانى که زکات نمىدهند و آنان که به آخرت ناباورند.
اصولا از نظر قرآن، کسی که قیامت و رستاخیر و حساب و کتاب آن را قبول ندارد به طور طبیعی اهل فسق و فجور است (قیامت، آیات 3 تا 5) و از قوانین و اصول اخلاقی تعدی و تجاوز می کند مگر آن که شرایط را برای دور زدن یا کسب لذت مناسب نبیند و ناچار آن را اجرا می کند و اگر ببیند که می تواند خلاف اصول اخلاقی و قانون عمل کند بی هیچ شک و تردیدی آن را دور می زندو بر خلاف آن عمل می کند؛ زیرا برای او اصالت همان اصل لذت جویی در دنیا است.
اما کسی که قیامت را قبول و از حساب و کتاب آن هراسان باشد یک پلیس و پاسبان درونی هماره همراه اوست و اجازه تعدی و تخطی و دور زدن قانون و مخالفت با اصول اخلاقی را نمی دهد. پس باید قانون و اخلاق مداری را در مومنان به حساب و کتاب آخرت جست. بنابراین اگر کسی این گونه نبود باید در ایمان او شک و تردید روا داشت؛ زیرا نشانه باور به قیامت و حساب آن ، ترس از دوزخ و مواخذه و کیفر الهی است.