بلی در زبان عربی، به معنای آری گفتن است. بلا به معنای گرفتاری و ابتلائات است.
خداوند در قرآن از عهد ازلی انسان به خود سخن گفته است و فرموده است:وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ ؛ و هنگامى را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریّه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت که آیا پروردگار شما نیستم؟ گفتند: «چرا، گواهى دادیم» تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم. (اعراف، آیه 172)
از نظر این آیه همه انسان ها در روز الست با خداوند عهد بسته اند که ربوبیت خداوند را پذیرفته و بر مدار پروردگاری خدا رفتار کنند. خداوند در این عهد کسی جز خود انسان را شاهد و گواه نگرفته است. این بدان معناست که انسان اگر به خودش مراجعه کند و در فطرت خود فکرت نماید، رابطه ربوبیت خدا با خود را می یابد و دیگر نیازی نیست تا برای خداشناسی و بندگی به غیر خود مراجعه کند و در آفاق بگردد، زیرا خدا با همه صفات خود در انسان تجلی یافته است و اگر خود را به دقت ببیند خدا و پروردگاری اش را می یابد؛ چرا که : من عرف نفسه فقد عرف ربه؛ هر کسی خود را شناخت به حقیقت پروردگارش را شناخت.
خداوند در آیه 172 سوره اعراف فرموده است که انسان در روز الست عهد خود را با بلی(بله) با خدا بسته است. هر چند که اکثریت در فضای تزیینی طبیعت دنیا فریب می خورند و غافل می شوند و گرفتار نسیان و فراموشی شده و آن عهد را زیر پا می گذارند.
اما انسان باید بداند با همین بلی گفتن در روز الست و پذیرش امانت الهی خود را دچار بلا کرده است.(احزاب، آیه 72) بنابراین هر انسانی تا زمانی که در دنیا است گرفتار انواع و اقسام بلایا و ابتلائات خواهد بود. این گونه است که سنت الهی حاکم بر جان و جامعه انسانی، سنت ابتلاء است.(انفال، آیه 17؛ بقره، آیه 47؛عنکبوت، آیات 2 و 3 و آیات بسیار دیگر)
از آیات قرآنی به دست می آید که وقتی کسی بلی می گوید و تعهدی را با آری گفتن و بلی گفتن می پذیرد باید خود را آماده بلا و ابتلاء نماید. پس از نظر قرآن همان طوری که با هر بلی و آری تعهدات و مشکلاتی پدید می آید، با بلی انسان به خدا ، این اسنان خود را برای بلا آماده کرده است. پس میان بلی (بله) و بلا ارتباط تنگاتنگی است.