کاستی دانش، در دروغ و کاستی جدیت، در بازی است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :400
بازدید دیروز :317
کل بازدید :2101126
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/9
4:21 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

پیامبر(ص) و قرآن از یک وحدت حقیقی برخوردارند. البته از آن جایی که پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) یک نور واحد هستند(کُلُّهُم نورٌ واحِد: کتاب الغیبة، محمدبن ابراهیم النعمانی، ص93، این وحدت نسبت به آنان نیز صدق می کند. به این معنا که در مقام نوری یکتا هستند، یعنی در مرتبه ای که از آن به مظهریت نخست یاد می شود و در روایت است: «اَوّل مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورَ نَبِیِّنَا؛ نخستین چیزی که خداوند آفرید نور پیامبر ما است.»(بحارالانوار-ط موسسه الوفاء، العلامه المجلسی، ج15، ص28)

بنابراین، این نور هنگامی که برای ماموریتی نازل می شود، همراه اش قرآن مجید که در مقام مجد و شکوه است از لوح محفوظ نازل می شود.(ق، آیه 1) از این روست که در تفسیر ضمیر هاء در آیه نخست سوره قدر سخن از انزال پیامبر(ص) و قرآن است. آن حقیقت همان طوری که در مراتب عالی در «لدن علی حکیم» نور و در ام الکتاب و مرجعیت کتاب دارد: وَإِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ(زخرف، آیه 4) وقتی نزول می یابد، با هم هستند حتی اگر در قالب عرب و عربی مبین در آید.(زخرف، آیه 3) تا این گونه بتواند قالب تعقل و درک شود و قومی آن را به زبان و لسان خود بشناسند و بگیرند. این نزول قرآن و صاحب آن با هم صورت گرفته است.

البته این نزول همانند نزول باران نیست که با تجافی است یعنی آن جا را خالی می کند و در این جا و زمین جا را پر می کند، بلکه حقیقت محمدی و قرآنش، همانند حبل الله آویخته است؛ یعنی قرآن ناطق که همان وجود پیامبر(ص) و سپس نفس آن حضرت یعنی امام علی(ع) بر اساس آیه 61 سوره آل عمران است، از آسمان آویخته شده است. از این روست که یک طرف حقیقت قرآن در دست خدا و طرف دیگر در دستان مردمان است تا از آن استفاده کرده و خودشان را از این ریسمان و طناب همانند کوهنوردان بالا کشند.

کسانی که به این حبل الله آویخته اند ، در یک وحدتی قرار می گیرند که تفرقه در آن راه ندارد: وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ؛ و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید.(آل عمران، آیه 103)

پیامبر(ص) در بیان آویختگی حبل الله و قرآن می فرماید: قال رسول الله (ص) فی حدیث الغدیر: أمّا الثقل الأکبر فهو کتاب اللَّه حبل ممدود من اللَّه إلیکم، طرفه بید اللَّه والطرف الآخر بأیدیکم، فلا تدعوه، وأمّا الثقل الأصغر فهم عترتی وقد أخبرنی اللطیف الخبیر أنّهما لن یفترقا حتى‌ یردا علی الحوض، فلا تتقدموهما فتهلکوا ولا تتأخروا عنهما فتهلکوا؛ اما ثقل اکبر که همان کتاب الله است ریسمانی کشیده شده از سوی خدا به سوی شماست ، طرفی از آن در دست خدا و طرف دیگرش در دستان شماست؛ پس آن را رها نکنید؛ اما ثقل اصغر پس آن عترتم هستند و به تحقیق خداوند لطیف خبیر به من خبر داده که آن دو از هم جدایی ندارند تا هر دو بر من در سر حوض در آیند. پس از آن دو پیشی نگیرد که هلاک شوید و از آن پس نیافتید که نابود شوید.(نفحات القران ، الشیخ ناصر مکارم الشیرازی، ج 9، ص141)

البته از آن جایی که حقیقت کتاب الله و عترت محمد(ص) یکی است نمی تواند در باطن از هم جدا باشد؛ زیرا این دو همانند تار و پود یک حقیقت هستند؛ یعنی ظاهر و باطن یک امر هستند. از این روست که هرگز جدایی ندارند و همان طوری که پیامبر(ص) قرآن ناطق است و هر چه می گوید وحی و قرآن است(وَ مَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی  إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحَی: نجم، آیات 3 و 4) هم چنین نفس پیامبر(ص) یعنی امام علی(ع) قرآن ناطق است؛ چنان که خود آن حضرت (ع) می فرماید: امام علی علیه السلام خود فرمود: «انا القران الناطق ؛ من قرآن ناطقم (سلیمان قندوزی حنفی، ینابیع المودة (مؤسسة الاعلمی، چاپ اول)، ج 1، ص 214، ح 20 ) ، انا کلام الله الناطق ؛ من سخن خدای ناطقم (محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 82، ص 199 ) ، انا علم الله ... و لسان الله الناطق؛ من دانش خدا وزبان خدای ناطقم .» (شیخ صدوق، التوحید، مؤسسه نشر اسلامی، ص 164، ح 1) 

از همین روست که قرآن صامت و قرآن ناطق یعنی کتاب الله و عترت رسول الله(ص)، همان صراط مستقم و صراط اقوم(الکافی-ط الإسلامیة، الشیخ الکلینی، ج1، ص216) و حبل الله هستند. بر همین اساس که از امام زمان(عج) به عنوان سبب متصل و ریسمان اتصال میان زمین و خدا یاد می شود: أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء‌؛ کجاست آن ریسمان و سبب اتصال میان زمین و آسمان؟!(المزار الکبیر، الشیخ ابوعبدالله محمدبن جعفر المشهدی، ص579) و پیامبر(ص) از این حبال و ریسمان میان خود و مردم سخن به میان می آورد(إِنَّ بَیْنَنَا وَ بَیْنَ الْقَوْمِ حِبَالاً: تفسیر جوامع الجامع، الشیخ الطبرسی، ج‌1، ص34) و خواهان آن می شود تا به این آویخته و خودشان را بالا کشند و صعود کنند(فاطر، آیه 10)؛ زیرا تنها راه نجات و محبوبیت در نزد خداوند اتصال به این حبل الله و پیروی و اطاعت و مودت و محبت قلبی و عملی از آنان است: قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ؛ قُلْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ فإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْکَافِرِینَ بگو: «اگر خدا را دوست دارید، از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید، و خداوند آمرزنده مهربان است.»بگو: «خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید.» پس اگر رویگردان شدند، قطعاً خداوند کافران را دوست ندارد(آل عمران، آیات 31 و 32) و می فرماید:ذَلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَمَن یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ؛ این همان [پاداشى‏] است که خدا بندگان خود را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند [بدان‏] مژده داده است. بگو: «به ازاى آن [رسالت‏] پاداشى از شما خواستار نیستم، مگر دوستى درباره خویشاوندان.» و هر کس نیکى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد]، براى او در ثواب آن خواهیم افزود. قطعاً خدا آمرزنده و قدرشناس است.(شوری، آیه 23)


94/10/15::: 3:56 ع
نظر()