شکی نیست که هیچ چیز در هستی بیرون از حوزه مالکیت و قدرت و علم خدایی نیست و هر چیزی در هستی اتفاق می افتد در حوزه خدایی خدا است. هم چنین هیچ شکی نیست که در هستی چیزی بیرون از مشیت الهی نخواهد بود. اینک این پرسش مطرح می شود که بدی و مصیبت ها خدا است یا انسان؟
از نظر آموزه های قرآنی، خداوند منشا و خاستگاه هر چیزی در هستی است. در آیات قرآنی از دو اصطلاح استفاده شده که توجه به آن می تواند پاسخ به پرسش باشد. اصطلاح اول «من الله» و اصطلاح دوم «من عندالله » است.
شکی نیست که خاستگاه هر چیزی خداوند است که همان اصطلاح دوم مورد نظر است یعنی «مِنْ عِندِ اللّهِ» است؛ چون هر چیزی از فقر وجودی رنج می برد و خداوند غنی باید آن را وجود بخشد. این در نظام مشیت الهی معنا می یابد.
اما بدی ها و سیئات هر چند نمی تواند بیرون از دایره «مِنْ عِندِ اللّهِ» باشد ، ولی باید توجه داشت که مراد اصل وجود است. توضیح این که خداوند نوری را می فرستد و منشا نور است ولی این شیشه ها است که رنگ های متنوعی را موجب می شوند. انسان ها در حقیقت همان شیشه ها هستند که هر یک به قابلیت خودش رنگی را از آن نور مطلق و محض می گیرند و می تابانند.
پس باید گفت: در حسنات و نیکی ها، هم «مِنْ عِندِ اللّهِ» است و هم «من الله » است. از این رو، خداوند می فرماید: مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللّهِ؛ هر چیزی که از نیکی به تو می رسد پس از خدا است.
اما در باره بدی ها و سیئات باید گفت که «مِنْ عِندِ اللّهِ»است ولی «من الله » نیست ، بلکه «من نفسک » است. خداوند می فرماید: وَ مَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَفْسِکَ؛ هر آن چه از بدی به تو می رسد پس از نفس خودت است.
نتیجه آن که : 1. همه چیز «مِنْ عِندِ اللّهِ»است چه بدی و چه نیکی: خداوند می فرماید: قُلْ کُلٌّ مِنْ عِندِ اللّهِ؛ بگو هر چیزی از نزد خداست.
2. حسنات و نیکی از نزد خدا و هم از خداست ؛ ولی بدی و سیئه از نزد خدا است ولی از خدا نیست. خداوند می فرماید: وَ إِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِندِ اللّهِ وَ إِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِن عِندِکَ قُلْ کُلٌّ مِنْ عِندِ اللّهِ؛ و اگر حسنه ای به آنان می رسد می گویند این از نزد خدا است و اگر بدی به آنان می رسد می گویند این از نزد خداست؛ بگو همه از نزد خدا است.(نساء، آیات 78 و 79)
پس همه از نزد خدا است ولی بدی از خدا نیست.