از اعجازهای قرآنی آن است که میان حال و مقال در انتخاب صفت و اسم برای خدا، تناسب را مراعات کرده است. از جمله آن که وقتی از کارهای مهم و قدرت و قوت سخن به میان می آید، از صفت یدالله بهره می برد و می گوید: یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ؛ دست خداوند بالای دست های آنان است.(فتح، آیه 10) در مساله روزی رسانی که نیاز به قدرت و قوت است نیز به یدالله بودن اشاره می کند و می فرماید: لِئَلَّا یَعْلَمَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَلَّا یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْءٍ مِّن فَضْلِ اللَّهِ وَأَنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ؛ تا اهل کتاب بدانند که به هیچ وجه فزونبخشى خدا در حیطه قدرت آنان نیست و فضل [و عنایت، تنها] در دست خداست: به هر کس بخواهد آن را عطا مىکند، و خدا داراى کَرَم بسیار است.(حدید، آیه 29) و یا می فرماید: قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ؛ بگو: «این تفضل به دست خداست آن را به هر کس که بخواهد مىدهد، و خداوند، گشایشگر داناست.(آل عمران، آیه 73) و یا می فرماید: وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُواْ بِمَا قَالُواْ بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاء؛ یهود گفتند: «دست خدا بسته است.» دستهاى خودشان بسته باد. و به سزاى آنچه گفتند، از رحمت خدا دور شوند، بلکه هر دو دست او گشاده است، هر گونه بخواهد مىبخشد.(مائده، آیه 64)
اما در جاهایی که کارهای مهم ولی با ظرافت تمام باید انجام آن جا به جای یدالله از انگشت و سرانگشت سخن به میان می آورد؛ زیرا کارهای ظریف و لطیف را باید با سرانگشت انجام داد. از این روست می فرماید: لاَّ تُدْرِکُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ؛ چشمها او را درنمىیابند و اوست که دیدگان را درمىیابد، و او لطیفِ آگاه است.(انعام، آیه 103) خداوند خبیر است و چشم ها را در می یابد، ولی چون لطیف است چشم های ظاهر او را در نمی یابد و تنها بصیرت و چشم قلب است که او را در می یابد.
در این موارد دیگر سخن از چشم ظاهر نیست؛ بلکه چشم باطن است؛ چون لطیف را تنها لطیفی چون قلب در می یابد.
در روایت برای همین است که وقتی درباره تقلب و زیر و رو کردن قلب سخن به میان می آید به جای یدالله از تعبیر اصابع و انگشت استفاده می شود: قلب المؤمن بین اصبعین من أصابع؛ قلب مومن میان دو انگشت از انگشتان است.(عوالی اللئالی ، محمد بن علی بن ابراهیم ابن ابی جمهور الأحسائی، ج 1 ، ص 48)
بنابراین لطافت آنجایی است که ظریفکاری، ریزکاری و دقیقکاری است؛ یعنی کارِ تجرّد و غیب است، اما قوت و قدرت در جایی است که دیگر نیاز به ظریف کاری نیست.
در آیات قرآنی در انتخاب اسم و صفت برای خداوند به این نکات توجه شده و تناسب حال و مقال مراعات می شود.