برخی از مهارت در زندگی خیلی مهم و اساسی است. از جمله این مهارت ها نقدپذیری است. نقد پذیری یعنی پذیرش نقد دیگران درباره عملکرد ما. البته به طور طبیعی نقد کردن و انتقاد کردن از عملکرد دیگران هم آسان است و هم ساده. آسان است ، چون دیگری است، و ساده است؛ چون به عنوان یک ناظر بیرونی به عملکرد دیگران نگاه می کنیم. اما باید توجه داشت که نقد کردن دارای اصولی است که باید رعایت شود. این اصول در جایی خود باید مطرح شود.
اما نقدپذیری سخت و سنگین و دشوار است؛ زیرا علل و عواملی است که پذیرش نقد دیگران را نمی توان به سادگی پذیرفت. از جمله آن که گاه انسان درگیر کاری است و احتمال خطا نمی دهد ؛ وقتی میانه یا پایان کار رسید و به نظرش کار را جایی رسانده که نتیجه بگیرد، ناگهان یکی می آید و می گوید که اصولا خطا و اشتباه است؛ این یعنی نادیده گرفتن هزینه هایی مادی ومعنوی که کرده ایم.
این مهارت نقدپذیری زمانی در آدمی تحقق می یابد که بسترها و زمینه های آن فراهم آید. از جمله این زمینه ها می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1. این که از نظر عقلی و منطقی بپذیریم که احتمال خطا و اشتباه در عمل ما وجود دارد؛ 2. غرور و خودبرتربینی را کنار بگذاریم؛ 3. تواضع داشته باشیم و استکبار و تکبر نورزیم؛ 4. این که پذیرش خطا را خواری و ذلت نشماریم؛ 5. حرف شنوی و گوش شنوایی برای حرف ها و نظریات دیگران داشته باشیم؛ 6. معیارها و شاخص های دیگران را بشنویم و قابل ارزیابی بدانیم.
اگر نقدپذیر باشیم باید گام بعدی یعنی عذرخواهی و نیز توبه و استغفار را نیز با آن همراه کنیم و به فکر تغییر رفتار و عملکرد باشیم.
خداوند نشان می دهد که حضرت آدم(ع) از این خصوصیت نقدپذیری برخوردار بوده و از همین رو، ضمن پذیرش نقد، به اصلاح رفتار و تغییر آن پس از استغفار و توبه اقدام کرد؛ در حالی که ابلیس نه تنها مغرورانه با نقد برخورد کرد، بلکه با استکبارورزی بر ادامه عمل و راه اشتباه خویش تاکید کرد.(بقره، آیات 34 تا 38؛ اعراف، آیه 12 و آیات دیگر)
البته باید توجه داشت که مهارت نقدپذیری همانند هر مهارتی باید با تکرار و تمرین عادی شود. اگر کودکان را با نقدپذیری در خانه آشنا کنیم و به آنان بیاموزیم که نقد را بشنوند و با پوزش خواهی به تغییر رفتار اقدام کنند، بعدها در جامعه با مشکل مواجه نخواهند شد. این که امروز همسران جوان در برابر یک دیگر ابلیسانه و مستکبرانه برخورد می کنند و نقدپذیر نیستند و پوزش و معذرت خواهی و تغییر رفتار را برای خود ننگ و عار و خواری می شمارند، به سبب عدم آموزش و پرورش درست و فقدان کسب این مهارت اجتماعی و ارتباطی است.
نکته ای که نباید در نقد پذیری مغفول بماند آن که نقدپذیری باید در چارچوب معیارها و شاخص های پذیرفته شده عرفی وشرعی و عقلی باشد. به این معنا اگر نقد صورت می گیرد و انتقاد گری نقدی بر عملکرد دارد باید نگریست این نقد در چارچوب معیارها و شاخص های معقول و مقبول است یا نه؟ اگر نقد در چارچوب معیارهای شناخته شده و پذیرفته شده جامعه نیست، باید ضمن نقد متقابل شاخص ها و گوشزد کردن بر آن علل و چرایی عدم پذیرش نقد طرف مقابل ، او را برای عبور از نقد غیر مقبول و غیر معقول یاری رساند.
البته ناقد هم باید شرایط و موقعیت نقد شونده را درک کند و از باب همدلی به نقد بپردازد؛ یعنی ضمن بیان احساس مشترکی که کسب کرده بگوید که خطا در عملکرد وجود دارد و باید اصلاح شود. نقد شونده می تواند گاه با بیان موقعیت و شرایط خاصی چون اضطرار، غفلت ، فراموش، ناتوانی، تقیه و مانند آن ها علل و چرایی عمل خویش را بیان کند تا از توبیخ و سرزنش در امان بماند و همدلی را کسب کند.
در برخی از شرایط نقدها ونقدپذیری به معنا خواهد بود؛ آن زمانی است که فلسفه وسبک زندگی دوطرف کاملا متضاد است و در یک جامعه با الگوها و فلسفه های متضاد زندگی می کند. یا کسی می خواهد با تغییر رفتار و عملکردهای خویش تغییر رفتار در اجتماع ایجاد کرده و هنجارهای شناخته شده آنان را به نقد عملی بکشاند ونشان دهد که آن چه از نظر آنان ناهنجار است درحقیقت هنجار است و عملکرد آنان ناهنجار است. پیامبران بیش تر در این وادی و با این روش عمل می کردند. البته باید چنین افرادی انتظار طرد اجتماعی و اخراج و مانند آن را داشته باشند که در آیات قرآنی بیان شده است.