خداوند در آیه 82 سوره مائده می فرماید: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ؛ و ما از قرآن فروفرستادیم چیزی که آن شفا و رحمتی برای مومنان است.
قرآن از نظر قرآن، درمان بیماری های خطرناک انسان است که او را برای ابد در دنیا و آخرت به شقاوت می کشاند ؛ چرا که این بیماری ها، نورش را می گیرد و او را در تاریکی و تیرگی می گذارد.
از نظر قرآن برخی از گناهان نور عقل را می برد و نور فطرت را با کاستن و پایین کشیدن فتیله می کشد و مدفون می کند(شمس، آیات 7 تا 10) و قلب را می میراند و موجبات واژونگی آن می شود به طوری که قلب مختوم و مطبوع می شود.(بقره، آیه 7)
قرآن که از سوی خداوند بر پیامبر(ص) نازل شده است، دو کار با معیت پیامبر(ص) انجام می دهد: تعلیم و تزکیه. خداوند بر مومنان منت نهاد که دو نعمت را با هم بر آنان ارزانی داشت و این ثقلین را با هم به آنان داد. خداوند می فرماید: لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ؛ به یقین، خدا بر مؤمنان منت نهاد که پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت، تا آیات خود را بر ایشان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، قطعاً پیش از آن در گمراهى آشکارى بودند.(آل عمران، آیه 164)
بر این اساس، پیامبر(ص) و قرآن به عنوان شافی الهی و درمان های خداوندی عمل می کنند. کاری که آن دو انجام می دهند عبارتند از: 1. شفا و درمان جهالت علمی انسان که تعلیم انجام می گیرد؛ 2. شفا و درمان جهالت علمی انسان که با تزکیه صورت می گیرد؛ زیرا جهالت گاه در برابر علم است و گاه در برابر عقل است. پس انسان گاه گرفتار بیماری جهالت و نادانی ذهنی و علمی است و گاه دیگر دچار بیماری جهالت و سفاهت و بی خردی عملی است. این گونه است که پیامبر(ص) و قرآن با هم به تعلیم و تزکیه می پردازند و این دو درد عظیم بشریت را درمان می کنند و شفا می دهند.
پس انسان یا عاقل و اهل بهشت است ؛ یا جاهل و اهل جهنّم است. آن جاهلِ اهل جهنم یا درس خوانده است یا درس نخوانده. البته آن جهلی که در مقابل عقل است مهم است؛ هر چند که هر کدام از اینها درد است، اما یکی سخت تر و درمانش دشوار تر است. نادان با تعلیم دانا می شود، ولی بی خرد و سفیه را نمی توان جز به صبر و استقامت خردمند کرد؛ زیرا باید عقلش را بیدار کرده و دفائن عقول را بیرون آورد و فتیله عقل و قلب را بالا کشید و دلش را به نورانیت قرآن(نساء، آیه 174) روشن کرد.
تزکیه نفس هر چند با کمک خود شخص انجام می گیرد(شمس، آیه 9) ولی کار اصلی دست خدا و پیامبر(ص) است.(نساء، آیه 49 ؛ نور، آیه 21) با این تزکیه نفس است که دل مرده زنده می شود و دست از انکار بر می دارد و عقدالذهن با عقدالقلب پیوند می خورد و نور ایمان در جان شخص قرار می گیرد و نورانی می شود.(انعام، آیه 122؛ شوری، آیه 52؛ حدید، آیات 12 و 13)
از این جا هم چنین دانسته می شود که چرا ثقلین از هم جدایی ندارند و پیامبر(ص) می فرماید: انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما؛ من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچگاه از هم جدا نمیشوند مگر بر سر حوض کوثر.»(صحیح ترمذی، ج 5، ص 663-662، 328 به نقل از بیش از 30 نفر از اصحاب؛ مستدرک حاکم، فصل «فضیلت اصحاب»، ج 3، ص 109، 110، 148، 533، حاکم نوشته که این حدیث صحیح میباشد بر اساس نظر شیخین بخاری و مسلم؛ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 432؛ مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 14، 17، 26، 59، ج 4، ص 366، 372)؛ زیرا این کتاب الله و عترت هستند که می توانند تعلیم و تزکیه کنند و نفوس آدمی را درمان و شفا دهند.