انسان ها از نظر اعتقادی دو دسته اند: مومن و کافر. البته گروه سومی به نام منافقان هستند که آنان نیز جزو کافران هستند؛ بنابراین در تقسیم بندی اصلی همان دو گروه خواهد بود.
از نظر قرآن انسانها وقتی با شرور و بدی ها مواجه می شوند با توجه به دو گروه اعتقادی دو نوع واکنش متضاد از خود نشان می دهند: 1. مومن به سوی خداوند می رود؛ 2. و کافر به پوچی می رسد و گرفتار خسران می شود.
البته از آن جایی که مومنان دارای مراتب و درجات متنوع و متعددی در ایمان هستند، نوع واکنش های آنان که به سوی خدا می روند، نیز متفاوت است:
1. مومن واقعی : واکنش مومن واقعی آن است که همه چیز را از خداوند دانسته و شری که دامن گیرش شده را حکمت یا مصلحت می داند. او بر این باور است که به فلسفه و حکمتی این شر نصیب او شده و او دچار مصیبتی شده است. پس صبر می کند و حلم پیشه می کند و با شکیبایی و بردباری آن را تحمل می کند. البته از آن جایی که مومن هماره خودش را در وقایه نگه می دارد می کوشد تا با استغفار در دژی در آید و از آسیب های بیش تر شرور خود را در امان نگه دارد. به هر حال مومن واقعی بر اساس آیات 22 و 23 سوره حدید عمل کرده و هر مصیبتی را بر اساس حکمت و مصلحت تعبیر کرده و می گوید یا به حکمتی به این مصیبت و شر دچار شده یا آن که مصلحتی در آن بوده است. البته انسان گاهی ناخواسته خطا و گناه و اشتباهی می کند که نیازمند تنبیه و هشدار است که با مصیبت و شرور این هشدار داده می شود؛ استغفار می تواند این بلایا و تنبیهات را برطرف کند؛
2. مومن متوسط و سست ایمان: مومنانی از این دست وقتی با مشکل مواجه می شوند، تازه یاد خدا می افتند و به دنبال آن می روند تا خداوند دستگیرشان باشد. این دسته کسانی هستند که از خداوند نومید نمی شوند، ولی وقتی شری به آنان رسید دیگر خدا را ول نمی کنند و هر دم در خانه خدا را می کوبند و دعایشان طولانی و عریض و طویل است. اکثریت کسانی که به خدا ایمان دارند این گونه هستند. خداوند درباره این دسته از انسان های خداشناس می فرماید: وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَآئِمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ یَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ؛ و چون انسان را آسیبى رسد، ما را- به پهلو خوابیده یا نشسته یا ایستاده- مىخواند، و چون گرفتاریش را برطرف کنیم چنان مىرود که گویى ما را براى گرفتاریى که به او رسیده، نخوانده است. این گونه براى اسرافکاران آنچه انجام مىدادند زینت داده شده است.(یونس، آیه 12) هم چنین در جایی دیگر درباره واکنش این افراد می فرماید: فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ؛ و چون انسان را آسیبى رسد، ما را فرامىخواند سپس چون نعمتى از جانب خود به او عطا کنیم مىگوید: «تنها آن را به دانش خود یافتهام». نه چنان است، بلکه آن آزمایشى است، ولى بیشترشان نمىدانند.(زمر، آیه 49) پس این دسته از افراد اگر با شرور مواجه شوند اهل دعا و نیایش می شوند و وقتی هم شرور برداشته می شود فراموش می کند که خداوند این شرور را برداشته است و گمان می کند که علم و دانش او بوده که مشکل را برطرف کرده و او را از شرور دور نگه داشته و به ساحل امن و امان رسانیده است. این افراد اصلا فراموش می کنند که تا چند وقت پیش چقدر در خانه خدا می زدند و ابرام و پافشاری داشتند.
اما واکنش کافران چنان که بیان شد، رسیدن به نومیدی و پوچی است. خداوند از کافران در آیه 82 سوره اسراء به عنوان ظالم و اهل خسران یاد می کند و در آیه 83 می فرماید: وَإِذَآ أَنْعَمْنَا عَلَى الإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ کَانَ یَؤُوسًا؛ و چون به انسان نعمت ارزانى داریم، روى مىگرداند و پهلو تهى مىکند، و چون آسیبى به وى رسد نومید مىگردد.
خداوند در آیه 87 سوره یوسف روشن می کند که کسانی از خداوند مایوس می شوند که کافرند: إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ؛ زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نومید نمىشود.»
از این آیه می توان دریافت کسی مایوس می شود و به پوچی و خسران می رسد که کافر است، اما خداشناس در هر مرتبه ای باشد هرگز از خدا مایوس نمی شود و واکنش او نسبت به شرور همان چیزی است که گفته شد؛ اما کافر مایوس شده و در پوچی قرار می گیرد و نومیدانه کارهای را انجام می دهد که سودی برایش ندارد.
اصولا از نظر قرآن انسان طبیعتی دارد که رفتاری از این قبیل از او بر می آید. خداوند می فرماید: إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ؛ به راستى که انسان سخت آزمند و بىتاب و ناشکیبا خلق شده است، چون شری بدو رسد بی تابی و بی قراری و عجز و لابه کند.(معارج، آیات 19 و 20)
هم چنین در آیه 49 سوره فصلت می فرماید: لَا یَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاء الْخَیْرِ وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُوسٌ قَنُوطٌ؛ انسان از دعاى خیر خسته نمىشود، و چون آسیبى به او رسد مأیوس و نومید دلسرد مى شود.