در آیات قرآنی نسبتی میان نماز و انفاق بیان شده که بسیار جالب و شگفت انگیز است. خداوند هر چند در آیاتی چون آیات نخست سوره بقره از نوعی ارتباط به طوری کلی میان آن دو سخن به میان آورده است؛ ولی در آیات سوره معارج یک ارتباط تنگاتنگی اگر نگوییم علی و معلولی سخن به میان آورده که چیزی شبیه متغیرات است به گونه ای که تغییر یکی موجب تغییر دیگری می شود.
خداوند در سوره معارج ضمن بیان خصوصیات طبیعی انسان می فرماید: إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا إِلَّا الْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ؛ هر آینه آدمی را حریص و ناشکیبا آفریده اند؛ چون صدمه و شرى به او رسد عجز و لابه کند و چون خیر و مالی به او رسد بخل ورزد. مگر نماز گزاران؛ همان کسانى که بر نمازشان پایدارى مىکنند. و همانان که در اموالشان حقّى معلوم است براى سائل و محروم.(معارج ، آیات 19 تا 25)
از این آیات به دست می آید که نمازگزاری موجب تغییر خصوصیات و صفات انسانی می شود به طوری که خصوصیاتی چون هلوع و جزوع و منوع بودن انسان تغییر می یابد و انسان در مسیر درست قرار می گیرد و حتی از اموال خویش می گذرد و اهل انفاق و احسان و ایثار می شود. بنابراین نمی توان نماز را تنها یک عمل عبادی صرف و یک مناجات با خدا دانست ؛ زیرا تاثیر آن در حوره اخلاق و رفتار به ویژه اجتماعی محسوس و ملموس است. اگر بخواهیم نمازگزار واقعی را بشناسیم باید ببنیم که آیا این صفات طبیعی در او تغییر کرده و به اصلاح انجامیده یا نه؟ اگر تغییر یافته بدانیم که واقعا نمازگزار است؛ زیرا تغییر خلق و خو و پرهیز از گناه و منکرات و انجام واجبات مالی و ادای حقوق مالی دیگران خود نمادی از تغییر و ظهوری از نمازگزاری است.