فرشته ها می آیند با جام هایی زرین با جوایزی ارزنده. آفتاب تابش زرین دیگری دارد. آدم تاب ندارد و در انتظار است. زمین چشم به آسمان دوخته است. یک ماه است که آسمان به نور زمین روشن شده است. امروز باید زمین بازتاب نوربارانی آسمان را در یک ماه رمضان ببیند. زمینی های فرشته شده اند. فرشته های آسمان از این که گروهی در زمین فرشته شده اند به شگفتی آمده اند. همهمه همه آسمان را پر کرده است. آخر در شب های قدر ، آسمان چنان با زمینی های خاکی نورباران شده بود که چشمان فرشته های آسمان تا تابش خورشید شب قدر بسته مانده بود. در غیر رمضان تنها کورسویی از زمین به آسمان می تابد اما در ماه رمضان به ویژه شب های قدر آسمان به نور زمینی ها چنان روشن می شود که خورشیدهای آسمان چون کرمک شتاب می شوند. آخر قلب های آسمانی این زمینی ها، این عرش های الهی نورباران به خورشید "الله نورالسموات و الارض" شده است. این خانه های خاکی دیگر نور مطلق است و ابلیس در شگفت از این تحول. آخر خودش از آتش و نار بود و این آدم زمینی از خاک بد بو؛ چه شد که این چنین نورانی است که آسمان و خورشیدها در برابرش کم آورده است؟ ابلیس و شیاطین مبهوت شده و کیش و مات شده اند.
آسمان برای زمین جشن گرفته است. امروز زمین زادروز دیگری دارد. گویی رستاخیز شده است. همه فرشته ها از آسمان با جوایز الهی می آیند و بر صالحان و مخلصان درود می فرستند و سلاما سلاما می گویند.
دست های آسمان باز شده است. از هر گوشه ای فرشته ای بر تاب نور می آید و تاب از زمینی ها می رباید. اشک خنک بر چشمان فرشتگان جاری است. شیاطین خشمگین می گریزند. یک ماه را در بند بودند و امروز با آن که آزاد شده اند ولی از این که خیلی ها با آب توبه آسمانی شده اند و زیر وارش آسمان دیدگان قلب خویش را شستند خشمگین هستند. بسیاری خود را برای یک سال در امان خدا برده اند. دیگر نمی توان آنان را فریفت و دیگر نمی توان امیدی داشت. اکنون امید بر دل صالحان جا خوش کرده و از دست شیاطین گریخته است. یک سال زحمت شبانه روز شیاطین با آب توبه آدمیان به هدر رفته است. اینک چه کنند؟
زمین شادان به استقبال آسمان می رود. تکبیر گو، لبیک زن آنان به استقبال فرشتگان آسمانی می روند. این فرشته های زمینی که گویی خدایی شده اند. آه ! امروز چه زیباست؛ چون عید سعید فطر است.