اگر بخواهیم چیزی را از کسی قرض یا عاریه و امانت بگیریم، باید یا اعتبار داشته باشیم یا آن که چیزی را گرو بگذاریم. این گرو را در عربی رهن می گویند. رهان مقبوض، همان گرو ما در دست دیگری است. حالا این گرو و رهنی ما یا فرشی است یا گوهری یا چیز با ارزشی دیگر.
خداوند در آیه 283 سوره بقره می فرماید این « رِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ» باید به عنوان «امانت» بماند تا کار تمام بشود و قرضی و مانند آن به صاحب مال برگردانده و حق به حق دار «ادا» شود. آن گاه است که «فکّ رهن» صورت می گیرد. این واژه فکّ به معنای آزاد کردن چیزی از گرو و رهن در آیه 13 سوره بلد بیان شده است: فَکُّ رَقَبَةٍ؛ آزاد کردن گردنی یعنی برده ای.
بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، نفس انسانی در گرو و رهن اعمالش است. خداوند می فرماید: کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ؛ هر کسى در گروِ دستاورد خویش است.(مدثر، آیه 38) در جایی دیگر نیز می فرماید: کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِینٌ؛ هر کسى در گرو دستاورد خویش است. ( طور، آیه 21)
پس این اعمال و کارهای ما ، نفس و خودمان را گرو می گیرد و به عنوان رهن در اختیار خودش دارد. حال اگر این اعمال ما گناهی باشد ما در گرو و رهن گناهان خود خواهیم بود و به طور طبیعی گناه دست و پای آدمی را می بندد و اجازه عمل و عزم را از ما می گیرد.
در روایت است: جاءَ رَجُلٌ اِلى اَمیرِالْمُؤْمِنینَ علیه السلام فَقالَ: یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ اِنّى قَدْ حُرِمْتُ الصَّلاةَ بِاللَّیْلِ، فَقالَ اَمیرُ الْمُؤْمِنینَ: اَنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَیَّدَتْکَ ذُنُوبُکَ؛ مردى خدمت امیرالمؤمنین آمد و گفت: اى امیر مؤمنان من از نماز شب محروم شدم، على علیه السلام فرمود: تو مردى هستى که گناهانت تو را به بند کشیده است.(بحارالانوار، ج 83، ص 127؛ ج 87، ص 146 و 152)
در روایات است: لا تدخل الملائکة بیتا فیه کلب ولا صورة ؛ فرشتگان در خانه ای وارد نمی شوند که سگ یا نقاشی باشد (بحارالانوار، ج 65، ص 54؛ ج 83، ص 290؛ ج 59، ص 188؛ ج 76، ص 160) ؛ زیرا به خاطر بوی بد این حیوان یا هر دلیل دیگری از حضور در چنین محیط ها و مکان ها حتی اگر آن تمثال و صورت ها در مسجد باشد خودداری می کنند.
پس فرشتگان نزد کسی که خودش به سبب گناهان بوی تعفن دهد، به طریق اولویت نخواهند رفت؛ زیرا بر اساس روایات می دانیم گناهان بوی بد و نامطبوعی دارند که اهل بصیرت آن را استشمام می کند و متوجه می شوند. از این روست که امیرمومنان علی(ع) می فرماید: تَعَطّرُوا بِالاستِغفَارِ لاَ تَفضَحکُم رَوَائحُ الذُنُوبِ؛ خودتان را با استغفار خوش بو کنید تا بوی بد گناهانتان شما را رسوا نکند.(بحارالانوار، ج 6، ص 22؛ ج 93، ص 278)
به هر حال، انسان بر اساس آیات قرآنی در گرو و رهن اعمال خودش است و باید بداند که گناهان قیدی سنگین به دست و پا او است. همان طوری که گناهان بوی بدی دارند که با استغفار می توان از شر آن رهایی یافت و خوش بو شد، بر اساس سفارش پیامبر(ص) می توان از شرّ قیود و رهن گناه نیز خود را با استغفار آزاد کرد. ایشان در خطبه و سخنرانی خویش در آخرین جمعه ماه شعبان، در اهمیت ماه رمضان می فرماید: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِکُمْ فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ وَ ظُهُورَکُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ أَوْزَارِکُمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِکُمْ؛ ای مردم نفوس شما در گرو اعمالتان است پس آن را با استغفارتان آزاد کنید و پشت هایتان از وزر و وبال گناهان سنگین شده پس پشت خود را با طول سجده هایتان از بار گناه سبک سازید.(وسائل الشیعة، ج 10 ص 314؛ بحار الانوار، ج 96، ص 357)
پس در این ماه رمضان و به ویژه شب ها و لیالی ارزشمند و بزرگ قدر، قدر ماه رمضان را بدانیم و خودمان را با استغفار معطر و خوش بو کرده و از گرو و رهن اعمال زشت و گناهان خود آزاد و رها سازیم و از رهان برهانیم. در اعمال شب قدر بر استغفار بسیار تاکید شده است. پس در سجده های طولانی به استغفار بپردازیم.