برداشت یک: این واژه در میان مسلمانان به شکل جهاد و آن هم از نوع اصغر در برابر اکبرش معروف است. جهاد در حقیقت همان جنگ مقدس است مانند جنگهای صلیبی و یا شاهنشاهی (امپراتوری) روم مقدس که تا پیش از پیمان وستفالی بر تمام اروپا حاکمیت داشت. بنابرایناین تقدس چیزی است که به همه چیز مفهومیمتافیزیکی و به شکلی ماهیت معنوی میبخشد.
به نظر میرسد پیش از مسلماناناین یهودیان و به پیروی آنان مسیحیان به جنگهای مقدسایمان داشته و دارند و به آن در حوزه عمل فراتر از نظر توجه داشته و به کار گرفته اند. در گزارش تاریخی و مستند قرآن از پیامبران پیشین ما با چند جنگ مقدس رو به رو هستیم که در دو شکل ابتدایی و دفاعی انجام شد. درباره ذوالقرنین ( بماند که کی بود و کجا رفت و چه کرد) آمده است که وی در جنگ مقدس ابتدایی که در مغرب زمین آن جایی که خورشید غروب میکند انجام داد، پس از اشغال آن سرزمینها به ساکنان آن پیشنهاد میدهد که به عقیده اش درباره توحیدایمان بیاورند تا نخست از عذاب و تیغ شمشیر در امان باشند و در آخرت گرفتار عذاب سخت تری نگردند. پس از دعوت به فرمان الاهی بهاین نتیجه میرسد که از آن جایی که هیچ ظلم و ستمیبالاتر از شرک نیست آنانی را کهایمان نیاورده اند و از عقیده او پیروی نکرده اند به شکنجه و عذاب و تیغ شمشیر میکشد و دیگرانی که به نظر میرسد به مصلحت شمشیر و یا واقعاایمان آورده اند رها میسازد و امکانات در اختیارشان میگذارد. البته وی دو تهاجم دیگر انجام میدهد که یکی به شرق است و در آن جا با مردمانی که ساتری از خورشید ندارند مواجه میشود که خیلی ابتدایی هستند و آنان را دعوت به توحید و عقیده اش میکند که البته بسامد و نتیجه این دعوت در گزارش قرآن نیامده است. جنگ مقدس دیگرش با مردمانی شمالی است که از قوم یاجوج و ماجوج هستند و در برابر هجومایشان سدی از مس و آهن میسازد. (کهف ،ایات 85 تا 95)
جنگ مقدس دیگری را که قرآن گزارش میکند و به نظر ابتدایی است جنگ مقدس و یا تهدید نهایی(اولتیماتوم) حضرت سلیمان پیامبر قوم بنی اسراییل است که در آن جا به اعتبار گزارش پرندهای به نام شانه به سر (هدهد) و تحقیقات بعدی قوم سبا را که در یمن و بسیار دورتر از مرکز حکومت وی میزیستند تهدید میکند که یا به عقیده اوایمان بیاورند و یا آماده جنگ و مرگ شوند. البته به جهت تسلیم شدن ملکه سبااین جنگ تحقق نیافت و حکومت و کشور سبا در اعتقاد و حکومت پیرو آن حضرت شدند. (نمل ،ایات 23 تا 44)
جنگ دیگر مقدس را حضرت موسی فرماندهی میکند. هر چند کهاین جنگ دفاعی است و در نتیجه آن فرعون و لشکریانش به هلاکت میافتند و نابود میشوند ولیاین جنگ مقدس نیز از سوی یهودیان به وجود میآید و به سود آنان نیز پایان مییابد.(شعراء،ایات 52 تا 66 و نیز در چند سوره دیگر)
آن حضرت(ع) جنگ مقدس دیگری را نیز سرپرستی میکند که این جنگ مقدس از نوع ابتدایی است و آن جنگ فتح بیتالمقدس است که درآیات چندی از قرآن بدان پرداخته و گزارش کاملی از آن آورده شده است.(سوره مائده ، 21 تا 26 )
و جنگ مقدس طالوت پادشاه بنی اسراییل با جالوت که ابتدایی و دفاعی بود و در آن داود(ع) جالوت را میکشد و حکومت تشکیل میدهد.(بقره 264 تا251)
اینها جنگهای مقدس در میان اهل کتاب است که یهودیان و مسیحیان آن را میشناسند و باور دارند. در اسلام نیز جنگ مقدسی وجود دارد که قرآن آن را گزارش کرده است.این جنگها به رهبری مستقیم ( غزوه ) یا غیر مستقیم( سریه) پیامبر انجام میشد و شامل هر دو دسته ابتدایی و دفاعی است. ازاین دسته میتوان به جنگ بدر و احد و احزاب و جنگهای مقدس ضد یهود مدینه و جنگ تبوک و فتح مکه و طائف و یمن و مانند آن اشاره کرد. گزارش بسیاری ازاین جنگها در قرآن آمده است.
در غیراین ادیان بزرگ ، جنگهای مقدسی را من سراغ ندارم. به نظر میرسد که ادیان بودایی و برهمایی ازاین جنگها ندارند و چیزی به نام جنگ مقدس در میانایشان وجود ندارد. درباره دین زرتشتی نمیتوان به آسانی داوری کرد هر چند که به نظر میرسد که در میان پیروانایشاناین جنگها وجود داشته است که شاید به شکل دفاعی انجام میشد مانند جنگهای مقدس ساسان از موبذان پارسی زرتشتی که باعث پدیداری شاهنشاهی امتی زرتشتی شد.
برداشت دو: آن چه از این مطالب برای خواننده آشکار میشود میتوان بهاین موارد اشاره کرد: نخست آن که جنگهای مقدس ، جنگهای اعتقادی و برای تحمیل عقیده است و آن چنان که گمان میرود و خوشبینانی که میکوشند آزادی عقیده را در اسلام و دیگر شرایع مرتبط به اسلام حقیقی چون شریعت یهودی و مسیحی را اثبات کنند به بیراهه رفته اند. زیرااین شرایع به نام جنگ مقدس هیچ ارزش و اعتباری برای آزادی عقیده قایل نیستند به ویژه که مهم ترین ظلم و ستم را شرک میدانند و هیچ شکی نیست که ظلم و ستم مجوزی برای جنگ است. در قرآن کاربرد واژه ظلم بیشتر به معنای شرک است که: ان الشرک لظلم عظبم. پس هیچ شک و شبههای نیست که آزادی عقیده را نمیتوان از آیات برداشت کرد.
دوم آن که جنگ مقدس میتواند ابتدایی باشد و نیازی نیست که دفاعی باشد.
سوم آن که نه تنها پیامبران بلکه پیروان نیز دست به جنگهای مقدس زدهاند که میتوان به جنگ روم مسیحی ضد فارس زرتشتی (سوره رومایه نخست) و جنگها صلیبی و جنگهای آغازین روزهای استقرار حکومت اسلام در مدینه و به فرمان ابوبکر و عمر و عثمان اشاره کرد. در زمان حاضر جنگ عراق و تجاوز به آن از سوی دولت مسیحی آمریکا و جنگ القاعده ضد شیعیان و مسیحیان و یهودیان و جنگ فلسطین و سرکوب مسلمانان توسط رژیم صهیونیستی و اشغالگر و جنگ مقدس آرماگدون نمونههای بارز از جنگ مقدس است که توسط پیروان شرایع الهی برای تثبیت عقیدهای و نابودی عقیدهای انجام میشود.
چهارم آن که به نظر میرسد که اگر به قرآن و کتب آسمانی دیگر بنگریم در همه آنهاانگیزههایایجاد جنگهای ابتدایی مقدس وجود دارد.
برداشت سوم: بااین همه به نظر میرسد که دراین میان تنها شیعه به جهاتی از این گردونه بیرون است. علت آن است که در میان تمامی فرقههای مذهبی و شرایع الهی موجود و آموزههای آنها تنها شیعه دوازده امامیاست که در جنگهای ابتدایی شرط حضور و دستور امام معصوم (ع) را قرار داده است کهاین خود به عنوان بازدارنده اصلی از اقدام شیعیان به جنگ مقدس به صورت ابتدایی میشود. البته دراین مورد اخیر اگر ما دامنه و گستره نفوذ دایره ولایت ولی فقیه را گسترش دهیم شاید بتوان شرط موجود را به حضور ولی فقیه و دستور وی کاهش و تقلیل داد که به نظر میرسد تا کنون کسی به چنین چیزی فتوا نداده است.