خداوند در آیه 1 سوره انسان می فرماید: هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَانِ حِینٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُن شَیْئًا مَّذْکُورًا؛ آیا انسان را آن هنگام از روزگار به یاد آید که چیزى درخورِ یادکرد نبود؟
و کلمه «حین» به معناى یک قطعه محدود از زمان است، حال چه کوتاه باشد و چه طولانى، و کلمه «دهر» به معناى زمانى ممتد و طولانى و بدون حد است، یعنى زمانى که نه اولش مشخص است، و نه آخرش.(طباطبایی، المیزان، ذیل آیه)
پس در روزگاری اصلا انسانی نبود تا نامی از او باشد؛ چرا که منظور از جمله «شَیْئاً مَذْکُوراً» این است که انسان چیزى نبود که با ذکر نامش جزو مذکورات باشد مثلا چیزى در مقابل زمین یا آسمان و خشکى و ترى و غیره بوده باشد، و بدین جهت نامى از او در میان نبود؛ چون هنوز خلق نشده بود تا موجود بشود و مثل سایر موجودات نامش برده شود؛ یعنی همان طوری که آسمان، زمین، درخت و غیره آفریده شده و نامشان برده می شود، زمانی بود که انسان آفریده نشده بود تا نامش برده باشد.
مراد از «مذکور بودن» چیزی کنایه از موجود بالفعل بودن است. پس نفى آن یعنى «نفى مذکور بودن» به معنای آن است آن چیز بالفعل موجود نبوده است. پس حتی در زمانی که ماده آن مانند نطفه موجود باشد، ولی هنوز این نطفه انسان بالفعل نشده باشد، نمی توان آن نطفه را انسان بالفعل دانست.
پس این آیه مىخواهد بفهماند انسان موجودى حادث است و در پدید آمدنش نیازمند به صانعى است تا او را بسازد و خالقى که او را خلق کند. پس خداوندی که پروردگار انسان است او را آفریده و به تدبیر ربوبیت خویش به انسان ابزارها و ادوات شعور و ادراک و فهم یعنى گوش و چشم مجهزش کرده تا با آن ابزارها و ادوات شعور به راه حق هدایت شود، راهى که در طول حیاتش واجب است طى کند.(نگاه کنید: المیزان، ذیل آیه)
از نظر قرآن، دوره ای که انسان در آن دوره و زمان آفریده شد و به عنوان «شَیْئاً مَذْکُوراً» دارای نشان و نام شد، به عنوان«عصر» مطرح شده است. خداوند در آیه نخست سوره عصر می فرماید: والعصر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ ؛ سوگند به عصر به راستی که انسان هر آینه در خسران است.
خداوند زمان ظهور و بروز را به«یوم» یعنی روز تعبیر قرآن کرده است. زمان ظهور و بروز و نام دار شدن موجودی به نام انسان در زمان عصر این روز ظهور است.
به سخن دیگر، اگر ما بخواهیم دوره های آفرینش را غیر از لیله القدر که شب هستی و زمان کمون و پیش از ظهور و بروز است، به صبح و ظهر و عصر دسته بندی کنیم انسان در عصر پایان این دوره آفریده شده است که متصل به قیامت است. از همین روست که پس از دوره «عصر»، این نظام کنونی آفرینش جمع و طی می شود: یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ ؛روزى که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامهها در مىپیچیم. همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم، دوباره آن را بازمىگردانیم. وعدهاى است بر عهده ما، که ما انجام دهنده آنیم. (انبیاء، آیه 104) و سپس نظام دیگری از آفرینش پدید می آید؛ چنان که خداوند می فرماید: یَوْمَ تُبَدَّلُ الأَرْضُ غَیْرَ الأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُواْ للّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ؛ روزى که زمین به غیر این زمین، و آسمانها به غیر این آسمانها مبدل گردد، و مردم در برابر خداى یگانه قهار ظاهر شوند.(ابراهیم، آیه 48)
باید توجه داشت اصطلاح عصر به معنای «دوره» در اصطلاحاتی چون عصر فضا، عصر آهن، عصر مفرغ و مانند آن ها به کار رفته است. البته عصر و دوره ای که در آن دوره، انسان فعلیت یافته و نام و نشان یافته است، همان عصر دهر نیز است؛ زیرا پس از آن قیامت و نظام کنونی جمع می شود.