سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] فرزند را بر پدر حقى است و پدر را بر فرزند حقى . حق پدر بر فرزند آن بود که فرزند در هر چیز ، جز نافرمانى خداى سبحان ، او را فرمان برد ، و حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و نیکش ادب آموزد و قرآنش تعلیم دهد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :434
بازدید دیروز :280
کل بازدید :2095289
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/8/26
3:14 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

در آیات قرآنی گاه از انسان چنان ستایش و تعریف و تمجمید می شود که گویی انسان عرش الله است و همه هستی بر دوش انسان نهاده شده  است؛ و گاه دیگر چنان نکوهش می کند که گویی پست تر از انسان نیست. خداوند همان طوری که در آیه از کرامت انسان و «احسن تقویم» او سخن به میان آورده (تین، آیه 4) و بر خود «تبارک الله» و آفرین می فرستد(مومنون، آیه 14؛ غافر، آیه، 64)، در آیه ای دیگر از پست ترین پستان یعنی «أَسْفَلَ سَافِلِینَ» سخن به میان می آورد(تین، آیه 5) و همه انسان ها را در خسران می بیند.(عصر، آیه 1)
راز این ستایش و کوهش(ستایش) و نکوهش الهی نسبت به انسان چیست؟ خداوند در قرآن به این پرسش در آیات خود به تفصیل پاسخ داده است؛ یعنی همان طوری که درباره علل و عوامل کوهش(ستایش) و نکوهش دنیا سخن به میان آورده، درباره راز تمجید و تکریم انسان از سویی و تکذیب و سرزنش و نکوهش انسان از سوی دیگر سخن گفته  است.
از نظر قرآن، راز کوهش و تمجید و تبریک و تکریم انسان را می بایست در جنبه های معنوی و روحی او جست؛ زیرا انسان تنها کسی است که مشرف به شرافت برخورداری از روح الهی شده (حجر، آیه 29؛ سجده، آیه 9) و از علم کامل اسمای الهی سود برده(بقره، آیه 31) و ظرفیت قرار گرفتن در مقام خلافت الهی را یافته (بقره، آیه 31) و می تواند متاله و خدایی شده(بقره، آیه 138) و در مقام مظهر ربوبیت الهی به عنوان ربانی قرار گرفته(آل عمران، آیه 19) و به پروردگاری ما سوی الله بپردازد و حتی فرشتگان را به سجده اطاعتی در آورد که بر اساس انباء اسمای الهی انجام می گیرد.(بقره، آیات 31 تا 33)
این نفس انسانی که از دامن خاک و نطفه دورریختنی (قیامت، آیه 37) برآمده، در یک حرکت جوهری به مقام «ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ ؛ سپس همان نطفه که استخوان با گوشت شده را خلقتی دیگر دادیم . پس آفرین بر خداوندی که نیکوترین آفریدگان است.»(مومنون، آیه 14)
در حقیقت جنبه هایی چون برخورداری از شرافت روح الله، علم الاسماء، خلافه الله ، امین الله(احزاب، آیه 32) موجب کرامت و آفرین و بارک الله گویی خداوند شده است. این جهت در اصطلاح قرآنی و فرهنگ عرفانی اسلامی، جنبه امری و جهت امری و یلی الهی انسان نامیده می شود.
اما اگر به جنبه های خلقی، یا همان دنیوی، مادی و کالبدی او توجه شود، انسان چیزی نیست؛ بلکه باید سرزنش شود؛ زیرا انسان اگر به این جنبه خود دل ببندد، سقوط می کند؛ زیرا از نظر قدرت و عظمت انسان به کوه و آسمان و زمین نمی رسد.(اسراء، آیه 37؛ نازعات، آیه 27) همین نگرش و گرایش انسان به جنبه خلقی خودش او را به سقوط می کشاند و او را در رده چارپایان(اعراف، آیه 179) بلکه خار و خاشاک(جن، آیه 15) و بلکه سنگ خارا و آتش زنه دوزخ (بقره، آیه 24) قرار می دهد.

نکته: کوهش و نکوهش همانند گرایش و گریزش از اضداد است. کوهش اسم مصدر از کوهیدن به معنای همچو کوهی شدن در استواری و استقامت نوعی ستایش از چیز یا شخص است؛ و نکوهش اسم مصدر از نکوهیدن به معنای نه چون کوهی شدن  در بی پایگی و بی اساسی بیانی روشن از سرزنش است.


94/3/30::: 2:24 ع
نظر()