درباره این که چرا انسان به معصوم(ع) به عنوان خلیفه الله، حجت الله، نبی الله، رسول الله، ولی الله و مانند آن نیاز دارد، قرآن سه علت را در پاسخ به این پرسش مطرح می کند:
1. انسان موجود اجتماعی است و برای برآورد نیازهای خود به دیگران نیازمند است؛ استخدام گری و تضاد منافع و غلبه هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی انسان را به سوی ظلم و اجحاف و تعدی به حقوق دیگران سوق می دهد و تضادها، موجب تنازع می شود. بنابراین نیازمند قانونی است که بتواند انسان را در ایجاد عدالت به ویژه عدالت قسطی یاری کند. از آن جایی که قانون را : الف: باید کسی وضع کند که احاطه علمی داشته باشد؛ ب: منزه از غرض ورزی باشد؛ ج: مبتلا به جهل و سهو و نسیان نباشد، پس باید خداوندی که آفریدگار و پروردگار انسان است، این قانون را وضع کند و چون مالک اوست از چنین ولایتی برای قانونگذار و تشریع برخوردار است.(بقره، آیه 213 ؛ یوسف، آیه 40 و ایات دیگر) از این روست که جامعه به چنان معصومی نیاز دارد تا از طرف خداوند در میان بشر حکم الهی را بگویید و تعلیم دهد و اجرا نماید و به عنوان ولی و رهبر و امام قرار گیرد: یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ؛ و به تعلیم و تزکیه و پرورش انسان بپردازد و بر اساس اصول عدالت و اخلاق قانون را بیان و اخلاق نیک را ترویج و مکارم ومحاسن اخلاقی را برای جامعه پذیری بشر تشویق کرده و مردمان را بر اساس آن پرورش دهد.(حدید، آیه 25؛ بقره، آیه 129؛ آل عمران، آیه 164)
2. خلافت بر مردمان از دیگر علل نیاز هستی به معصوم است. خلیفه الله مسئولیت دارد تا به عنوان خلیفه عمل کرده و هر کسی را به مقام بایسته و شایسته اش برساند. بنابراین، به عنوان مظهر ربوبیت الهی در موجودات تصرفاتی تکوینی می کند چنان که تصرفات تشریعی دارد. البته مسئولیت معصومی که خلیفه الله است، محدود به انسان ها و جامعه انسانی نیست، بلکه ماموریت او ما سوی الله را شامل می شود. از این روست که در قرار گاه زمین می بایست بر کل ما سوی الله خلافت کند و آنان را به عنوان خلیفه و مظهر ربوبیت و پروردگاری خداوند در مسیر صراط مستقیم عبودیت به کمال بایسته و شایسته آنان برساند. از این روست که خلیفه الله در مقام تعلیم موجودات حتی کلب و سگ قرار می گیرد(مائده، آیه 4) و در مراتب عالی به فرشتگانی که موجودات مجرد محدود به علم خاص هستند، چون شایستگی تعلیم ندارند انباء و اخبار می کند(بقره، آیات 31 و 32) و کسانی که شایستگی تعلیم دارند تعلیم می دهد. پس مقام معصوم و دایره ولایت و خلافت او محدود به زمین و زمینی ها نمی شود بلکه آسمانی ها از مجردات را نیز شامل می شود؛
3. قضاوت و فصل خصومت از دیگر مسئولیت هایی است که برای معصوم مطرح شده است. معصوم(ع) همان طوری که تشریع می کند و در مقام خلافت تصرفات ولایتی و ربوبیتی دارد، هم چنین در مقام حل و فصل نزاع از ولایت قضاوت و حکم برخوردار است. پس هم حکومت رهبری دارد و هم حکم قضایی. از این روست که حکم او در میان مردمان حکم نهایی است و کسی نمی تواند بر خلاف آن رفتار کند؛ زیرا همانند خداوند حکم و حکومتش از روی غرض ورزی، جهالت و نادانی، سهو و نسیان و مانند آن نیست و عصمت او موجب می شود که حکم و حکومتش عادلانه باشد.(احزاب، آیه 36 و ایات دیگر) البته قضاوت معصوم همانند حکم و حکومت و تعلیم و تزکیه و مظهر در ربوبیت مختص انسان و جامعه انسانی نیست؛ بلکه در خصومت در ملا اعلی و در میان فرشتگان نیز اوست که به عنوان خلیفه داوری و قضاوت و حکم می کند. در آیه 30 سوره بقره و نیز در آیه 69 سوره ص از خصومت در ملااعلی سخن به میان آمده است. پس همان طوری که خلیفه الله تعلیم و انباء می کند ، هم چنین همگی به سجده اطاعت بر او سجده برند(حجر، آیه 30) و به قضاوت او نیز تن می دهند و خصومت را کنار می گذارند.
4. البته می توان یک دلیل دیگر نیز بیان کرد؛ زیرا انسان می خواهد آخرت خودش را بسازد؛ زیرا آخرت سرزمینی است که انسان با اعمالش می سازد و این انسان است که بهشت ساز یا دوزخ ساز است. در روایات است بهشت سرزمینی لخت و عریان و دشتی خالی است(عوالیاللئالی، ج4، ص8) و این انسان است که با اعمالش در دنیا آب و قصر و حور و غلمان و باغ و بوستان در بهشت می سازد و یا برای دوزخ خویش مار و عقرب و آتش و مانند آن فراهم می کند. اما انسان نمی داند چگونه بهشت بسازد؟ این جاست که معصوم(ع) او را راهنمایی می کند که چگونه بهشت بسازد؛ زیرا الدنیا مزرعه الاخره و دنیا کشتزار آخرت است هر که هر چه این جا کشت آن جا درو کند.