به نظر می رسد که کرامت انسان به سه نوع تقسیم می شود:
1. کرامت ابتدایی: خداوند در آیه 70 سوره اسراء درباره این کرامت ابتدایی همه انسان ها می فرماید: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً؛ و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم، و آنان را در خشکى و دریا بر مرکبها برنشاندیم، و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم، و آنها را بر بسیارى از آفریدههاى خود برترى آشکار دادیم. البته از این آیه بر می آید که تفضیل و کرامت تفضیلی انسان بر همه هستی نیست؛ بلکه بر برخی از آفریده هاست. از همین روست که می فرماید: وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلاً؛
2. کرامت اصطفایی: نوع دوم از کرامت انسانی عمومیت ندارد بلکه تنها اختصاص به برخی از انسان ها دارد که از سوی خداوند برگزیده و انتخاب شده اند. خداوند در این باره می فرماید: إِنَّ اللّهَ اصْطَفَی آدَمَ وَنُوحاً وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَی الْعَالَمِینَ؛ به یقین، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است.(آل عمران، آیه 33) البته در این کرامت اصطفایی ممکن است دیگرانی هم باشند، آن چه مهم است این ها افراد خاص و برگزیده از میان انسان ها هستند. نکته جالب این که این کرامت هر چند از نظری عمومیت ندارد و همه بشر را شامل نمی شود، ولی از یک نظر عمومیت و فراگیر آن بیش تر است؛ زیرا این برگزیدگان بر همه هستی برتری و تفضیل داده شده اند. از همین روست خداوند می فرماید: عَلَی الْعَالَمِینَ.
3. کرامت اکتسابی: انسان هر چند دارای کرامت ابتدایی است، ولی وقتی می تواند از آن کرامت ابتدایی سود برد که آن را به کرامت دیگری پیوند زند. به این معنا که آن چه به عنوان دارایی دارد، همان طوری با تقوای الهی نگه دارد و اجازه ندهد تا دو رهزن هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی آن کرامتش را بگیرد یا لکه دار سازد. از همین روست که خداوند به کرامت اکتسابی که با تقوا و حفظ آن به دست می آید، به عنوان ملاک و معیار اصلی در کرامت حقیقی انسان اشاره می کند و می فرماید: إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ؛ کریم ترین و گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.(حجرات، آیه 13)
نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد آن که تکریم هر گاه بدون توجه به چیزی دیگر سنجیده نشود یک امر نفسی است؛ اما تفضیل هماره با توجه به یک امر دیگری سنجیده و در حالت مقایسه مطرح می شود. اما این بدان معنا نیست که خود کرامت دارای مراتب و درجات تشکیکی نیست؛ زیرا چنان که از آیه 13 سوره حجرات بر می آید، کرامت دارای مراتب و درجاتی است که نسبت به یک دیگر سنجیده می شود. از همین روست که ابلیس در اعتراض می گوید: قَالَ أَرَأَیْتَکَ هذَا الَّذِی کَرَّمْتَ عَلَیَّ؛ آیا این کسی را که بر من کرامت بخشیدی.(اسراء، آیه 62)
پس تکریم هر گاه به تنهایی به کار رود، شامل تفضیل نیز خواهد بود؛ اما اگر با تفضیل به کار رود معنای خاص خودش را می دهد. به سخن دیگر، در آیه 70 سوره اسراء، تکریم در مقایسه با دیگری نیست، بلکه یک امر نفسی است؛ اما در آیه 62 سوره اسراء، تکریم هم نفسی و هم نسبی و در مقایسه با دیگری است و مفاد تفضیل را نیز با خود دارد.