سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ملعون است، ملعون است دانشمندی که به سوی پادشاهی ستمگر می رود و به او در ستمش یاری می رساند [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :529
بازدید دیروز :442
کل بازدید :2100238
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/7
5:14 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

نکته اول: می توان میان دین و عقلانیت یکی از سه نسبت زیر را ترسیم و تصور کرد:1) خردپذیر، 2) خردگریز، 3) خردستیز.

بنابراین می توان گفت: گزاره‌های دینی به سه دسته تقسیم می شوند:

1) گزاره خردپذیر؛ و آن گزاره‌ای است که دلیل عقلی به سود آن در دست است.

2) گزاره خرد گریز؛ گزاره‌ای که دلیل عقلی به سود و یا زیان آن در دست نیست.

3) گزاره خردستیز؛ گزاره‌ای است که دلیل عقلی مستقلی به زیان آن در دست است.

بنابراین خردستیز بودن گزاره‌ای دینی آن است که با عقل مستقل ناسازگار باشد.

نکته دوم: برهان عقلی نشان می‌دهد که گزاره‌های خردستیز در لوح محفوظ محال است و خداوند از جعل و صدور چنین گزاره‌هایی منزه است.

نکته سوم: در متون دینی گزاره‌های خردستیز یافت می‌شود. با آن که در لوح محفوظ این امر محال است.

نکته چهارم: علت وجود گزاره‌های خردستیز در متون دینی یا به خاطر مجعول بودن آن است و یا به خاطر آن است که از بیرون بر دین تحمیل شده است و یا به خاطر این است که موقت بوده و به جهت مصلحتی بیان شده است.

نکته پنجم: اگر منشا پیدایش گزاره‌های خردستیز در دین جعل و تحریف باشد، این مساله درباره قرآن راه ندارد و تنها درباره روایات محتمل است؛ اما اگر منشا آن تحمیل از بیرون باشد،  احتمال آن در هر دو دسته از گزاره‌های قرآنی و روایی می‌رود. اما اگر منشا آن مصلحت موقتی باشد آن نیز تنها درباره گزاره‌های روایی محتمل است؛ زیرا گزاره‌های قرآنی ولو به طور موقت نمی‌تواند خردستیز باشد.

نکته ششم: اگر گزاره‌ای از قرآن خردستیز بود می‌توان احتمال داد که در تشخیص خردستیز بودن آن دچار اشتباه و خطا شده‌ایم و یا آن که باید آن را تاویل برد. مانند اذا جاء ربک و یا وجوه یومئذ ناضره الی ربها ناظره. که دلالت بر جسمانیت الهی دارد و به یقین خلاف عقل و گزاره‌ای خردستیز است. بنابراین تاویل برده می‌شود.

نکته هفتم: نمی‌توان درباره احکام شرعی و فتاوای فقهی این گونه نتیجه‌گیری کرد؛ چون فتاوای شرعی مبتنی بر دو چیز است: الف) رکن درونی (منبع فتوا یعنی قرآن و حدیث معتبر) ب) رکن بیرونی (روش یعنی هنجارهای عقلانی و عقلایی و پیش‌فرض‌های هستی‌شناسانه و خدا‌شناسانه و انسان شناسانه و...

بنابراین به جهت صامت بودن شریعت، فتاوای شرعی به جهت روش استنباط و رکن بیرونی، می‌تواند خردستیز باشد.

نکته هشتم: برای تصحیح روش استنباط و جلوگیری از فتاوای خردستیز باید به عقل عرفی و عقلایی رجوع کرد.

نکته نهم: اختلاف در مورد روش استباط فقهی و هنجارهای عقل عرفی و عقلایی، ربطی به شریعت و اسلام ندارد. یعنی نقد آرای و نظریات فقهی به منزله نقد شریعت نیست؛ زیرا دین غیر از معرفت دینی است.

نکته دهم: مخالفت با نظر فقهیان در مورد روش استنباط، هنجارهای عقلایی و عرفی و فتاوای خرد ستیز مستند به عقلانیت عرفی و فقهی، در حکم مخالفت با خدا و پیامبر و در حکم ارتداد نیست و موجب خروج از اسلام نمی شود.(گزارشی گذرا از بر نوشته فنایی )