سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستی ما اهل بیت، [مایه] انتظام دین است . [امام باقر علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :64
بازدید دیروز :417
کل بازدید :2165162
تعداد کل یاداشته ها : 1987
04/3/21
3:25 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

تجسم اعمال و تمثل اوصاف در آیات فراوانی مطرح و در موارد بی شماری به آن اشاره شده است و راز مهم آن است که عقیده، اخلاق و عمل در روح انسان راه پیدا می‏کند و در پرتو تحول جوهری از حال به ملکه و از آن جا به صورت نوعی و فصل مقوم راه یافته و در متن هویت وی سهم تقویمی می‏یابد و از این رهگذر بهره‏ای از دوام یافته، در نشئه معاد با تصویر الهی به صورتهای متناسب تجلی می‏کند.
وصف نفسانی گاهی حال است و زمانی ملکه و گاهی صورت نوعی و فصل مقوم که تحولهای یاد شده بر محور حرکت جوهری صورت می‏پذیرد.
هر چند که صرف نیت گناه ممکن است از جهت فقهی منشا اثر نباشد، لیکن از جهت کلامی بی اثر نیست؛ چرا که نیت گناه دست کم، کاشف از سوء سریرت و قبح سیرت است. از سویی دیگر خداوند نیز همه اوصاف و آثار وجودی انسان را اعم از مستور و مشهور و سر و علن مورد محاسبه قرار می‏دهد؛ چنان که می فرماید: و ان تبدوا ما فی انفسکم او تخفوه یحاسبکم به الله؛ اگر آن چه در نفس های خویش آشکار و نهان می کنید خداوند همه را محاسبه می کند.(بقره، آیه 284)؛ هم چنین می فرماید: واعملوا ان الله یعلم ما فی انفسکم فاحذروه؛ و بدانید که خداوند آن چه در نفوس شما است می داند، پس از خداوند بر حذر باشید.(بقره، آیه 235)
بنابراین، هر چند که نیت امری باطنی است و تا به فعلیت نرسد به عنوان حکم فقهی گناه نیست، ولی آثار کلامی دارد و انسان با نیت و اعمالش در حال شدن و صیرورت و انقلاب است و همین امور است که شاکله و شخصیت وجودی و هویتی او را می سازد. پس باید ظاهر و باطن یعنی عمل و نیت خوب داشته باشیم تا موجودی خوب شویم.
از سویی دیگر، اگر منشا تصمیم‏گیری گناه انسان اگر حال باشد زود از بین می‏رود و اگر ملکه باشد، گرچه مقداری می‏ماند ولی از بین رفتنی است. در این دو صورت خلود به معنای دوام عذاب وجهی ندارد؛ زیرا آن چیز هنوز شاکله و مقوم شخصیت وی نشده است تا مقوم شخصیت او شناخته شود. از این رو مسلمان فاسق مخلد نیست، ولی اگر صورت نوعی و فصلی مقوم شد، از آن جایی که دیگر زوال‏پذیر نیست، تصویر عذاب دایمی در این مورد معقول است؛ زیرا چنین شخصی هر چند هفتاد سال گناه کرده است، ولی به تعبیر قرآن اگر باز گردد همان کار را انجام می دهد که در گذشته انجام داده است؛ زیرا اعمال از شاکله شخصیتی او صادر می شود.(اسراء، آیه 84) پس انسان کافر و بد سیرت هماره بد می کند. از همین روست که در روایات بیان شده این فرد نیت آن را داشته که اگر بماند باز هم همان کارهای قبلی را بکند؛ زیرا شاکله شخصیتی او چنین است.
از ظاهر قرآن کریم به دست می آید تنها دوام عذاب برای چنین گروهی است که بدی جزو شاکله و شخصیت و مقوم ذات او شده است. خداوند در این باره می فرماید: سواء علیهم‏ ءانذرتهم ام لم تنذرهم لایومنون؛ مساوی است برای آنان چه انذار کنی یا نکنی آنان ایمان نمی آورند.(بقره، آیه 6) و نیز می فرماید:  ولو ردوا لعادوا لما نهوا عنه و انهم لکاذبون؛ و اگر بازگردانده شوند هر آینه به آن چه نهی شده بودند باز می گردند و به راستی آنان دروغگویانند(انعام، آیه 28) بنابراین، کافران و مکذبان آن چنان لدود و عنودند که با تالم عذاب توانفرسای دوزخ اگر از جهنم به درآیند و به دنیا برگردند دوباره مرتکب گناه و کفر می‏شوند. البته این بازگشت امکان پذیر نیست؛ زیرا پس از قیامت دنیا جمع می شود و جهان آخرت برپا شده است. از همین روست که در آیه لولای امتناع به کار گرفته شده است.
مطلب مهم این است که آنچه از صورت نوعی و فصل مقوم هر موجودی ناشی می‏شود، ملایم با ذات آن است، نه منافی با آن. بنابراین، تالم و درد برای این کافران را باید از راه ویژه ثابت کرد که به عنایت الهی در محل مناسب خود بیان می‏شود. به سخن دیگر، اینان به گونه ای در می آیند که دوزخی ملایم با ذات آنان است؛ از همین رو، برخی گمان کرده اند چون ملایم و مناسب با کافران است، آنان در دوزخ عذاب می بینند، ولی این عذب و گوارا و شیرین برای آنان است؛ زیرا ملایم و مناسب طبع و ذات انقلابی و صیرورتی آنان است؛ چنان که ابن عربی بر این باور است و در فصوص الحکم و فتوحات مکیه بر آن تاکید دارد؛ ولی باید گفت که از روایات و آیات بر می آید که دوزخ و آتش هر چند بر اساس انقلاب ذاتی آنان است، ولی همراه با درد و الم است نه عذب و شیرین و گوارا. (فصوص الحکم، فصّ اسماعیلی، ص94-93)
وی در باب عذاب، نخست می‌گوید که هیچ گنهکاری عذاب مؤبد و جاودانه نخواهد داشت که همه کافران و گنهکاران سرانجام نجات یابند. لیکن نهایت سخن وی آن است که اساساً عذابی در کار نیست، چه عذاب از عذب به معنی گوارا و دل‌پذیر بودن شیء است.( فتوحات مکّیه، ج3، ص27؛ ص256 باب 305 فتوحات و باب 358 ، فتوحات مکّیه، ج1، ص364 ، باب 58؛ نگاه کنید: فصوص الحکم، فصّ سلیمانی، ص157؛ فصّ داوودی، ص165؛ فصّ هودی، ص114؛ فص ایّوبی، ص172؛ فصّ یونسی، ص168)
البته بر اساس ادله عقلی و برهان عقلی ، دوام ثواب امری قطعی و برهانی است و دلایل نقلی آن را نیز اثبات می کند. پس بهشتی در بهشت به بهشت و امور آن عادت نمی کند تا عادی و بی معنا شود، بلکه هر روز لذتی نو برای اوست؛ همان طوری که برای دوزخی عذاب نو می شود و آن طور نیست که بدان عادت کند.
تذکر: آنچه در ترسیم دوام ثواب از راه تجرد روح و ثبات و دوام موجود مجرد و مانند آن یاد شده، مبادی برهان عقلی بر دوام ثواب است که دلیل نقلی آن را تایید می‏کند. پس آنچه شیخ طوسی (رحمه الله) در تبیان فرمود: عقل دلالت بر دوام ثواب ندارد و فقط از راه سمع و اجتماع، معلوم شده ، ناتمام است.
به هر حال، عقل و نقل دلالت بر دوام ثواب و خلود برای بهشتی و نو به نو شدن لذت آن دارد، هم چنین عقل و نقل بر دوام کیفر و خلود برای دوزخی دارد که بدی و کفر جزو مقومات ذات او شده است؛ اما کسی که بدی جزو حال و یا حتی ملکه او شده باشد به مقام مقوم بودن نرسیده ممکن است از دوزخ رها شود؛ چنان که عقل و نقل بر آن تاکید دارد. پس این طور نیست که دوزخ برای دوزخیان عادی و عذاب برای آنان عذب و گوارا و شیرین شود، بلکه الم و درد آن همانند نضوج پوست جدید تازه و جدید خواهد شد.(نساء، آیه 56؛ الأمالی، ابی جعفرمحمدبن الحسن بن علی بن الحسن الطوسی(شیخ الطائفه)، ص581)