انسان باید با اعتصام و آویختن به حبل الله قرآن(آل عمران، آیه 103) بالا رود و ترقی کند. امیرمؤمنان علی (ع) به فرزند خویش محمد حنفیه می فرماید: ارق فارق، بخوان پس بالا رو و ترقی کن!( بحار الانوار، مجلسى، ج 92، ص 19؛ مستدرک الوسائل، المیرزاحسین النوری الطبرسی، ج4، ص231)
بر اساس آیات قرآنی، یک طرف قرآن که کتاب مبین است در دست خداوند علی حکیم و طرف دیگر که همان است قرآن عربی است در دست مردم است. خداوند می فرماید: وَ الْکِتَابِ الْمُبِین إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْءَانًا عَرَبِیًّا لَّعَلَّکُمْ تَعْقِلُون وَ إِنَّهُ فىِ أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلیٌِّ حَکِیم؛ سوگند به کتاب روشنگر. ما آن را قرآنى عربى قرار دادیم، باشد که بیاندیشید، و همانا که آن در کتاب اصلى یعنی لوح محفوظ به نزد ما سخت والا و پرحکمت است. (زخرف، آیات 2 تا 4)
بر اساس این آیات و آیات دیگر، چون قرآن «حبل متین» الهی است، در بالا در دست «علیِّ حکیم» است و در پایین در قالب «عربیِّ مُبین» در دست ماست. این ریسمان الهی که آویخته است به ما کمک می کند تا بالا برویم.
البته هر کسی بر اساس ظرفیت و توان خودش بالا می رود: «کُلٌّ بِحَسَبِهِ» و به همان میزان به خداوند «علیِّ حکیم» تقرب می جوید و نزدیک می شود؛ چنان که حضرت محمد(ص) در تقرب چنان بالا رفت تا به جایی رسید که : دَنا فَتَدَلَّی فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَى؛ نزدیک شد و پیش رفت تا جایی که فاصله به اندازه کمان یا نزدیک تر از آن بود(نجم، آیات 8 و 9)
پیامبر(ص) می فرماید: کتاب الله احد طرفیه بید الله سبحانه و تعالی و الطرف الآخر بأیدیکم؛ کتاب خداوند یک طرف آن در دست خداوند سبحانه و تعالی و طرف دیگرش در دستان شماست.(بحار الانوار، العلامه المجلسی، ج37، ص168)
در قبال این «حبل متین»، «حبل مَنِین» است؛ «حبل مَنین» یعنی طناب پوسیده و مقطوع؛ چرا که «ممنون» یعنی مقطوع و بریده. از همین رو، انسانی که منت می گذارد آن برکات احسان و کار نیک خود را قطع می کند.
پس غیر قرآن و ریسمانی که دیگران دارند «حبل منین» و ریسمانی مقطوع و پوسیده است، اما قرآن «حبل متین» رسیمانی مستحکم و غیر مقطوع است.
البته از این جا مطلب دیگری نیز به دست می آید؛ زیرا آن طرفِ بالای قرآن که در دست «علیِّ حکیم» و «عند الله» است باقی و برقرار است: ما عِنْدَ اللَّهِ باق(نحل، آیه 96) و دیگر تغییرپذیر و زوالپذیر و نسخپذیر نیست؛ هر چند که این طرف دیگر که «عربیِّ مُبین» و در دسترس ماست و باید با آن ترقّی کنیم، دارای احتمالات و آیات متشابه است که با محکمات محکم و استوار می شود.
نکته دیگر آن است که باید حبل الله را هماره تا آخر حفظ کرد و بدان آویخت ؛ یعنی تا دم مرگ باید با حبل الله بود(حجر، آیه 99) و این گونه نیست که مثلا حبل الله و شریعت را تا جایی داشته باشیم و سپس آن ریسمان را رها کنیم؛ چرا که رها کردن شریعت و عبادت و قرآن مساوی با سقوط است.