صیغه مبالغه برای بیان تکرار و تاکید و زیاده روی در عملی است. صیغه مبالغه مانند عَلاّم به معنای پردانش بر وزن فعال و علامه بر وزن فعاله و مانند آن است.
البته گاه از صیغه مبالغه به قصدی دیگر استفاده می شود؛ مثلا گفته می شود: جعفر کذّاب؛ این «کذّاب» بودن و یا «افّاک» بودن بر کسی که هیچ سابقه? سوء نداشت، ولی اولین بار است که دارد یک حرف مهم میزند و مردم این حرف را باور ندارند، این پردروغ نیست؛ ولی یک حرف سنگین زد و چون مورد باور مردم نیست: میگویند «افّاک» و «کذّاب» است؛ در جریان جعفر «کذّاب» هم همینطور بود!
خداوند بیان می کند که به حضرت موسی(ع) گفتند: فَقَالواْ سَاحرٌ کَذَّاب، او ساحر کذاب است. (غافر، آیه 24) با آن که حضرت موسی(ع) تازه به میدان رسالت گام گذاشته بود و نخستین سخنش رسالت خود و دعوت به ایمان توحیدی بود گفتند تو کذابی! این کذاب دانستن به همان اعتبار سنگین بودن سخن یعنی رسول الله بودن و دعوت به توحید است.
پس انسانی که هیچ دروغ نگفته بود و الآن دارد یک حرف مهمی میزند، چون این حرف خیلی مهم است و بر ذائقه اینها تحمیل میشود و تلخ است و آن را نمیپذیرند، مردم این صادق و صدوق و امین را «کذّاب» میگویند، البته نه اعتبار این که او پردروغ بوده و سابقه دروغگویی و مانند آن دارد؛ بلکه تنها به خاطر آن که سخنی می گوید که دروغ بودن خیلی سنگین است.