از آموزه های قرآنی به دست می آید که زندگی دنیوی بر اساس زندگی اجتماعی سامان یافته و هر کسی به دیگری نیاز دارد تا بتواند امورات خود را تامین کند. از همین روست که زندگی دنیوی بر اساس دو اصل: 1. ضابطه ؛ 2. رابطه تامین می شود.
مراد از ضابطه همان عقودی است که موجب می شود تا انسان ها به خرید و فروش کالا و خدمات بپردازند؛ و مراد از رابطه همان خویشاوندی نسبی و سببی و رابطه دوستی است که موجب می شود تا انسان ها نیازهای یک دیگر را تامین کنند. رابطه پدر و فرزندی و همسری و مانند آن ها عامل تامین بسیاری از نیازهای بشری است.
اما در قیامت زندگی اجتماعی نخواهد بود، بلکه زندگی جمعی خواهد بود؛ زیرا هر کسی نیازهای خودش را تامین می کند و دیگر نیازی به دیگری ندارد تا نیازهای مادی و عاطفی و مانند آن را تامین کند؛ از همین روست که خداوند درباره نظام اخروی می فرماید: یاتی یوم لا بیْعٌ فیهِ و لا خُلّةٌ؛ روزی می آید که در آن خرید و فروش و دوستی و رابطه ای نیست.(بقره، آیه 254؛ ابراهیم، آیه 31)
البته چنان که گفته شد پس از پایان روز حسابرسی و ورود انسان ها به بهشت ممکن است زندگی جمعی ترکیبی از والدین و فرزندان و همسران دنیوی و دوستان تحقق یابد؛ چنان که از آیه 21 سوره طور و آیه 8 سوره غافر به دست می آید و آنان محفل های خانوادگی و دوستانه ای در بهشت خواهند داشت که البته برای تامین نیازها نیست تا زندگی اجتماعی باشد بلکه تنها یک محفل خانوادگی و دوستانه است.
البته در مرحله آغاز قیامت چون انسان ها از زمین قیامت می رویند دیگر از نظر جسمی و بدنی به والدین وابسته نیستند تا نسبتی پدر و فرزندی میان افراد باشد؛ زوجیت و همسری نیز با مرگ افراد با همسر برداشته شده است؛ پس آن چه می ماند همان فردانیت شخص است که باید پاسخ گو باشد.(مومنون، آیه 101)
همه انسانها با آن که در محشر جمع هستند ولی همه تک و تنها هستند و هیچ رابطه ای میان آنان نیست؛ همین حالت پس از ورود به بهشت ادامه خواهد یافت البته با نوعی از زندگی جمعی که اجتماعی نیست بلکه بر اساس امور و حکمت ها و مصالح دیگر است.