در آیات قرآنی هماره این معنا مورد تاکید است که رحمت الهی مقدم بر غضب و خشم اوست. (انعام، آیه 147؛ حجر، آیات 49 و 50؛ اسراء، آیه 57) از همین روست که امیرمومنان علی(ع) می فرماید: یا من سبقت رحمته غضبه.
این تقدم رحمت الهی به طوری است که حتی در غضب خداوندی رحمت موج می زند و اگر غضبی است از جهت رحمتی است که به بندگان خویش دارد؛ حال گاه در این غضب الهی برای خود مغضوب علیه خیر و رحمت است تا او را برگرداند و در مسیر درست قرار داده و با تنبیه و مجازات غضبی به کمال برساند یا آن که خیری برای اکثریتی است که از غضب الهی درس می گیرند و به عنوان بازدارنده برای آنان عمل می کند تا دچار رفتاری نشوند که مغضوب علیه شوند یا آن که اکثریتی را از شر مغضوب علیه گناهکار و خطاکار حفظ می کند.
خداوند در آیه 3 سوره زمر می فرماید: شَدِیدِ الْعِقَابِ ذِی الطَّوْلِ؛ شدید عقاب صاحب نعمت بی پایان است. در این جا برای آن که آمیختگی دو صفت رحمت و غضب خداوند بیان شود، واو عاطفه به کار نرفته است. اصطلاح «طول» به فتح طاء برای نعمت هایی به کار می رود که بی پایان و طولانی است و عمرشان کوتاه نیست و از سویی دیگر نعمتی ژرف و عمیق است.
«طائل» به آن چیزی گفته می شود که فایده دوام دار و پرمنفعت و عمیق و ژرف داشته باشد؛ و این که گفته می شود «لا طائل تحته یعنی فایده مهمی ندارد» از همین باب است.
خداوند در آیه 25 سوره نساء می فرماید: وَ مَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْکُمْ طَوْلاً أَنْ یَنْکِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُم؛ و هر کسی از شما طولی ندارد تا با محصنات از مومنات نکاح کند، پس از مملکوک و کنیزکان استفاده کند و نکاح داشته باشد.
در این آیه معنای طول همان ثروت و امکانات مالی است که باقی و برقرار است و می تواند با آن نفقه همسر را بپردازد و زندگی خودش را تامین کند.
در آیه 86 سوره توبه نیز می فرماید: وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَکَ أُولُوا الطَّوْل؛ و هر گاه سوره ای نازل می شود که ایمان به خدا آورده و همراه رسول جهاد کنید، صاحبان ثروت و دارایی از تو استیذان و اذن می گیرند که در جهاد حاضر نشوند.
پس «ذِی الطَّوْل» بودن این است که ذات اقدس الهی نعمت هایی دارد که طولانی و زوال ناپذیر و عمیق و مهم است. این نیز همانند شدید العقاب از اسمای حسنای الهی است. در این آیه خداوند می خواهد بگوید که قهر و لطفش به هم آمیخته است.