تعلیل قرآن از شریعت گریز مردم
بسیاری از مردم از دین به معنای مجموعه آموزه های معرفتی و دستوری گریزان هستند. بیش تر آنان ممکن است به دینی که هم ایمان بیاورند که تنها به حوزه معرفتی توجه می دهد و کم تر دارای آموزه های دستوری است که ارتباط تنگاتنگی با آخرت دارد.
در حقیقت از نظر قرآن دین گریزی بسیاری از مردم در حقیقت به آخرت گریزی آنان ارتباط دارد. اگر دین و خدایی مطرح شود که کاری به دنیای آنان و احکام و شریعتی نداشته باشد، این دین شاید مقبول آنان باشد؛ زیرا وقتی حکم و شریعت مطرح می شود یعنی آخرت و پاسخ گویی به اعمال و رفتار بیان می گردد، اینان از آن می گریزند و حالت تنفر و اشمئزاز دارند.
خداوند در آیه 45 سوره زمر می فرماید: و إِذا ذُکِرَ اللّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاْلآخِرَةِ؛ و هنگامی که خداوند به تنها (بدون شریک) یاد می شود دل های کسانی که به آخرت ایمان ندارند، از این مطلب اشئمزاز دارد و انزجار و تنفر پیدا می کند.
این وصفی که در آخر آیه بیان شده ، تعلیلی از علت اشمئزاز و تنفر این افراد است. پس آوردن قیامت و معاد برای آنان موجب اشتمزاز و تنفر است؛ زیرا اینان نمی خواهند دینی را بپذیرند که آخرت و حساب و کتاب آن را مطرح می کند و به طور طبیعی برای انسان در دنیا برنامه دارد؛ زیرا وقتی آخرت و معادی باشد، به معنای آن است که برای آن برنامه ای است که مردم مکلف به انجام آن در دنیا هستند.
خداوند در آیات 3 تا 5 سوره قیامت می فرماید علت مخالفت با قیامت و امکان برپایی معاد کسانی شبهه مطرح می کنند که می خواهند در زندگی دنیا دستشان برای هر کاری باز باشد و شهوت عملی داشته باشند و امر و نهی و تکلیف و شریعتی نباشد: بَلْ یُرِیدُ الْإِنسَانُ لِیَفْجُرَ أَمَامَهُ ؛ ولى نه، انسان مىخواهد تا جلویش باز باشد و فجور کند.
پس علت مخالفت با دین اسلام و به ویژه احکام شریعت آن است که آنان می خواهند آزاد و رها باشند و به فجور بپردازند و گرنه اگر دینی باشد که کاری به آخرت نداشته یا تکلیفی و شریعتی نداشته باشد، آنان با این دین کنار می آیند، چنان که با عرفان های نوظهور و بودایی و بهایی و مانند آن کنار می آیند؛ زیرا هر کاری را برایشان آزاد کرده است و آنان را به شکلی آزاد و رها گذاشته است.