خداوند در آیه 125 سوره نحل می فرماید: ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ؛ با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به شیوهاى که نیکوتر است مجادله نماى. در حقیقت، پروردگار تو به حال کسى که از راه او منحرف شده داناتر، و او به حال راهیافتگان نیز داناتر است.
جدال که در زبان های فرنگی دیالتیک نیز گفته می شود، نوعی از مباحثه و گفت و گوی دو طرف است که به طور طبیعی یکی تزی دارد و آن دیگری آنتی تز؛ یعنی دقیقا خلاف یک دیگر سخن می گویند که در بسیاری از موارد دو طرف مقابل هم نه تنها ضد هم بلکه سلب و ایجابی سخن می گویند و حرف دو طرف متناقص است.
در اسلام جدل و مجادله که هدف اسکات دیگری و دهن طرف مقابل را بستن انجام می گیرد، نهی شده است. اصولا دو طرف در جدال علیه یک دیگر شمشیر می کشند و هیچ یک تا غلبه و چیره شدن بر دیگری دست از بحث و جدل بر نمی دارد و کاری ندارد که طرف حق بگوید یا نه ؟ و اصولا دنبال این نیست که حقی را بگوید و حقی را اثبات کند بلکه تنها می خواهد حرف خودش را به کرسی بنشاند. از همین رو، از همه مقدماتی که بتواند غلبه کند بهره می برد.
اما در جدال احسن که اسلام تجویز کرده دو خصوصیت است که با جدال از انواع دیگر فرق دارد. در جدال أحسن چند شرط است: 1. هدف اقناع طرف و احقاق حق است؛ 2. مقدمات باید معقول باشد؛ 3. مقدمات افزون بر معقولیت، باید مقبول طرف هم باشد. پس اگر یکی از این شروط نباشد این جدال احسن نیست. پس اگر مقدماتی که در جدال استفاده می شود، معقول نباشد بلکه فقط مقبول باشد، این جدال، دیگر جدال أحسن نیست.