سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان، پیشوا و پرهیزگاران، سروراند و همنشینی آنها، مایه فزونی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :22
بازدید دیروز :297
کل بازدید :2142842
تعداد کل یاداشته ها : 1987
04/1/21
1:24 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

می‌گفت: چرا وقتی همایش می‌گذارند می‌گویند و شعار می‌دهند پرسش کلید پژوهش و یا پرسش دریچه دانایی ولی وقتی در عمل کسی می‌پرسد به جرم پرسیدن دستگیر می‌کنند و دست کم از پرسش و پرسیدن پشمیانش می‌کنند؟ این‌ها که می‌گویند می‌خواهیم فرهنگ پرسش و پرسشگری را گسترش دهیم با این عمل خودشان که ریشه این فرهنگ را می‌زنند؟ این دیگر چه جورش است؟

گفتم: پرسش داریم تا پرسش؟

گفت: این دیگر از آن حرف‌هاست. مگر پرسش هم انواع و اقسام دارد که بیایید و بگویید این حلال و آن حرام. این مباح و آن مکروه ؟

گفتم: آری ! مگر درباره بهانه بنی‌اسراییلی نشنیده‌ای. یهودیان این بهانه‌های که درباره گاو می‌آوردند در شکل پرسش مطرح می‌کردند. خداوند از ایشان خواسته بود گاوی را ذبح کنند ولی این‌ها به خاطر آن که این کار را نکنند درباره رنگ و سن و سال و این جور چیزها می‌پرسند. پس یک نوع پرسش داریم که پرسش بهانه است. پرسش هم داریم که در حقیقت انکار است. پرسشی هم به اراده و قصد اعتراض مطرح می‌شود و پرسش استفهامی‌ و چند نوع دیگر هم داریم. خوب ! هر یک از این اقسام و انواع پرسش خودش حکم خاصی دارد.

گفت:دیگر چه ؟ شما اگر بخواهید چیزی را حلال کنید و مجاز، هزار دلیل و برهان می‌آورید و اثبات می‌کنید که مفید و مصلحت و خوب است، پس باید این باشد و اگر بخواهید هم با هزار دلیل و برهان ریشه اش را می‌زنید.

گفتم: خوب! این هم هنر است. تو هم اگر می‌توانی داشته باش. دارندگی  است و برازندگی. البته جدی نگیر ! این شوخی است. از حق نگذریم نمی‌توان همه پرسش‌ها را یک جور دید. قرآن می‌گوید از بعضی چیزها نپرسید که دانستن آن برایتان مشکل ساز می‌شود. البته این در حالی است که خود قرآن فرهنگ پرسشگری را در میان مردمان تشویق و ترویج کرده است. در قرآن آمده است که بروید از دانایانتان بپرسید تا چیزهایی را که نمی‌دانید یاد بگیرید. هم تشویق کرده که بپرسید و هم گفته از چه کسی بپرسید و هم به چه قصد و نیتی بپرسید. از چیزهایی که نمی‌دانید از اهلش بپرسید و این پرسش هم به قصد دانستن باشد. از این رو گفته اند پرسش دریچه دانایی است. همان جا هم آمده است که می‌توانید در هر زمینه‌ای چون کلامی ‌و اعتقادی و تاریخی و... بپرسید. این‌ها نشان‌دهنده آن است که پرسش و پرسشگری امری خوب و مفید و ضروری است. اصلا رشد علوم و دانش انسانی و آغاز پژوهش، پرسش است.

گفت: پس پرسش به قصد اعتراض درست نیست؟

گفتم: نه چنین چیزی نیست. پرسش اعتراضی و استیضاحی و دیگر چیزها اگر به قصد و غرض فهم و نیت درست و خدایی باشد هیچ اشکالی ندارد.

گفت: پس چرا پرسیدند و به زندان افتادند؟

گفتم: شاید نیت آن‌ها خیر و درست نبوده است؟

گفت: از کجا نیت آن‌ها را دانستند؟

گفتم: چون برنامه داشتند؟

گفت: آدم که بدون برنامه و دلیل کاری نمی‌کند. هر پرسشی یک چهره ظاهری دارد و یکی باطنی. باطنش را چگونه فهمیدند؟

گفتم: نمی‌دانم.

گفت: من می‌دانم. بازجویی فنی شدند.

گفتم: حال چه شده است این قدر جلز و ولز می‌کنی؟

گفت: امیر مومنان(ع) می‌گفت: سلونی قبل ان تفقدونی ؟ پیش از آن که مرا دست دهید هر چه می‌خواهید بپرسید. در همان جلسات خطابه و سخنرانی ایشان برخی بلند می‌شدند و اعتراض می‌کردند و به صورت پرسش، اعتراض هم می‌کردند. اتفاقا از دوستان هم نبودند از خوارج و منافق و قاسطین بودند. ولی نه بازداشتی بود و نه... مگر ان‌ها در حکومت امیر مومنان (ع) نیت بد نداشتند و بدون هیچ بازجویی فنی نیت‌های ناپاکشان مگر مشخص نبود؟ چرا آن وقت پرسش اعتراضی آن هم در وسط سخنرانی مشکل نداشت ولی حالا در حکومت ما مشکل دارد؟

گفتم: والله من این چیز‌های سرم نمی‌شود. سری که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند. مگر بی‌کار بودند که از این همه آدم از بعضی‌ها ب‌پرسد که دردسر ساز باشد. می‌توانستند از دیگری بپرسند یا آصلا نپرسند. حالا اگر می‌خواستند به فرهنگ قرآنی و اسلامی‌ و به قول خودشان امر به معروف و نهی از منکر و حق نظارت و کنترل مسئولان و ... عمل کند میان این همه خیرات و مبرات و فرهنگ اسلامی ‌تنها چرا به این یکی چسبیده‌اند؟ حتم دارم که طرف نیت خیر نداشت و اهل غرض و مرض بود.

گفت: چرا ؟

گفتم: موری از شاهنشاه جهانیان از بهتر و از ما بهتران یعنی حضرت سلیمان پیامبر می‌پرسد و اعتراض و کنابه بارش می‌کند و آن بزرگوار جوابش را می دهد چون آن مور بود آدمی که نبود، چون که مور بود غرض و مرض نداشت ولی آدمی‌ که بدون غرض(نیت) و مرض یافت نمی‌شود. می شود؟

گفت: نه والله. حالا بگو این طرف از ما بهتران کدام بود؟ پرسشگر یا پرسش شونده؟

گفتم: من که علم غیب نمی‌دانم. کمیته فنی و بازجویی فنی هم که سرم نمی‌شود...


85/3/28::: 12:58 ع
نظر(2)