جسد آیت الله شیخ علی اکبر الهیان استاد اخلاق عملی امام خمینی(ره) که در سال 1339 شمسی گذشت، در تخریب و بازسازی قبرستان وادی السلام خاکفرج قم سالم به دست آمد.
در زمستان سال 1392 در پی تخریب حجرات قبرستان وادی السلام خاکفرج قم، مسئولان امر با جسد سالم آیت الله شیخ علی اکبر الهیان شاگرد آیت سید موسی زرآبادی قزوینی و استاد اخلاق عملی و هم حجره ای امام خمینی(ره) و آیت الله شیخ مجتبی قزوینی تنکابنی ، رو به رو شدند.
مسئولان امر در پی این امر، اقدام به جا به جایی قبر از سطح یک متری قبرستان و به سردابی کرده و بقعه و بارگاهی برای این عارف وارسته و استاد کامل ساختند. اقدامات ساخت بقعه آن هنوز ادامه دارد.
احمد مسجد جامعی رئیس شورای اسلامی شهر تهران پس از زیارت حضرت معصومه (س) و دیدارعلمای اعلام و مراجع تقلید قم، به قبرستان شیخان قم رفت و پس از زیارت حرم کریمه اهل بیت (س) و مزار آیت الله العظمی شیخ علی اکبر الهیان تنکابنی، سفر معنوی خود را به پایان رساند.
آیت الله ابوالقاسم خزعلی عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: اخیراً با وجود گذشت سالها از زمان رحلت آقای الهیان بعد از اینکه قبرستان قم را خراب کردند، پیکر آقای الهیان سالم مشاهده شد.
آیت الله خزعلی در ادامه گفت و گو با خبرگزاری فارس درباره دیدگاه امام خمینی (ره) درباره آشیخ علی اکبر الهیان می فرماید: بنده در کتابخانهام عکس آیتالله خمینی و آقای الهیان را دارم و هرگاه این دو نفر را میبینم روحیه پیدا میکنم چراکه علاقه زیادی به امام (ره) دارم؛ حضرت امام در فوت مرحوم الهیان که از عرفای بزرگ بود گفتند «دنیا همه را فریب میدهد ولی تو دنیا را فریب دادی.»
ایشان می افزاید: حاج شیخ مجتبی قزوینی با امام خمینی(ره) دیداری در قم داشتند که من در آن زمان یک طلبه جوان بودم و به همین دلیل اجازه ندادند در ملاقات این دو عالم حضور داشته باشم. بعد از آن جلسه آیتالله مجتبی قزوینی به من گفتند که «آیتالله خمینی مرد خداست، اعلامیه دهندگان دیگر در نیمه راه بازمیمانند و ایشان را تا آخر همراهی نمیکنند اما این مرد یک تنه به مبارزه ادامه میدهد و پیروز میشود». حاج شیخ مجتبی قزوینی از افرادی الهی بود که به حرف خود اطمینان داشت و این گفته را سالها پیش از وقوع انقلاب مطرح کرد.
شناختی که من از امام خمینی(ره) دارم این است که او به معنای واقعی مرد خدا بود، یکی از دوستان امام، آقای الهیان بود که تعریف می کرد همراه امام خمینی (ره) به خودسازی میپرداختند؛ اخیراً با وجود گذشت سالها از زمان رحلت آقای الهیان بعد از اینکه قبرستان قم را خراب کردند، پیکر آقای الهیان سالم مشاهده شد.
چگونگی کشف جسد سالم آیت الله العظمی شیخ علی اکبر الهیان
در زمستان سال 1392 حسین پورمنصوری در تماس تلفنی از شایعه کشف جسد سالم آیت الله العظمی شیخ علی اکبر الهیان سخن گفت و خواهان تحقیق در این باره شد. پس از مراجعه به قبرستان وادی السلام در خیابان خاکفرج قم با محیطی مواجه شدم که شگفتی مرا بر انگیخت. به دلیل برخی از مسایل امنیتی و اخلاق و جابه جایی استانداری قم به این خیابان و دقیقا رو به روی وادی السلام، مسئولان شهرداری حجرات پیرامون قبرستان را تخریب کرده و با سیمان کردن قبور به هم سطح سازی قبور و با زمین های پیرامونی پرداختند.
هر چه در قبرستان گشتم حجره 137 را نیافتم؛ زیرا تخریب شده و دیوار بیرونی به سمت خیابان کاملا از میان برداشته شده بود. جست و جوی کردم ولی کسی را برای پاسخ گویی نیافتم.
این امر گذشت تا خبر کشف جسد سالم آیت الله العظمی شیخ علی اکبر الهیان را از زبان آیت الله خزعلی که از علاقه مندان و شاگردان آن بزرگوار هستند، شنیدم. با دیدن خبر دیدار و زیارت آقای مسجد جامعی بیش تر کنجکاو شدم که آیا مسئولان اقدامی برای بازسازی قبر استاد امام خمینی (ره) کرده اند یا نه؟
در دیداری که امروز 9 شهریور 1393 شمسی از این قبرستان داشتم، با خوشحالی تمام دریافتم که قبر ایشان در دست تعمیر به شکل آبرومندانه ای است. تصاویر و عکس های از بیرونی این بقعه و بارگاه از سمت داخل قبرستان و نیز از سمت خیابان خاکفرج که رو به روی شهرداری جدید قم است برداشته شد و سپس در سرداب به زیارت قبر آیت الله العظمی شیخ علی اکبر الهیان رفتم.
«استاد محمود اکبری عارف» استاد بنای مقبره و بارگاه آیت الله العظمی شیخ علی اکبر الهیان ضمن گفتن چگونگی کشف قبر گفت: قبر در حجره ای حجرات قبرستان در گوشه ای راست بقعه کنونی یعنی طرف جنوب شرقی سرداب به سمت خیابان خاکفرج قرار داشت.
پس از تخریب حجرات مسئولان این کار با جسد سالم آیت الله العظمی شیخ علی اکبر الهیان مواجه شدند. پس از مدتی طرحی برای جا به جایی و ساخت بارگاه برای ایشان به اجرا گذاشته شد و در نهایت جسد سالم معظم له از سطح یک متری سرداب کنونی به وسط سرداب منتقل شد و اقدامات تزیین و سنگ کاری و دیگر امور در دست اقدام است.
خاطرات کودکی
پدر و مادرم که کشاورز و خانه دار بودند، همیشه از سه کس به خوبی یاد می کردند، آیت الله شیخ علی اکبر الهیان به خاطر کراماتی چون قوری چایی بی پایان و دیگ پلوی شگفت انگیز و برگشت کفشش، حجه الاسلام علوی به خاطر معجزات و حاجت برآوری اش، و لال آقا برای پیش گویی و آینده نگری ایشان.
دو تن نخست از ایشان از همسایه ها بودند و نفر سومی مردی رهگذر بود و هر سال چند باری به محله ما می آمد و مهمان می شد و چیزی می گرفت و می رفت.
آیت الله العظمی شیخ علی اکبر الهیان کسی بود که پدرم به ایشان ارادت خاص داشت و وجوهات را به ایشان می داد و رسید می گرفت و شماری در اختیار این جانب بود. از سوی دیگر من درچهار سالگی تا شش سالگی در خانه ایشان که به مکتب خانه تبدیل شده بود درس قرآن و رو خوانی و عم جزء خوانی را آموخته ام و با بردارزاده هایش آشنایی داشتم. این ارادت موجب شد تا آیت عرفان را در باره ایشان بنگارم.