خداوند می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ ؛ ای مردم شما فقیرالی الله هستید و خداوند غنی حمید است.(فاطر، آیه 15)
1. حمل فقیر بر انسان در «الانسان فقیرٌ» از قبیل حمل عرض مفارق بر موضوع نیست تا نظیر «الجسمُ حارٌّ» باشد.
2. این حمل از قبیل حمل عرض ذاتی بر موضوع هم نیست؛ نظیر «الأربعةُ زوجةٌ»، برای اینکه عرض هر چند ذاتی هم باشد بالأخره در مرتبه معروض نیست؛ زیرا اگر آیت بودن و فقیر بودن نظیر زوجیّت اربعه باشد این لازمِ ذات است و هر لازمی از مرتبه ملزوم متأخّر است و در مرتبه ملزوم نیست، در حالی که آیت بودن و فقیر بودنِ موجودهای امکانی اینچنین نیست که از مرتبه ذات متأخّر باشد.
3. «الإنسانُ فقیرٌ» از قبیل حمل ذاتی بر ماهیت و از سنخ «الانسانُ ناطقٌ» نیست که فقر ذاتی انسان باشد؛ زیرا این ذاتی، ذاتی ماهیّت است و ماهیّت چون تابع و فرع است، در مرتبه هستی نیست، بلکه متأخّر از مرتبه هستی است. پس اگر آیت بودن و فقیر بودن برای انسان از سنخ ذاتیِ ماهیّت باشد چون ماهیّت بعد از هستی است و بعد از وجود است لازمه آن این است که این آیت بودن و فقیر بودن در مرتبه قبل نباشد.
4. «الانسانُ فقیرٌ» از سنخ «الانسان موجودٌ» است که ذاتیِ به معنای هویّت است نه ذاتی به معنی ماهیّت؛ یعنی این شیء در هویّت خود به خدا محتاج است؛ و یا این شیء در هویّت خود، آیت و نشانه خدای سبحان است.