سفارش تبلیغ
صبا ویژن
توکّل، دژ حکمت است . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :342
بازدید دیروز :571
کل بازدید :2167591
تعداد کل یاداشته ها : 1987
04/3/25
3:45 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

خداوند می فرماید: إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً فیقول له کن فیکون؛ امر خدا این گونه است که هر گاه بخواهد چیزی را ایجاد کند به آن می گوید باش پس باشد.

 

 امر الهی دو قسم است: 1. یک امر «بلاواسطه» ؛ 2.  یک امر «مع‌الواسطه».

 

آن امر «مع‌الواسطه» هم دو قسم است: 1. تکوینی؛ 2.  تشریعی.

 

1.      امر «بلاواسطه» به یقین یک امر تکوینی است و جایی برای عصیان هم نیست. در ضمن ، امر تکوینی به «کان» تامّه تعلّق می‌گیرد، و موجودی که «لیس» تامّه دارد ـ یعنی نیست ـ می‌خواهد با امر الهی هست شود.

 

2.       در امر تکوینی از آن جهت که به «کان» تامّه تعلّق می‌گیرد و مخاطب شیء معدوم است و جایی برای عصیان نیست؛  لذا با «کُن» حتماً «یکون» حاصل می‌شود.

 

3.      فرق اساسی خطاب تکوینی و خطاب اعتباری آن است که در خطاب تکوینی مخاطب فرع بر خطاب است؛ یعنی اول «کُن» است بعد «یکون» یافت می‌شود؛ لذا با «فاء» تفریع فرمود: ما که گفتیم «کُن» مخاطبِ ما «یکون» می‌شود؛ این کان، کان تامه است و فقط اسم می‌گیرد؛ یعنی فاعل خبر ندارد، هم آن «کُن» «کان» تامّه است و هم این «یکون»؛ این تخلّل «فاء» برای آن است که ثابت کند مخاطب، فرع خطاب است. اما در خطاب‌های اعتباری روشن است که خطاب فرع بر مخاطب است، تا مخاطبی نداشته باشیم که نمی‌توانیم با او گفتگو کنیم و به فرمان داده و امر نماییم.

 

4.      اما درباره چگونگی تعلّق امر و خطاب به امور تکوینی معدوم باید گفت که این معدوم، هر چند که معدوم خارجی است ولی موجود علمی است که در علم ذات اقدس الهی است؛ ذات اقدس الهی براساس آیه 14 سوره ملک «أَ لا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ» به چیزی که به آن علم دارد؛ یعنی به معلوم خود افاضه هستی می‌کند و او یافت می‌شود.

 

5.      خطاب الهی به معدوم خارجی و معلوم عنداللهی طبق بیان نورانی حضرت امیر (ع) در نهج‌البلاغه خطاب لفظی نیست بلکه چنان که فرمود: «لاَ بِصَوْتٍ یَقْرَعُ وَ لاَ بِنِدَاءٍ یُسْمَعُ وَ إِنَّما کَلامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ أَنْشَأَهُ؛ نه صدایی است که نواخته شود و نه ندایی که شنیده شود، بلکه کلام خدای سبحان همان فعلی است که از آن ایجاد می کند.»( شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج13، 82) پس کلام الهی حرف و کلمه و لفظ نیست، بلکه همان ایجاد و انشاء است؛ یعنی ایجاد الهی همان فعل اوست که در این جا از آن به «کُن» یاد می‌کند. پس این «کُن» ایجاد است و آن «یکون» هم همان وجود است که اگر به لحاظ خود شیء حساب کنیم «یکون»  همان مخلوق می‌شود و اگر ارتباط آن را با ذات اقدس الهی حفظ کنیم خلق و خلقت می‌شود. بنابراین خطاب الهی در حقیقت به معلوم است و آن معلوم را هستی می‌بخشد که وجود خارجی پیدا کند. این تعبیر در بخش‌هایی از قرآن کریم آمده است؛ در سوره مبارکه «مؤمنون» 87 به بعد این است: قُلْ مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ یُجیرُ وَ لا یُجارُ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ? سَیَقُولُونَ لِلَّهِ ؛ و در آیه 40 سوره مبارکه «نحل» نیز آمده است:إِنَّما قَوْلُنا لِشَیْ‏ءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ.

 

6.      امر تکوینی الهی دفعی است. خداوند می فرماید: وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ؛ ما با یک چشم به هم زدن کار می‌کنیم(نحل، آیه 77)؛ پس اگر گیرنده  امر الهی یک امر مجرّد باشد به طور دفعی است و اگر مادی باشد تدریجی است. از این روست که درباره آسمان و زمین مادی می فرماید: خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی‏ سِتَّةِ أَیَّامٍ؛ آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید. البته برخی گفته اند که با توجه به آیه 54 سوره اعراف که می فرماید: أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ؛ برای خداوند خلق و امر است؛ خلقت ناظر به این است که بخش مادی و عالم امر ناظر بخش مجرّدات از جمله روح است.

7.       خداوند دفعی افاضه می کند: وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ واحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ؛ ما با یک چشم به هم زدن کار می‌کنیم(نحل، آیه 77) اما گیرنده تدریجی می گیرد: خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فی‏ سِتَّةِ أَیَّامٍ؛ آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید.