خداوند واقعیت عینی معاد را به انبیا با زنده کردن اموات نشان داد. در آیات قرآنی سه راه برای این مساله مطرح شده است:
1. اماته و احیای دیگران: این که فرد یا گروهی را بمیراند و سپس زنده گرداند و گزارش این واقعه را بیان کند؛ چنان که در آیه 243 سوره بقره مطرح شده است: أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذینَ خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْیاهُمْ؛ آیا ندیدی کسانی که از خانه و دیارشان بیرون رفتند و هزاران نفر بودند و مرگ آنان را گرفت و خداوند به آنان گفت: بمیرد و سپس آنان را زنده گردانید.
البته گاه تنها گزارش نمی کند، بلکه پیش چشم او این اماته و احیا را انجام می دهد؛ چنان که در آیه 259 سوره بقره بیان می کند که شخص پیامبری را با خرش می کشد و سپس پس از احیای شخص پیامبر، جلوی دیدگانش این احیا و زنده گردان موجودات را به نمایش می گذارد و نشان می دهد.
2. اماته و احیای شخص: خداوند در آیه 259 سوره بقره می فرماید: أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ یُحْیِـی هَـَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ کَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَکْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ؛ یا چون آن کس که به شهرى که بامهایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد [و با خود مى] گفت: «چگونه خداوند، [اهلِ] این [ویرانکده] را پس از مرگشان زنده مىکند؟». پس خداوند، او را [به مدت] صد سال میراند. آن گاه او را برانگیخت، [و به او] گفت: «چقدر درنگ کردى؟» گفت: «یک روز یا پارهاى از روز را درنگ کردم.» گفت: «[نه] بلکه صد سال درنگ کردى، به خوراک و نوشیدنىِ خود بنگر [که طعم و رنگِ آن] تغییر نکرده است، و به درازگوش خود نگاه کن [که چگونه متلاشى شده است. این ماجرا براى آن است که هم به تو پاسخ گوییم] و هم تو را [در مورد معاد] نشانهاى براى مردم قرار دهیم. و به [این] استخوانها بنگر، چگونه آنها را برداشته به هم پیوند مىدهیم سپس گوشت بر آن مىپوشانیم.» پس هنگامى که [چگونگىِ زنده ساختن مرده] براى او آشکار شد، گفت: «[اکنون] مىدانم که خداوند بر هر چیزى تواناست.»
چنان که گفته شد، در این جا هم اماته و احیای شخص است و هم احیا و اماته دیگران مطرح است. یعنی جلوی چشم عزیر یا ارمیا این اتفاق رخ می دهد و خر مرده دوباره زنده می شود.
3. اماته و احیای کردن دیگران به دست ولی الله: این که شخص خودش به عنوان خلیفه بخواهد کار مستخلف عنه را انجام دهد و خودش اماته و احیای دیگران را انجام داده باشد. خداوند درباره ابراهیم(ع) می فرماید که او می خواست همانند خداوند به عنوان خلیفه الهی عمل کند و دیگران را اماته و احیا نماید. در آیه 260 سوره بقره آمده است: وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِـی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَـکِن لِّیَطْمَئِنَّ قَلْبِی قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّیْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَیْکَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى کُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ یَأْتِینَکَ سَعْیًا وَاعْلَمْ أَنَّ اللّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ؛ و [یاد کن] آن گاه که ابراهیم گفت: «پروردگارا، به من نشان ده چگونه مردگان را زنده مىکنى؟» فرمود: «مگر ایمان نیاوردهاى؟» گفت: «چرا، ولى تا دلم آرامش یابد.» فرمود: «پس، چهار پرنده برگیر، و آنها را پیش خود، ریز ریز گردان سپس بر هر کوهى پارهاى از آنها را قرار ده آن گاه آنها را فرا خوان، شتابان به سوى تو مىآیند، و بدان که خداوند توانا و حکیم است.»
در این آیه هدف از احیا و اماته اطمینان قلبی حضرت ابراهیم(ع) نسبت به معاد یا چگونگی اماته و احیا نیست؛ بلکه هدف این است که آن حضرت می خواهد بفهمد که در جایگاه خلیفه الهی است یا نه؟ یعنی می خواهد اطمینان پیدا کند که به عنوان خلیفه الهی انتخاب شده است؛ زیرا اماته و احیا از مهم ترین نشانه هایی است که یک خلیفه را می توان بدان شناخت. این درخواست در مراحل نهایی کمال حضرت ابراهیم (ع) بوده است؛ چون ایشان هیچ شکی در معاد و اماته و احیای مردگان نداشت و برهانی که حضرت ابراهیم(ع) برای نمرود اقامه کرده بود این بود که «رَبِّیَ الَّذی یُحْیی وَ یُمیتُ؛ خدای من کسی است که زنده می کند و می میراند.» پس او مطمئن بود که خدا مُحیی و مُمیت است، اما حالا می?خواهد ببیند که آیا خودش خلیفه و خلیل خداست یا نه؟ و ایشان این کار را در آن زمان کرده و مطمئن شد که خلیفه خداست.
البته خداوند گزارش می کند که حضرت عیسی(ع) نیز نیز احیا به اذن الهی داشته است.