در بهشت چهار نهر روان است:
1. نهر آب روان: خداوند در 15 سوره محمد(ص) می فرماید: مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فیها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَیْرِ آسِنٍ؛ بهشتی که به متقیان وعده داده شده در آن نهاریی جاری است که از جمله آن آب روان است؛ زیرا آب آن نهر غیر آسن است. آسن یعنی مانده و متغیر، از این روست که به آب بدبو و گندزده، آب آسن می گویند، ولی این آب بهشتی به جهت آن که روان است، این گونه مانده نیست تا طعم و رنگش تغییر کرده باشد. در این جهت صفت غیر آسن به آب داده شده است. البته ممکن است با زیاد ماندن در یک جا باز هم تغییر مزه ندهد؛ چنان که علامه طباطبایی می گوید: آسن یعنى آبى که با زیاد ماندنش بو و طعم خود را از دست نمىدهد. اما به نظر می رسد که مراد همان آب روان است که گندزده و بدبو نمی شود.
2. نهر شیر: نهری که دیگر که در همین آیه از آن یاد شده نهری از شیر است که مزه آن تغییر نمی کند: وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ. در این جا عدم تغییر به طعم نسبت داده شده است که می تواند مرتبط با انسان نیز باشد به این معنا که مزه آن در دهان نوشنده هم تغییر نمی کند. پس هم خودش خوشمزه است و هم برای نوشنده خوشمزگی اش می ماند. پس عوارضى چون ترش شدن و بد رنگ گشتن و دیگر آفتها به آن نمىرسد و شخص از این شیر بدون تغییر مزه می نوشد و لذت می برد.
3. نهر خمر پاک بی زیان؛ نهر دیگر از خمر و شراب است که دارای خصوصیاتی چند است که از جمله آن که لذت بخش است. چنان که در همین آیه آمده است: وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبینَ. در آیات 45 تا 47 سوره صافات نیز آمده است: یُطافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِنْ مَعینٍ بَیْضاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبینَ لا فیها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُونَ؛ طواف کنندگان با جام هایی از چشمه سپید به اینان می نوشانند که نوشندگان لذت می برند و در آن فساد و ضعف عقل و غائله نیست و نه آنان از آن مست گردند و گزندی ببیند. «غُول»، «غیل» و «غائله» همه به معنای شرّ و فساد و مانند اینهاست؛ یعنی در این شرّ و فساد، زیان، غائلهای نیست، پس لذت میبرند و از گزند خماری آن هم مصون هستند؛ چرا که «مُنزَف» کسی است که در اثر خُماری، ضعف عقل، ضعف فطرت، ضعف خِرَد گرفتار آثار روانی شود. پس در این خمر بی خردی و آثار روانی فساد و گزند سردرد و درد سری نیست. هم چنین در آیات 18 و 19 واقعه درباره این شراب می فرماید: بِأَکْوَابٍ وَأَبَارِیقَ وَکَأْسٍ مِّن مَّعِینٍ لَا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا یُنزِفُونَ ؛ با جامها و آبریزها و پیاله [ها] یى از باده ناب روان [که] نه از آن دردسر گیرند و نه بىخرد گردند. از این روست که از آن به «شَراباً طَهُوراً » تعبیر کرده است: وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ؛ و پروردگارشان بادهاى پاک به آنان مىنوشاند. پس نه تنها خودش پاک و طاهر است، بلکه پاککننده هم است. در این آیات از شربا طهور بهشتی با اوصاف ثبوتی چون لذت و اوصاف سلبی چون غول، نزف و صدع و مانند آن یاد شده است.
4. نهر عسل صاف: نهر چهارم بهشت نهر عسل صاف است. خداوند می فرماید: وَ أَنْهارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّی. عسل صاف عسلی خالص و ناب است. از این رو، به عسلی که موم آن گرفته شده باشد عسل صاف می گویند.
پس خداوند در آیات قرآنی از چهار نهر و رودی سخن می گوید که هر یک خصوصیات خود را دارد. این چهار نهر در آیه 15 سوره محمد (ص) این گونه معرفی شده است: مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِیهَا أَنْهَارٌ مِّن مَّاء غَیْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِن لَّبَنٍ لَّمْ یَتَغَیَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِّنْ خَمْرٍ لَّذَّةٍ لِّلشَّارِبِینَ وَأَنْهَارٌ مِّنْ عَسَلٍ مُّصَفًّى وَلَهُمْ فِیهَا مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ کَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِی النَّارِ وَسُقُوا مَاء حَمِیمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءهُمْ؛ مَثَلِ بهشتى که به پرهیزگاران وعده داده شده [چون باغى است که] در آن نهرهایى است از آبى که [رنگ و بو و طعمش] برنگشته و جویهایى از شیرى که مزهاش دگرگون نشود و رودهایى از بادهاى که براى نوشندگان لذّتى است و جویبارهایى از انگبینِ ناب. و در آنجا از هر گونه میوه براى آنان [فراهم] است و [از همه بالاتر] آمرزش پروردگار آنهاست. [آیا چنین کسى در چنین باغى دلانگیز] مانند کسى است که جاودانه در آتش است و آبى جوشان به خوردشان داده مىشود [تا] رودههایشان را از هم فروپاشد؟