هر کسی دوست دارد تا به عنوان شیعه امام حسین(ع) شناخته شود؛ زیرا ایشان سرور جوانان اهل بهشت است و در بهشت و پیشگاه خداوند از مقام و منزلتی بس بزرگ برخوردار بوده و شفاعت ایشان نیز مخصوص و ویژه است.
برای رسیدن به مقام شیعه حسین بودن می بایست نخست محبت امام حسین(ع) را در خود ایجاد کنیم تا با محبت به اطاعت ایشان برسیم و محبت ایشان را نیز به دست آوریم. برای کسب مرضات ایشان می بایست در مقامی وارد شویم که ایشان از ما راضی و خشنود باشند. این گونه است که رضایت و خشنودی دو سویه ای ایجاد می شود و در مقام اطمینان از راضیه مرضیه بهره خواهیم برد. هر چند که خداوند در آیات 27 تا 30 سوره فجر از مقام راضیه مرضیه نفس مطمئن در پیشگاه خود سخن گفته است؛ ولی شکی نیست که این مقام تنها با رضایت امام حسین(ع) و اهل بیت(ع) به دست می آید که نور واحد و نفس واحد هستند.(آل عمران، آیه 61 و احادیث معتبر در این باب)
در روایات آمده است که خشم و غضب و رضا و خشنودی و بسیاری از صفات که به خداوند نسبت داده می شود در حقیقت صفات اولیای الهی است؛ چنان که امام صادق(ع) در ذیل آیه 55 سوره زخرف که می فرماید: زمانی که متاسف شدیم از آنان انتقام گرفتیم، می فرماید مراد تاسف اولیای الهی است؛ زیرا بر خداوند این صفت و صفاتی چون بغض و حب و غضب و مانند آن بار نمی شود؛ بلکه مراد صفات اولیای الهی است که به خود نسبت می دهد؛ زیرا اولیای الهی به جایی می رسند که خشم ایشان خشم خدا و خشنودی ایشان خشنودی خدا خواهد بود. این بندگان در مقام فنا باقی به بقای الهی هستند و عین الله و ید الله هستند و در این مقام آن چه حقیقت دارد در حقیقت فعل الهی است از همین روست که خداوند در آیه 17 سوره انفال فعل حبیب خود حضرت رسول الله (ص) را به خود نسبت می دهد. به هر حال، آن چه حقیقت است این که بنده در مقام فنا، هر فعلی که انجام می دهد همان فعل الهی است و تفکیک میان خدا و خلق در این مقام از باب تفکیک ماهیات به جنس و فصل است.
خداوند از بندگانش خواهان محبت خود می شود و آن را در محبت اولیای خود می بیند. از این روست که فرمان می دهد که از پیامبر(ص) اطاعت کنید تا محبت ایشان را به دست آورده و محبوب خدا شوید.(آل عمران، آیات 31 و 32)
بنابراین، برای این که محبوب ولی الله یعنی امام حسین(ع) شویم که ایشان نفس و جان پیامبر(ص) است چنان که فرموده است: حسین منی و انا من حسین، می بایست از ایشان اطاعت کرده تا محبوب ایشان شویم تا در نهایت محبوب خداوند گردیم.
از نظر امام حسین(ع) انسان هر کاری را انجام می دهد می بایست نخست ببیند که رضایت خداوند در آن است یا نیست؟ برای شناخت رضایت خداوند می توان از دو روش عقل و شرع استفاده کرد؛ زیرا خداوند هر آن چه را که زشت و ناپسند می داند و از آن خشنود و راضی نیست در این دو شکل بیان کرده است. پس انسان می بایست تلاش کند تا همواره پیش از رضایت خود و خلق ببیند که چه چیزی را خداوند بدان خشنود و راضی می شود. از این روست که امام حسین(ع) از مردم می خواهد تا همواره رضایت خالق را بر رضایت مخلوق مقدم دارند. ایشان می فرماید: لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق؛ رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد. (تاریخ طبرى،ص 1،ص 239)
خصوصیات شیعه از نظر امام حسین(ع)
اما این بدان معنا نیست که رضایت خلق در عمل به رضایت خالق به دست نمی آید؛ زیرا آن چه که رضایت خالق در آن است، چیزی جز عملی نیست که در نهایت رضایت مخلوق را به دنبال خواهد داشت؛ هر چند که به علت اشتباه و خطا و جهل ممکن است آن عمل مرضی خداوند را نپسندد.
از آن جایی که برای امام حسین(ع) رضایت خلق به شکل واقعی عین رضایت خالق است، فرمان می دهد تا شیعیان برای کسب رضایت خداوند همان اصول اخلاق عقلانی و شرعی را رعایت کنند که در این میان برخی از اصول اخلاقی و هنجاری بسیار مهم تر و با اهمیت تر است.
امام حسین(ع) در گفتار و کردار نشان داده که چگونه عمل کنیم که محبوب ایشان و در نهایت محبوب خدا شویم. ایشان در بیان خصوصیات و ویژگی های شیعه خود سخنان بسیاری دارد. از جمله این سخنان این است که آن حضرت (ع) می فرماید: إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ؛ بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی ، کینه، حیله و تزویر پاک است. (فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476)
پس قلبی که گرفتار غش و ناخالصی است و خلوص و اخلاص ندارد، نمی تواند قلب شیعه امام حسین(ع) باشد. کسی که در هر کاری شرک می ورزد یا ریا می کند، نمی تواند شیعه باشد؛ چرا که امام حسین(ع) همه کارهایش برای رضای خداوند است و حتی در خردسالی و کودکی تنها برای وجه الله کار می کرد؛ چنان که در آیه 9 سوره انسان آمده است.
آن حضرت(ع) هیچ نوع غل و کینه ورزی قلبی و باطنی را دوست نمی دارد؛ زیرا چنین صفتی صفت اهل ایمان و اهل بهشت نیست.(حشر، آیه 10) هم چنین دغل و دغلکاری نیز از صفات اهل عقل و ایمان نیست؛ چه رسد که شیعه امام حسین(ع) بخواهد چنین صفت زشتی را داشته باشد.
همه این صفات زشت ارتباط با زندگی اجتماعی انسان دارد. از این روست که آن را لایق و شایسته شیعه خود نمی داند و دوست نمی دارد که مومن اهل هیچ یک از آن صفات زشت اجتماعی باشد.