انسان با مرگ زندگی می کند، ولی به عللی چند از آن غافل است. البته بسیاری از مردم گرفتار غفلت مطلق نیستند، وگرنه اهل شقاوت و بدبختی ابدی می شوند؛ اما دنیا به ظواهر و زینت ها و آرایه های زیبا و فریبنده است واقعا دارالغرور و فریب است و اجازه نمی دهد که انسان همواره دایم الذکر باشد و یاد خدا به عنوان هدف و فلسفه حقیقی این زندگی بیافتد. اصولا این که خداوند می فرماید: اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً؛ خدا را بسیار یاد کنید. به این معناست که همه چیز را می بایست جلوه خدا و نشانه ای از نشانه های او دانست و بر اساس همین می بایست مرگ را به عنوان نشانه ای از رجعت و بازگشت به او در نظر داشت و در جلوی چشم قرار داد.
خداوند به اشکال گوناگون به مردم هشدارباش و انذار می دهد که دنیای جای ماندن و قرار نیست بلکه پلی است که انسان می بایست از آن بگذرد و دو روزه دنیا را برای آخرت همیشگی توشه راه قرار دهد. مرگ هشداری است که دنیا و انسان سدی(بیهوده) آفریده نشده است و پس هر چیزی ملکوت و باطنی است که بیانگر هدف نهایی آن است.
اما بسیاری از مردم اهل غفلت هستند. از ویژگی های اهل غفلت آن که چشم دارند، ولی نمی بینند، گوش دارند ولی نمی شنوند، قلب دارند ولی درک و فهم نداشته و حق و باطل را از هم بازنشناسند. اینان همانند چارپایان تنها می خورند و می خوابند و سرشار از شهوات هستند بلکه بدتر از آن هستند زیرا همه منابع و ابزارهای شناختی و ادراکی را دارند ولی هیچ بهره ای از آن نمی برند پس می بایست آنان را پست تر از جانوران در رده جامدات قرار داد که سنگ خارا است بلکه از آن هم پست تر هستند که از سنگ خارا آب بر می آید ولی از ایشان هیچ نشانه ای از نرم و انعطاف در برابر عظمت خداوند نیست. پس اینان همان اهل غفلت واقعی هستند که هیچ ذکر نداشته و هرگز یاد خدا و هدف و فلسفه آفرینش به دل های ایشان نمی آید.(اعراف، آیه 179)
اهل ذکر، ذاکر مرگ
اهل ذکر همان گونه که اهل غفلت نیستند، بلکه اهل حضور می باشند و همواره خداوند را در محضر خویش دارند، به هر نشانه ای به ملکوت و باطن آن می نگرند و خدا را به یاد می آورند و در ورای هر چیزی حتی مه زیبایی های طبیعت و آرایه های شهوت انگیز و اشتهاآور آن، چکاد قله انسانیت یعنی خدایی و ربانی شدن را می بینند و در پی آن می روند.
از این روست که اهل ذکر، اهل ذکر و یاد مرگ هستند و هر روز که سر از خواب بر می دارند می گویند: الحمدلله الذی احیانی بعد ما اماتنی؛ خدا را ستایش و سپاس که پس از میراندنم مرا زنده و احیا کرد؛ چرا که النوم اخ الموت؛ خواب برادر مرگ است.
نقل شده پیامبر مکرّم اسلام هر گاه از خواب برمیخاستند ابتدا به سجده میرفتند و این حمد و سپاس را به جا میآوردند: الحمدلله الذی احیانی بعد ما اماتنی و الیه النّشور، الحمدلله الّذی رَّد علیّ روحی لأحمده و أعبُدَه ؛ شکر میکنم خدایی را که مرا مجدداً زنده کرد بعد از این که میرانده بودشکر میکنم خدایی را که بازگشت به سوی اوست، شکر میکنم خدایی را که روح مرا به من بازگرداند تا او را عبادت کنم و شکر او را به جای آورم.
طبق آیات از جمله آیه 42 سوره زمر و نیز روایات خواب برادر مرگ است، خداوند در شب و هنگام خواب ارواح انسانها را توفی و می گیرد و در زمانی که در نظر دارد به ایشان بازمیگرداند و اگر عمر کسی به پایان رسیده باشد روح به بدن او باز نخواهد گشت.
پس افزون بر این که مرگ با زندگی همزاد و آمیخته است در هر خوابی مرگی را تجربه کرده و می آزماییم ولی به اسباب دارالغرور فریفته می شویم و سرگرم لعب و لهو دنیا می شویم و از ذکر الهی از جمله ذکر مرگ و بازگشت و حساب و کتاب الهی و رستاخیز غافل می گردیم.
رستاخیز زمین، یادآور رستاخیز جهان
انسان عاقل و ذاکر به هر چیز می نگرد خدا را در پیش و پس و همراه آن می ببیند. هنگامی که بارانی می بارد و زمین زنده و گیاهان سبز می شوند و خاک مرده زنده می گردد، آدمی یاد خدا و هدف و فلسفه آفرینش می افتد. از این روست که در روایات آمده است: «إذا رأیتموا الرّبیع فاذکروا النشور؛ هنگامی که بهار را دیدید رستاخیز را یاد کنید.
خداوند در ایاتی از جمله آیه 24 سوره روم می فرماید: وَمِنْ آیَاتِهِ یُرِیکُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَیُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاء مَاء فَیُحْیِی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ؛ و از نشانه ها و ایات الهی آن است که برق را به جهت خوف و طمع شما نشان می دهد و از آسمان باران و آب فرومی فرستد پس به آب باران زمین پس از مرگش زنده می شود. به درستی که در آن نشانه هایی است برای کسانی که خردورزی می کنند.
بنابراین، انسان عاقل کسی است که هر نشانه ای را یاد آور خداوند می داند و در پس هر چیزی خدا و اهداف آفرینش را می بیند و می یابد، چنان که از رویش گیاهان در هنگام بارش باران و بهار زمین، انسان رستاخیز و نشور را به یاد می آورد و از این آیه و نشانه الهی خدا و فلسفه آفرینش و حساب و کتاب رستاخیز را به یاد می آورد.