سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ذره ای از تکبّر به درون دل کسی راه نیافت، مگر آنکه به همان اندازه از خردش کم شد؛ اندک باشد یا بسیار . [امام باقر علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :327
کل بازدید :2143149
تعداد کل یاداشته ها : 1987
04/1/22
12:22 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

روابط اجتماعی در جوامع انسانی بر بنیاد عقلانیت وعقلائیت شکل گرفته است. اقتضای چنین رفتار عقلانی و عقلایی این است که هر آن چه را عقل محض و مستقل نیک و بد می داند،‌ پسندیده و زشت شمارد و هر آن چه را عقل جمعی و عقلایی در شکل عرف، نیک و بد می داند، پسند و ناپسند بداند. این گونه است که از نظر جوامع بشری، عدالت و برابری پسندیده و خوب و نیک دانسته می شود و همین جوامع ظلم و بی عدالتی را زشت و بد می دانند. هم چنین بر اساس همین نگرش است که جوامع بشری کارهای نیک و رفتاری هنجاری ها را تجویز و از بزهکاری ها و نابهنجاری ها باز می دارند و بزهکاران و هنجارشکنان را سرزنش و توبیخ می کنند.

آموزه های اسلامی نیز این مبانی و اصول را پذیرفته و تایید و امضا می کند. ازاین روست که در آموزه های اسلامی بارها همان چیزهایی را می شنویم که عقل و عرف عقلایی بر آن حکم می کنند و می گوید هر آن چه را برای خود نمی پسندید،‌ برای دیگران هم نپسندید و هر آن چه را برای خود می پسندید همان را برای دیگران بپسندید.

حقوق اسلامی بر بنیاد عقل و عقلاء شکل یافته است و یکی از منابع اصلی فقه و حقوق اسلامی،‌ عقل مستقل و نیز عقل جمعی و خرد جمعی می باشد که از سوی شارع و شریعت تایید و امضا شده باشد؛ چرا که در قسم اخیر برخی از اشکال مورد نقد وجود دارد که مبتنی بر شکل تربیت و آموزش جوامع بشری است که عرفی گاه ناپسند هنجار شناخته شده در جوامع می شود،‌ از این روست که به نقد خرد جمعی( نه عقل مستقل) رو آورده است و به عنوان نمونه معاملات عرفی ربوی را که عقلاء آن را تایید کرده اند، ناپسند و زشت و حرام دانسته است؛ زیرا این خرد جمعی را بر خلاف اصول و مبانی انسانی و اقتصاد سالم و گردش سالم اقتصادی یافته و زیان آن را به اقتصاد که قوام جامعه است، بیش تر از سود آن دانسته است. چنین نگرشی نسبت به خمر و شراب مسکر در پیش گرفته و با آن که آثاری را برای شراب مسکر و مست آور بر می شمارد و برای آن منافعی می یابد، ولی زیان و ضرر آن را بر عقل بیش تر می یابد و به تحریم خمر حکم کرده است.

بنابراین، هر چند که آموزه های وحیانی به تخطئه برخی احکام عقلایی و خرد جمعی و عرف جوامع می پردازد ولی احکام عقلانی را همانند احکام ریاضی می داند که تشکیک و تردید بردار نیست و ازاین روست که حکم آن را مانند حسن عدل و قبح ظلم، احکام شرعی دانسته و فرموده است: کل ما حکم به العقل حکم به الشرع و کل ما حکم به الشرع حکم به العقل. اما همین مطلب را در باره عرف عقلایی و سیره رفتاری خردمندان بیان می کند،‌ بلکه به تحلیل آن پرداخته مواردی را امضا و مواردی را تخطئه می کند.

روابط استوارتر در جوامع ایمانی

چنان که گفته شد، جوامع انسانی بر بنیاد عقل و عقلاء شکل گرفته است و حقوق و اخلاق آن مبتنی بر اصول و احکام عقلانی و عقلایی می باشد. از این روست که عدالت و برابری و احقاق حق در آن اصالت می یابد.

اما از آن جایی که روابط در جوامع اسلامی به شکل دیگری نیز شکل می گیرد،‌تفاوت های ماهوی میان برخی احکام و اصول آن می توان یافت. البته این تفاوت ها در شکل مخالفت با احکام عقلانی و عقلایی نیست، بلکه متضمن همان و امری فراتر می باشد؛ زیرا بنیاد جوامع اسلامی افزون بر عقل بر عشق و عواطف می باشد. این گونه است که افزون بر جنبه همکاری که در جوامع عقلانی و عقلایی و انسانی وجود دارد، بر جنبه همدلی و همدردی نیز توجه داشته شده است. این گونه است که شکل روابط در میان جوامع انسانی تغییر می یابد و محبت و مودت در آن اصالت و قوام بیش تری می یابد.

اگر بخواهیم نمادی از این روابط به دست دهیم می بایست آن را همانند روابط عاشقانه همسران بدانیم که فراتر از قراردادهای حقوقی بسته می شود و آن چه مایه قوام آن می باشد، مودت و محبت و عشق و مهر و صفا و صمیمت است. از این روست که در بسیاری از موارد همسران از حق خویش می گذرد و فراتر از عدالت بر اساس احسان و محبت عمل می کنند و عفو و گذشت در میان ایشان استوارتر از عدل و حق است.

در جوامع اسلامی نیز روابط این گونه محبت آمیز و مودت آمیز می باشد. به این معنا که فراتر از عدالت در مقام احسان رفتار می کنند که در برگیرنده رفتارهای احساسی و عاطفی بسیاری است. به این معنا که شخص نه تنها از حق خویش می گذرد و یا ایثار می کند بلکه از مقام احسان به عفو عمل می کند و گذشت نسبت به دیگری و خطاها و اشتباهاتش دارد و حتی فراتر از آن حق خود را به تمام و کمال به دیگری می بخشد و هبه و واگذار می کند.

بنیاد روابط ایمانی در جوامع اسلامی بر محبت و احسان و مودت است و عدالت تنها برای حل بحران های حاد گام در صحنه می گذارد تا تعادل را در جوامع بحران زده ایجاد و برقرار کند و کدورت های را از دریچه حقوق حل و فصل نماید.

در جوامع اسلامی و ایمانی، عدالت هر چند که خوب است ولی کم ارزش است؛ زیرا انسان مومن نمی خواهد در جایگاه شریک اجتماعی به همکاری و تعاون با دیگری اقدام کند و همانند زن و شوهری باشند که در مقام بده و بستان و معامله نشسته اند و هرچیزی را از دریچه تنگ حقوق و عدالت می نگرند و حق و عدل و انصاف می جویند؛‌ بلکه همانند همسرانی هستند که بنیاد خانواده را بر عشق و مودت نهاده اند و از دریچه وسیع احسان به زندگی می نگرند. این گونه است که همدلی و همدردی گاه فراتر از همذات پنداری در ایشان بروز می کند و شخص درد دیگری را عین درد خویش می یابد و در مقام ایثار می نشیند و گرسنه را در عین گرسنگی خویش سیر می کند واز خود می گذرد؛ چون درد گرسنه را عین درد خود می یابد و سیری او را عین سیری خود می بیند.(سوره انسان)

هر گاه شخص با رفتاری نادرست و کلام و سخنی درشت مواجه می شود، در مقام سرزنش به نیکی می پردازد و با عفو و گذشت و نیکوکاری به او، وی را شرمگین احسان و محبت و مودت خود می کند و شر و زیان او را با بخشش و انعام پاسخ می دهد. از این روست که حضرت امیرمومنان(ع) این ناطق کلام الله و قرآن ناطق در مقام تفسیر آموزه های وحیانی قرآن در تبیین سلوک ایمانی در روابط اجتماع مومنان می فرماید: عَاتِبْ أَخَاکَ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَیْهِ ؛  برادرت را ( به هنگام خطاکاری) به وسیله نیکی سرزنش کن و شر او را از طریق بخشش کردن دور ساز .(نهج البلاغه ، کلمات قصار، 158)

سیره احسان و انعام امام حسین(ع)

شاید در این باره داستان های بسیاری را از سیر و سلوک عملی اهل بیت(ع) در این باره نقل کرد. با این همه در این جا تنها به نقل یکی از آن ها بسنده می شود که استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب داستان راستان آن را آورده است.

شخصى از اهل شام ، به قصد حج یا مقصد دیگر به مدینه آمد. چشمش ‍ افتاد به مردى که در کنارى نشسته بود. توجهش جلب شد، پرسید: این مرد کیست ؟ گفته شد:(حسین بن على بن ابیطالب است ). سوابق تبلیغاتى عجیبى که در روحش رسوخ کرده بود، موجب شد که دیگ خشمش به جوش آید و قربة الى اللّه ! آنچه مى تواند سب و دشنام نثار حسین بن على بنماید. همین که هر چه خواست گفت و عقده دل خود را گشود، امام حسین بدون آن که خشم بگیرد و اظهار ناراحتى کند، نگاهى پر از مهر و عطوفت به او کرد و پس از آن که چند آیه از قرآن مبنى بر حسن خلق و عفو و اغماض ‍ قرائت کرد به او فرمود:

ما براى هر نوع خدمت و کمک به تو آماده ایم

آنگاه از او پرسید:آیا از اهل شامى ؟

جواب داد: آرى .

فرمود:من با این خلق و خوى سابقه دارم و سرچشمه آن را مى دانم.( شنشنه اعرفها من اخزم)

پس از آن فرمود: تو در شهر ما غریبى . اگر احتیاجى دارى حاضریم به تو کمک دهیم ، حاضریم در خانه خود از تو پذیرایى کنیم . حاضریم تو را بپوشانیم ، حاضریم به تو پول بدهیم .

مرد شامى که منتظر بود با عکس العمل شدیدى برخورد کند و هرگز گمان نمى کرد با یک همچو گذشت و اغماضى روبرو شود، چنان منقلب شد که گفت : آرزو داشتم در آن وقت زمین شکافته مى شد و من به زمین فرو مى رفتم و این چنین نشناخته و نسنجیده گستاخى نمى کردم . تا آن ساعت براى من ، در همه روى زمین کسى از حسین و پدرش مبغوضتر نبود و از آن ساعت برعکس ، کسى نزد من از او و پدرش محبوبتر نیست.