یکی از ابزارهای شناخت حقایق انسانی که دیریاب و سخت یاب می باشد، بهره گیری از فرهنگ عامه است. مردمان در شرایط گوناگون زندگی، بسیاری از حقایق و واقعیت ها را در قالب های گوناگونی چون داستان ها، قصه ها، ضرب المثل ها ، جوک و طنز منتقل می کنند.
هر چه شرایط زیستی مردم سخت تر و تهدید جدی تر باشد، پناه بردن به ابزارهای فرهنگی بیش تر می شود. در یک جنگ نرم، همواره ابزارهای فرهنگی است که روحیه ساز و مخرب آن بوده است. شاید شما بارها درباره تاثیر شاهنامه فردوسی در بازگشت هویت ایرانی و حفظ فرهنگ فارسی و زبان آن شنیده باشید، ولی این اختصاص به آثار مهم نخبگان جامعه ندارد، بلکه توده های مردم نیز به اشکال گوناگون در جنگ نرم حضور جدی دارند. این گونه است که بسیاری از اشعار عوامانه و داستان و قصه ها و ضرب المثل های ایشان، رنگ و بوی مبارزه دارد.
ملت ها در طول تاریخ به عناصر جنگ نرم به ویژه رسانه فرهنگی توجه خاصی داشته اند. بسیاری از حقایق و واقعیت اجتماعی را می توان از طریق آن ها تحلیل کرد.
گرجی ها در جنگ نرم
یکی از اقوام منطقه قفقاز گرجیان هستند. اینان در طول تاریخ از استقلال سیاسی کامل برخوردار نبوده اند. در حال حاضر نیز همانند گذشته از این فقر رنج می برند. آنان در یک جنگ نرم تلاش کردند تا با حفظ خط و زبان گرجی از اضمحلال و خودباختگی هویتی بگریزند، ولی این همه تلاش ایشان تاکنون نتوانسته است آنان را از نظر سیاسی به استقلال کامل برساند. ریشه این ناتوانی را می بایست در نوع منش رفتاری و خصوصیات قومی این مردم جست. اینان در اشکال مختلف به تحلیل رفتار خود با اقوام دیگر حاکم بر قفقاز پرداخته اند و موقعیت خویش را تبیین و توصیف کرده اند. در این جا به دو نمونه اشاره می شود.
در میان گرجیان این اصطلاح بارها تکرار می شود که " زن و ناموس خود را از ترک ها، پول خود را از آذری ها، جان خود را از روس ها و فکر خودتان را از ایرانی ها حفظ کنید". از نظر گرجیان، اقوام حاضر در منطقه این خصوصیات را دارا می باشند و آنان در تعامل با مردم گرجی این گونه برخورد داشته اند. از نظر آنان هر یک از اقوام خطری نسبت به قوم گرجی ایجاد می کنند که در این ضرب المثل و اصطلاح بیان شده است.
آنان درباره روحیه خود نسبت به دیگران و نیز روحیه دیگران در رفتار، اصطلاح دیگری نیز دارند. گرجیان می گویند: برای این که ارمنی را تنبیه کنید، او را در چاهی بیاندازید و بر آن خاک بریزید و سنگی عظیم بر آن بگذارید، ولی می بایست هوشیار بود، زیرا ارمنی به هر حال روزنه ای می کند و از ته چاه بیرون می آید. برای تنبیه کردن آذری تنها باید چاهی بکنید و او را در آن افکنید، آذری خود دست و پا می زند و خاک بر سرش می ریزد. برای تنبیه گرجی لازم نیست کاری انجام دهید، چاه بکنید و به او نشان دهید، او خودش را در چاه می افکند.
دراین داستان ها، وضعیت اقوام و روحیات و نیز تعامل با اقوام دیگر به خوبی تبیین شده است. توجه به این داستان می تواند در فهم چگونگی رفتار مردم گرجی با دیگر اقوام مفید باشد؛ زیرا آنان با این زاویه دید و روزنه دیگران را تحلیل و توصیف کرده و با آنان تعامل می کنند. در یک جنگ نرم فرهنگی توجه به این افکار و آرای توده های مردم بسیار مفید است. اگر این را ندانیم نمی توانیم بر دیگران تاثیرگذار باشیم و موقعیت درست خود را تحلیل کنیم.