سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداى سبحان طاعت را غنیمتى ساخته است براى زیرکان آنگاه که مردم ناتوان کوتاهى کنند در آن . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :256
بازدید دیروز :592
کل بازدید :2164937
تعداد کل یاداشته ها : 1987
04/3/20
10:22 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام
 

اسلام روابط انسانی را فراتر از عدالت تعریف می کند؛ به این معنا که عدالت در حوزه روابط انسانی، کف روابط - نه سقف- را شکل می بخشد؛ چرا که سطح عالی روابط در قالب احسان تعریف می شود که شامل نیکوکاری در ابعاد و اشکال گوناگونی چون عفو، گذشت، بخشش، مهر، عطوفت، نیکی، انفاق، اطعام، ایثار و از خودگذشتگی می شود. بنابراین، روابط در میان امت و مومنان، از دایره عقل فراتر می رود و به احساسات و عواطف نیز می رسد. نتیجه چنین نگرشی به روابط انسانی آن خواهد بود که مومنان، از مرتبه حب ذات ظاهری گذشته و در اوجی دیگر به خود و دیگران می نگرند. از این فراز بلند، دیگر زندگی دنیوی و حیات مادی هر چند ارزشمند است و انسان نمی بایست خود را به تهلکه نیاندازد(بقره، آیه 195)، ولی برای رسیدن به مقامات عالی تر انسانی، فدا کردن و ایثار زندگی دنیوی و حیات این دنیایی، سهل و آسان است.

احسان محور حرکت ها

به سخن دیگر، حرکت انسانی هر چند که در کف و مرتبه نازل می بایست از عدالت آغاز شود و در مدار و محور عقلانیت و عدالت بگردد، ولی در مراتب عالی تر می بایست از فراز دیگری حرکت را ادامه داد. حرکت های انسانی که برای فعلیت بخشی به اسمای الهی و متاله و خدایی شدن انجام می گیرد، زمانی حرکت کمالی است که در فراز احسان نسبت به دیگران ادامه یابد؛ زیرا در مقام احسان است که حرکت کمالی به تمام معنا تحقق می یابد و ربوبیت و پروردگاری خود را نشان می دهد.

هر کاری که انسان در دنیا انجام می دهد، تاثیرات شگرف در سازه وجودی و شاکله انسانی اش به جا می گذارد. هر انسانی، مصنوع خود می باشد و ایمان و کار نیک اوست که او را به صنعت کامل الهی تبدیل می کند؛ زیرا اسمای سرشته در ذات را از قوه به فعلیت در می آورد و او را متاله می سازد. هر گاه شمار اسمای فعلیت یافته فزون تر باشد و یا کیفت فعلیت بهتر و تمام و کامل باشد، صنعت و سازه کامل و تمام تر خواهد بود. بنابراین اشتداد در کم و کیف با حرکت تکاملی تحقق می یابد. هر چند که مراد از اشتداد در کمیت، همان تراکم اسمای الهی و فعلیت یابی شمار اسماء و نام های فعلیت یافته الهی درذات شخص است، ولی این بدان معنا نیست، اشتداد در کیفیت تحقق نمی یابد؛ چرا که هر اسمی در انسان در درجات و مراتب گوناگونی ظهور می یابد و این بستگی به نوع کار و عملکرد شخص دارد. بنابراین ، هر شخصی می بایست افزون بر فعلیت بخشی در کم و شمار اسمای الهی ، به کیفیت تحقق آن ها نیز توجه یابد که در چه مرتبه و درجه آن اسم را تحقق بخشیده است.

نکته دیگر آن که انسان ها با احسان می توانند کیفیت بسیاری از فعلیت های خویش را به تمام و کمال نزدیک سازند. از این روست که بر احسان بیش تر تاکید می شود.

البته این گونه نیست که هر انسانی در مسیر تکاملی گام بردارد و قوای الهی و اسمای خداوندی را در خود تحقق بخشد؛ زیرا بسیاری از مردمان چون کافران و مشرکان، به جای مسیر تکاملی مسیر مخالف آن را می پیمایند و حرکت تنقص را در برابر تکامل در پیش می گیرند. این گونه است که حتی برخی از فعلیت های ذاتی و ابتدایی خود را نیز از دست داده به سوی قوه می روند. این همان چیزی است که در اصطلاح قرآنی به آن حرکت به سوی باطل یاد می شود؛ زیرا حرکت به باطل به معنای از دست دادن حق است که چیزی جز پوچی نیست. هنگامی که شخص در میزان عدل الهی، قرار می گیرد، از نظر فعلیت ها چنان سبک است که ترازو شخصیت شناسی خداوند او را با موازین سبک نشان می دهد؛ اما کسی که فعلیت های اسمایی را کامل کرده یا به تمام رسانیده است، سرشار از حقیقت اسمای الهی است و سنگین خود را ظهور می دهد. نتیجه آن می شود که هر که سنگین تر در درجات قرب الهی به سبب مشابهت و مثلیت نزدیک می شود و هر که سبک تر در درجات بعد الهی به درک اسفل از فراق یعنی دوزخ سقوط می کند.

متاله شدن در حرکت تکاملی با فعلیت یابی اسمای الهی تحقق می یابد. این جاست که نقش احسان در روابط انسانی، به عنوان عامل قوی و اساسی متاله و خدایی شدن خود را نشان می دهد؛ زیرا مقام مظهریت ربوبی، مقام احسان است.

مقصد وجه اللهی

از مصادیق بارز و کامل احسان، ایثارگری است. ایثارگری بر خلاف خودپسندی، خودمحوری و حب ذات دنیایی، به معنای دیگرپسندی، دیگر محوری و حب ذات الهی است. به این معنا که انسان به جای این که به خود مادی و زندگی دنیوی بنگرد و دل بسته به آن باشد، به خود الهی می نگرد و فنای خود در خدا را مطلوب واقعی بر می شمارد. این جاست که به سادگی در یک معامله و داد و ستد، خود مادی را با خود الهی معامله می کند و به فروش می رساند. خداوند در آیه 74 سوره  نساء می فرماید: پس، باید کسانى که زندگى دنیا را به آخرت سودا مى‏کنند در راه خدا بجنگند و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته یا پیروز شود، به زودى پاداشى بزرگ به او خواهیم داد.

از برای این دسته از افراد، جان مادی و خود دنیوی و زمینی هر چند ارزش دارد و برای حفظ و عزت آن بسیار تلاش می کنند، ولی در فرازی بلند، هنگامی که با خود الهی و متاله شدن خویش می سنجند آن را بسیار کم ارزش ارزیابی کرده و به سادگی حاضر به معامله با خدای خود می شوند.

چنین افرادی، همه زندگی خویش را در مسیر وجه الله قرار می دهند و هیچ کاری را بی مقصد و مقصود او انجام نمی دهند؛ زیرا وجه الله به معنای متاله شدن و چهره خدایی گرفتن است. پس هر کاری را به چنین قصد و فرجامی انجام می دهند.

مراتب سه گانه ایثارگری

چنان که گفته شد ، احسان مهم ترین زمینه ساز برای متاله شدن است. در این میان، ایثارگری، کامل ترین مصداق احسان می باشد؛ زیرا در ایثارگری شخص از همه چیزی که منسوب و منتسب به خود از می گذرد و تنها خدا و وجه الله مد نظر قرار می دهد.

البته در ایثارگری نیز می توان مراتب سه گانه ای را یافت که هر مرتبه ای نسبت به مرتبه پایین تر از ارزش و جایگاه برتری سود می برد.

خداوند در آیه 8 سوره انسان در مقام ستایش ایثارگری اهل بیت عصمت و طهارت (ع) می فرماید: وَ یُطعِمُونَ الطعَامَ عَلى حُبِّهِ مِسکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً؛ و آنان به دوستی، بینوا و یتیم و اسیر خوراک مى‏دادند.

درباره این که ضمیر " حبه" به چه چیزی بر می گردد، سه احتمال داده اند که به نظر می رسد که می تواند هر سه احتمال درست باشد؛ چرا که هر احتمالی مرتبه ای از مراتب ایثارگری را روشن می سازد.

1.      این که گفته شود که ضمیر در کلمه به طعام بر گردد. به این معنا که آنان با آن که خود نیازمند طعام بودند؛ زیرا گرسنه و روزه دار بودند، با همه دوست داشتن طعام برای خود، آن را به دیگران ایثار می کنند. بنابراین، با آن که به طعام نیازمند بودند، ولی از طعام می گذرند و ایثارگری می کنند. علامه طباطبایی در ذیل آیه می نویسد: منظور از "حب طعام" اشتیاق و اشتهاى زیاد به طعام ، به خاطر شدت احتیاج به آن است. بنابراین، اهل بیت (ع) چیزی را که بسیار دوست می داشتند انفاق می کنند تا به مقام اهل بر و ابرار برسند و ایثارگری را به نمایش گذارند و اسوه عینی و سرمشق مردمان شوند. خداوند در باره انفاق از محبوب و دوستی داشتنی ها می فرماید: "لن تنالوا البر حتى تنفقوا مما تحبون؛ هرگز به نیکی نمی رسید مگر آن که از آن چه دوست دارید انفاق کنید." .

2.      این که ضمیر در کلمه به اطعام بر گردد که از جمله یطعمون فهمیده می شود. به این معنا که اهل بیت عصمت و طهارت (ع) اطعام و انفاق را دوست دارند. از این روست که آنان در مقام ایثارگر اطعام وارد می شوند تا این گونه متاله شوند و وجه الهی را قصد نمایند.

3.      این که ضمیر را به خدا ارجاع دهیم. بنابراین، اهل بیت(ع) اطعام طعام به دیگران را به سبب دوستی خداوند انجام می دهند.

از این آیه می توان سه مرتبه از مراتب ایثارگری را به دست آورد. مرتبه نخست، گذشت و ایثار از چیزی هایی است که برای انسان محبوب می باشد و به آن نیازمند است مانند گذشتن و ایثار طعام؛  مرتبه دوم، عبور از مقام اطعام و هر عمل صالح است؛ زیرا انسان هر گاه از محبوب بگذرد، به مرتبه ای می رسد که کارهای نیک برای او عادت می شود و دوست دارد که به عنوان اهل نیکوکاری و محسنان شناخته و در زمره ایثارگران نامش برده شود. کسی که از این مرتبه بگذرد به مرتبه سوم ایثارگری می رسد که در آن مرحله تنها خداوند محبوب اوست و همه چیز از جمله جان را فدای این محبوب می کند. دیگر نه دنیا و ما فیها برای او ارزش و محبوب است و نه اعمال صالح برای او محبوبیت می یابد، بلکه خداوند است که محبوب اوست. این جاست که حب دو طرف به وجود می آید و شخص محبوب الهی می شود؛ زیرا دیگر در خدا فانی شده ، هر چه خواهد خواهد می خواهد. البته فنای مطلق و کامل تنها برای اوحدی چون پیامبر(ص) است که مرتبه دیگری است.


89/8/13::: 1:37 ع
نظر()