غربیان، آفریقاییان را انسان نمی شمارند هر چند که در ظاهر بدان اقرار می کنند ولی در عمل هرگز چنین باور و نگرشی نسبت به آفریقاییان ندارند. از این روست که با آفریقایی همانند غیر انسان برخورد می کنند و نگاهی که یک آفریقایی به زن دارد، یک غربی نسبت به آفریقایی دارد. این گونه است که در کنار آفریقایی گرسنه غذا می خورد بی آن که لقمه ای به این آفریقایی بدهد؛ زیرا بر این باور است که آفریقایی نمی بایست بپذیرد که به او توجه شده وگرنه همانند سگی پاچه صاحب خویش را گاز می گیرد و هار می شود.
برخی با نگاهی روان شناسی اجتماعی و مردم شناسی بر این باورند که آفریقایی انسانی است که می بایست همواره حدود خود را بشناسد؛ زیرا وقتی حدود خود را نشناسد، طغیان می کند. از این رو، هر گونه کمکی به آفریقایی می بایست در چارچوب بهره کشی از او باشد و هر چیزی را در قبال کاری به او بدهید و هرگز او را به سوی کمک های بشر دوستانه سوق ندهید؛ زیرا ناتوان از درک این معناست و هر کمکی را برای خود حق می یابد و خواهان آن می شود که تکرار شود؛ چرا که اگر به یک آفریقایی یک بار کمک شود، بار دوم گمان می کند که از شما بخواهد تا حق وی را بدهید. به عنوان نمونه اگر دوبار به او غذایی مجانی و مفت دادید، روز سوم از شما مطالبه غذا می کند که چرا حقش را ندادید؟!
به نظر می رسد که چنین نگاهی به آفریقایی ، تصویری نادرست را به اذهان بدهد؛ زیرا آفریقایی از مشکل دیگری رنج می برد و آن مشکل ناسپاسی است. به این معنا که به آفریقایی آموخته نشده است که شاکر و سپاسگزار نعمت باشد.
یکی از آموزه های قرآنی که محوریت یافته است، آموزه شکر و سپاس است. همین معنا گاه انسانی را به سوی عبادت از خدا سوق می دهد؛ زیرا شکر منعم را بر خود لازم می شمارد و عبادت را روشی برای سپاسگزاری و شکر از کسی می داند که به وی نعمتی بخشیده است.
خداوند در آیاتی می فرماید که انسان موجودی ناسپاس است و کم تر افرادی را می توان یافت که شاکر و سپاسگزار است. این کسانی که سپاسگزاری می کنند نیز به دو شکل آن را انجام می دهند؛ یکی از اشکال آن ، سپاسگزاری زبانی است و شکل دیگرش ، استفاده درست از نعمت می باشد. انسان مومن کسی است که دست کم در این دو شکل شاکر و سپاسگزار خداوند است. به این معنا که خدا را به زبان شاکر است و دیگر آن که با کارهای نیک و بهره گیری درست آن نعمت ، شکر و سپاس به جا می آورد.(نمل ، آیه 19)
آفریقایی همانند هر انسانی نیازمندی در اموال ما حقی دارد؛ چه این آفریقایی مسلمان باشد یا کافر؛ زیرا خداوند در آیاتی از جمله آیات 24 و 25 سوره معارج و 19 سوره ذاریات در هر مالی حقی را برای دو دسته سائلان و محرومان ثابت می داند. بنابراین، به عنوان یک فرهنگ اسلامی بر ماست که به آفریقایی محروم و سائل نیز همانند دیگر مردمان حقی از مال را ادا کنیم. پس اگر در آفریقا هستیم، می بایست به این همسایگان سائل و گرسنه خویش کمک نماییم و از غذا خود به ایشان ببخشیم تا گرسنه نخوابند.
اما مشکل آفریقایی این است که شاکر و سپاسگزار نعمت نیستند و چنین پرورش یافته اند که بر دیگران است تا به ایشان کمک کنند و حق ایشان را بدهند؛ ولی باید بدانند که سپاسگزاری در برابر نعمت نیز لازم است و شخص می بایست در دو شکل زبانی و عملی سپاسگزار نعمت باشد و نعمت را به درستی در کار نیک و عمل صالح به کار گیرد.
بنابراین سیاست کلان آموزش و تربیتی در آفریقا و نسبت به آفریقایی می بایست این باشد که فرهنگ سپاسگزاری را به ایشان آموخت و پیش از دادن هر کمک مالی و غذایی و مانند آن به او آموخت که ما بر اساس فرهنگ قرآنی به شما کمک می کنیم و شما می بایست بر اساس فرهنگ انسانی ، در دو شکل زبانی و بهره گیری درست از نعمت و کمک ها ، شاکر و سپاسگزار نعمت باشید. این مساله می بایست در همه ارکان نظام سیاسی و فرهنگی کشور مطرح باشد که در سیاست با آفریقایی باید پیش از هر کمکی به او آموخت تا سپاسگزار باشد.
البته همین مشکل را ما در داخل کشور نیز با برخی از ناسپاسان داریم و آنان نیز گرفتار ناسپاسی آفریقایی هستند. با آن که دولت جمهوری اسلامی همه توش و توان خویش را برای آبادسازی ایران به کار گرفته است ولی برخی هم چنان نق می زنند و در زبان و عمل ناسپاس می باشند.
همین مشکل در برخی از مسئولان نیز وجود دارد؛ زیرا ملت به ایشان مقامی را برای ماموریت تفویض کرده و قدرتی را بخشیده است ولی ایشان گمان کرده اند که از دماغ فیل افتاده اند. از این روست که قدرت و مالی را کمک به ایشان به رسم امانت سپرده اند مال و ملک طلق ایشان هستند و در انجام ماموریت خویش بر ملت منت می نهند. نمونه این را می توان در برخی از مسئولان دانشگاه آزاد دید که ملت به رسم امانت از مال و منال و مقام به ایشان سپرده اند ولی الان مدعی مالکیت طلق آن شده اند و بر مردمان منت می نهند که آن را وقف خاص بر خاندان خویش می کنند. این همان رسم ناسپاسی آفریقایی است که در برخی از مردم و مسئولان افتاده است. باشد با بهره گیری از فرهنگ قرآنی در مسیر شکر نعمت قرار گیریم و این گونه در حق کسانی که نعمتی را در اختیار ما گذاشته اند، ناسپاسی به زبان و عمل روا نداریم.