با نگاهی به آموزه های قرآنی می توان این معنا را به دست آورد که راه راست خداوند، راهی بس عریض و پهن است به گونه ای که می توان گفت که همه هستی را شامل می شود و هر جایی از هستی قرار گیرد در راه راست قرار گرفته اید؛ زیرا عرض و پهنای آن همه آسمان ها و زمین را در بر می گیرد.
از این رو می توان گفت که آن چه شگفت تر است بیرون رفتن از چنین راه با پهنای باند هستی است. بنابراین تنها کسانی بیرون از راه راست قرار می گیرند که خود خواسته اند بیرون آن باشند و چشم را بر حقیقت بسته و نخواسته اند آن را بپذیرند.
از جمله کسانی که راه را بر خود بسته اند، کافران و مشرکان هستند که با آن که در راه قرار گرفته اند آن را با بینش نادرست و باطل و نگرش غلط خویش محدود کرده و به خود اجازه حرکت نمی دهند. به این معنا که با بینش ونگرش خویش خود را بسته اند و حرکت را از خود سلب کرده اند.
همان گونه که صراط الهی این گونه وسیع و گسترده است و راه های منتهی به وی نیز به شمار نفوس آدمی یا نفس های آدمیان و دمیدن ها و بازدم هایشان می باشد، با این همه پیله بر دور خود بستن و چون سامری شدن بسیار آسان و ساده است.
این گونه است که برخی حتی تا مقامات عالی پیش می روند و به سبب پیروی از هواهای نفسانی ، راه را بر خویش می بندند. بسیار دیده شده است کسانی که به مقام بصیرت رسیده و از علم لدنی و مستقیم الهی بهره مند شده اند ولی به سبب هواپرستی و گناه همه آن چه را به دست آورده بودند از دست داده و سقوط کرده اند. خداوند در آیات 37 و 38 و نیز 22 و 23 سوره یوسف و هم چنین 175 و 176 سوره اعراف شرک و کفر در کنار گناه و هواپرستی را عامل اصلی سقوط اهل اخلاصی می داند که به سبب احسان الهی به علم لدنی دست یافته بودند. بنابراین همان اندازه که راه وسیع و پهنای باند آن به گستره هستی است ولی راه سقوط و هبوط نیز این اندازه کوتاه است؛ زیرا هر گناهی خرد و کوچک ، دانش و توانایی را از آدمی سلب می کند ؛ چنان که هر نیکی و عمل خیری ، دست های آدمی را همانند روح و روان آدمی باز می کند و اجازه پرواز به وی می بخشد.