میان بسیاری از چیزهای رابطه معناداری وجود دارد که برخی از آن ها را به خوبی درک می کنیم و می فهمیم و از بسیاری رابطه ها خبر نداریم و گاه ربط میان آن ها را در بی ربطی می دانیم. این گونه است که در هنگام مواجه شدن با برخی از رابطه ها نگاهی شگفت چون نگاه عاقل اندر سفیه می اندازیم و شخص را یا نادان و یا ناتوان در درک و شعور می دانیم.
شاید بارها از رابطه میان پرداخت زکات و نزول باران و فراوانی نعمت و یا رابطه میان صله رحم و افزایش عمر شنیده باشید و این که این رابطه همانند دیگر رابطه ها نه تنها معقول و منطقی است بلکه بر اساس قوانین نظام احسن می باشد. بر این اساس ، همان گونه که قوانین فیزیک و شیمی کاشف از رابطه مادی میان دو چیز به نام علت و معلول می باشد، هم چنین قوانینی دیگر وجود دارد که رابطه میان صله رحم و افزایش عمر و یا ترک آن با کاهش عمر را تبیین و تحلیل می کند و توصیه هایی نیز ارایه می دهد. این قوانین نه تنها نوشته شده و کشف شده هستند بلکه در طول عمر خود بارها و بارها با نمونه هایی از آن برخورد کرده اید.
یکی از رابطه هایی که در هستی میان دو چیز وجود دارد، رابطه میان مهر و عمر است. به این معنا که مهر و محبت به ویژه از سوی برخی می تواند موجبات افزایش عمر و سلامتی و جوانی شخص باشد. اگر کسانی در جست و جوی اکسیر جوانی و آب حیات و زندگانی هستند می توانند از مهر و محبت به عنوان عامل و علت مهمی در این حوزه بهره گیرند.
پیش از آن که به این مساله بیش تر توجه دهیم، داستانی را که از گذشتگان به یادگار مانده می آوریم تا این معنا به شکل ساده تری تبیین گردد.
می گویند شخصی پرسشی داشت و برای پاسخ گویی به نزد خردمندی زال و سپید مو رفت. این خردمند که تمام موهایش سپید شده بود و بسیار پیر و شکسته می نمود، در پاسخ شخص گفت: برادری دارم که از من بزرگ تر است. وی پاسخ این پرسش شما را می داند. به نزد او برو.
شخص نشانی گرفت و به سراغ برادر بزرگ تر رفت. مرد میانسالی را دید که نشسته است. موهایش گل گندمی بود و بخشی از موهایش سپید و بخشی دیگر سیاه چون شب های بی ماه و مهتاب سیاه بود. وقتی به چهره اش نگریست ، شماری چین و چروک در چهره اش دید. پرسش خویش را مطرح کرد. مرد در پاسخ وی را به برادر بزرگتر ارجاع داد و گفت: نزد بزرگ ترین برادر بروید تا شاید به پاسخ خود دست یابید. وی از همه ما کهن سال تر و با تجربه و عالم تر است.
مرد نشانی برادر بزرگ تر و کهن سال تر و عالم تر را گرفت و به سراغش رفت. هنگامی که بر او وارد شد، جوانی دید رعنا و شاداب و با نشاط که موهایش هنوز سیاه بود و به سپیدی نگراییده و جمالش به شادابی گل های بهاری بود. شگفت زده پرسش را مطرح کرده و پاسخی درست و کامل شنید.
پیش از بازگشت وی را گفت: در شگفتم که تو بردار بزرگ تری ولی از همه آن دو بردار جوان تر و شاداب تری ؟
مرد گفت: آن که نخست به نزدش رفته ای برادر کوچک و خردتر ماست که زنی بسیار تند خو و بداخلاق دارد. از این روست که موهایش به سپیدی گراییده است. وی زن بدخوی خود را برای خودسازی و ثواب تحمل می کند و این گونه است که زود رنج و درد پیری به سراغش آمده و او را شکسته است. دومین بردار من نیز که میانسال می نمود ، با آن که تفاوت میان ما سه نفر اندک و به چند سالی نیست ولی با این همه کمی شکسته شده است؛ زیرا وی را زنی متغیر و حالی به حالی است. گاه خوش است و گاه ناخوش ؛ گاهی به میخ می زند و گاه به تخته. از این روست که بردار میانی ما این گونه است. اما مرا زنی خوش است که از مهر و صفا و صمیمیت چیزی فرو نمی گذارد و هرگز رنج و درد مرا نخواهد. از این روست که همیشه شادان و با نشاطم و زندگی ام به مراد است.
این داستان گوشه ایی از حقیقت ژرفی را بیان می کند که در حقیقت همان رابطه معنادار میان خوش خلقی و طول عمر می باشد. انسان با خوش خلقی خود و دیگران است که می تواند همیشه و در همه حال شادان و خرم بزید و از زندگی لذت و بهره برد. بسیاری از مردم بی جهت خلق و خوی خویش را تلخ می کنند و به هر چیز خرد و بی ارزشی دل خویش و دیگران را سیه و چرکین می نمایند.
همسر خوب همسری است که در زندگی به همان چیزی که دارد قناعت کند و برای چیزهایی که ندارد اندوه و غصه نخورد و بر چیزهایی که از دست رفته غمگین نگردد و خود و محیط آسایش و ارامش زندگی را به غرغر کردن و سیاه نمایی آلوده نکند. بسیاری از زنان ومردان که به بیماری های جانکاه دچار می شوند به سبب فشارهای روانی و روحی است که از سوی درون یعنی توقعات و انتظارات بی جا و بی حد و اندازه و یا بیرون به سبب خواسته های بی شمار دیگران بر ایشان وارد می شود. بنابراین اگر خواهان زندگی شاداب و با نشاط و عمر بلند و با عزت و سلامت هستیم ، بینش ها و نگرش های خود را تغییر دهیم و به همان چیزهایی که داریم قناعت کنیم و از خود و دیگران ا نتظار بی جا نداشته باشیم. زن و شوهر از آن جایی که با ازدواج در جست و جو آرامش بودند اگر این را در آسایش خانه خود با همان ا صل اساسی قناعت نجویند نمی توانند هرگز به دور از مهر و صفا و محبت ، آن را کسب کنند و به عمر طولانی و بلند و سلامت جسم و جان دست یابند.
بی گمان رابطه میان مهر و عمر رابطه ای بسیار معنا دار و محکم و استواری است که می توانید به سادگی با نگاهی به پیرامون خود از زنان و مردانی که عمر بلند و زندگی سالم و شاداب دارند به دست آورید. رابطه ای که می توان گفت بر پایه عاطفه هاست و می تواند میان دو چیز به ظاهر بی ربط ، ربط منطقی و استواری ایجاد کند.