فرزند آدمی دشمن شیرین اوست. با آن که می داند که به عناوین مختلف وی را به رنج می افکند و به اشکال گوناگون بر او فرمان می دهد. با این همه از محبت و دوستی به این دشمن دست نمی شوید.
آیت الله حسن زاده آملی می فرمود: کودکان ما ، سرور و مولای ما هستند و بر ما حکومت می کنند و هر چه فرمان بدهند به دیده منت می پذیریم واطاعت می کنیم. علت این امر،آن است که آنان قریب العهد به مبدا و خالق هستی می باشند و روح و جانشان تازه از مبدا در جسم و تنشان دمیده شده است. از این روست که اقتدار کاملی بر انسان دارند و حتی پادشاهان را به افسار می کشند و بر پشت ایشان سوار می شوند و شاهان نیز از این که اسب کودکانشان شده اند خوشحال و مسرور هستند.
در روایت از رسول اکرم (ص) آمده است: اولادنا اکبادنا ، صغراؤهم امراؤنا و کبراؤهم اعداؤنا ؛ ان عاشوا فتنونا و ان ماتوا حزنونا؛ فرزندان ما پاره های جگر ما هستند. کوچک ترین آنان امیران ما و بزرگانشان دشمنان ما هستند. اگر زنده مانند ما را به فتنه و آزمون می اندازند و اگر بمیرند ما را اندوهگین می سازند.(تفسیر اثنی عشر ، ج 2 ، ص 30)
از این روست که خداوند در قرآن فرزندان آدمی را فتنه بر شمرده است( انفال آیه 28) و امیر مومنان (ع) به زیبر می گوید که این فرزندت عبدالله است که تو را به فتنه می کشاند و از دین بیرون می برد. این گونه شد که عبدالله وی را به سوی قیام علیه حکومت امیرمومنان (ع) کشاند و به وضع دردناک به کشتن داد بی آن که خیری از فرزندش ببرد.
آیت الله مجتهدی می فرمود: علت این که نوه آدمی برای انسان شیرین و عزیز است سه چیز می باشد: 1. اول این که بچه آدم دشمن است و بچه بچه ، دشمن دشمن است. از این روست که نوه اش را دوست می دارد. 2. دوم این که بچه بادام و نوه مغز بادام است. 3. سوم این که آدم نوه اش را پسرم صدا می کند تا خودش را جوان نشان دهد.