سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در خبر دیگر است که به اشعث پسر قیس در تعزیت وى فرمود : ] چون بزرگواران شکیبایى ، و گرنه چون چارپایان فراموش نمایى . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :398
بازدید دیروز :406
کل بازدید :2098535
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/4
5:34 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

انسان بسیاری از کارها را به طور روزانه انجام می دهد. گاهی آن چنان تکرار در آن آشکار است که روح و روان آدمی را خسته می کند. به نظر می رسد که انسان در دور باطل تکرار گرفتار شده و راه گریزی در برابر خویش نمی یابد.

مردان و زنان بسیاری هستند که خسته از تکرار زندگی روزانه خویش، دچار افسردگی و دلمردگی می شوند و از حرکت باز می ایستند. اگر کار و مدیریت جهان و دست کم زندگی ایشان به طور مطلق در اختیار ایشان بود و به سخنی دیگر خداوند زندگی ایشان را به خودشان تفویض کرده بود و فعال مایشاء نسبت به خود بودند، بی گمان این بخش از زندگی خود را حذف می کردند و یا به شتاب از دیوار زمان می گذشتند و به زمان و مکانی دیگر کوچ می کردند. ولی از آن جایی که حذف و اضافه بخشی از زندگی و زمان و مکان در اختیار ما نیست و انسان در همان حال که مختار است که از دو راهی های بسیار زندگی راهی را برگزیند ولی هماره در جبری اسیر است که او را نمی گذارد تا هرگونه خواست عمل کند. اینجاست که مفهوم " لا جبر و لا تفویض بل منزلة بین منزلتین " معنای درست می یابد.

اگر انسان به دقت در زندگی و هستی خویش و دیگران تفکر و تدبر نماید، در می یابد که انسان هرگز گرفتار تکرار نیست بلکه زندگی روزانه اش بخشی از طرح کلی است که در مسیر شدن می بایست از این خانه های به ظاهر هم شکل و همانند بگذرد.

اگر بخواهیم تمثیلی در این باره داشته باشیم می توانیم زندگی خود را به برنامه نویسی رایانه ای همانند کنیم که بی شمار صفر و یک هاست که آن را می سازد. شخص برنامه نویس، به ظاهرکاری تکرار انجام می دهد و خانه از خالی و خانه ای را پر می کند. این کار بسیار ساده است ولی از آن جایی که نظام هستی در عین سادگی اش بسیار پیچیده است می بایست گفت که این کار بسیار سخت و پیچیده ای است که تنها از خبرگان و کارشناسان این فن و هنر بر می آید تا طرح خویش را کامل کنند و در نهایت نرم افزار و یا تصویری زیبا ارایه دهند.

ما در طول شبانه روز، با کارهای به ظاهر تکراری خود خانه های خالی زیادی را پر می کنیم که در نهایت تصویری از ما را ارایه می دهد. خودسازی چیزی جز همین اندیشیدن و درست پرکردن براساس نظام احسن هستی نیست.

اگر برنامه نویس رایانه با طرحی ذهنی، اقدام به پرکردن خانه ها می کند تا بیت ها را تکمیل نماید و نمایی از چیزی به دست دهد، ما نیز برای زندگی خویش طرحی داریم که خداوند در قرآن ارایه کرده است. اگر براساس این نظام و دستورهدایتی آن عمل کنیم می توانیم امیدوار باشیم که درنهایت انسان کامل از خود ساخته ایم.

هر کسی نیازمند محاسبه است. از این روست که از انسان خواسته شده است تا در هر بیست و چهار ساعت، دمی در گوشه ای بنشیند و ببیند که چگونه طرح خانه های خالی را پر کرده است و در این محدوده زمانی چه چیزی را ساخته است. این همان محاسبه نفس است که در روایات آمده است.

افزون بر آن نیازمند دیگری هستیم تا به عنوان آینه ای آن چه را خود ساخته ایم به ما نشان دهد. یعنی به ما نشان دهد که در آینه وجود دیگری ما چه چیزی از خود ساخته و ارایه می دهیم. در تفکر اسلامی از  این مساله به مراة بودن مومن نسبت به مومن دیگر یاد شده است. در حقیقت هر مومنی وظیفه دارد تا به عنوان آینه ای صادق تصویر روشنی از دیگری ارایه دهد تا شخص در اینه دیگری حقیقت خود را بشناسد و درک کند که تاکنون چه چیزی از خود ساخته است. این مطلب روی دیگر سکه ولایت مومن است که در آیات قرآنی به اشکال مختلف بدان اشاره شده است. در حقیقت نظارت بر اندیشه و رفتار دیگر مومنان، یک روی سکه و آینه بودن روی دیگر سکه ولایت مومن است.

شاید کم تر کسی به همه ابعاد ولایت مومن بر مومن پرداخته باشد و از این روست که بسیاری از ابعاد این ولایت بر مومنان هم چنان پوشیده مانده است.  این در حالی است که آیات و روایات کوشیده است تا همه ابعاد را باز کند ولی غفلت ازایات و روایات ما را در تنگناهای فهم و درک درست حقیقت ولایت مومن و بسیاری دیگر از حقایق قرآنی قرار داده است.

به هر حال، هر کسی با رفتارهای به ظاهر تکراری خویش از ساختمان بلند زندگی خویش بالا می رود و در این مسیر هرچند که گام بر پله های بیست سانتی و تکراری می گذارد و هر از گاهی با پاگردی از مشکلات و سختی ها دست و پنجه نرم می کند ، نه تنها در نهایت به پشت بام ساختمان زندگی می رسد بلکه خود را در این مسیر چنان می سازد که می خواهد.

بسیاری از مردم می کوشند تا به قول خود با حذف زواید و تکرارهای خسته کننده زندگی به قله حقانیت برسانند و در مسیر زندگی خویش به شتاب هر چه تمام تر بر قله موفقیت دست یابند. از ا ین روست که به مسیر زیبای زندگی که از میان جنگل ها و مراتع و باغ و بوستان و حتی سنگلاخ ها و کویرها می گذرد توجهی نمی کنند. این گونه است که از غرزدن های زن و بچه خسته می شوند و یا از استحمام و کوتاه کردن مو خسته می شود و آن را بیهوده می یابد؛ زیرا به گمان خویش آرزوها و افکار بلندتری دارد که می بایست به آن دست یابد. اینان همانند کودکانی هستند که می خواهند زودتر بزرگ شوند و از کودکی خویش بهره ای نمی برند و هنگامی که به بزرگی می رسند چون از کودکی خاطره ای ندارند هماره آرزوی کودکی دارند؛ زیرا در بام بزرگی خویش بسیاری از خانه ها را خالی می یابند که می بایست پر می شد ولی به هر علتی چون هوس بزرگ شدن پر نشده است.

همه زندگی بشر، قطعات و خانه های خالی است که می بایست به درستی بر اساس آموزه های وحیانی و کتاب راهنمای راست زندگی پر شود. هر بخشی از زمان و مکانی که ما در آن قرار می گیریم ، بخشی از زندگی کلی ماست. این خانه ها و قطعات را می بایست به درستی پر کرده و در جای خود قرار داد تا با هریک از آن ها نامی از نام های حسنی و نیک الهی ظهور و بروز کند که در آدمی سرشته شده است. اگر کسی بتواند از هر دم این زندگی به درستی چون پیامبر اکرم(ص) بهره گیرد در نهایت مظهر اتم و اکمل خداوندی می شود. او در زندگی خویش چوپانی و بازرگانی کرد و روزها و شب ها در میان دشت و کوه گذراند و با گوسفند و چارپایان ماند و در سکوت دشت زندگی تکراری خویش را گذراند در حالی که کوشید به درستی هر پله ای را پشت سر بگذراند و خانه ای را به راستی پر کند. این گونه است که هر چیزی برای او مفهوم تازه ای یافت و تکرارها رخت بربست؛ زیرا با هر خانه ای که با قلم صنع الهی خویش پر می کرد بخشی از وجود خویش را کمال می بخشید.

باشد تا ما نیز این گونه عمل کنیم و  از به ظاهر تکرارها خسته نشویم ، زیرا این ها همانند وسیله خانه سازی کودکان است که بسیاری از آن ها هم شکل و قالب هستند ولی طرح ها و ساختمان و وسایل مختلف و شگفت و زیبایی از آن ها می توان ساخت.