علم به معنای دانش شاید مفهومی جامع باشد که به این صورت هر کسی که مجهولی را از پیش رو برداشته باشد را شامل شود. بنابراین ، دانش و علم همان دانایی در برابر نادانی است و از آن جایی که نسبت دانایی و دانش به نادانسته های بشر نمی از یم و کوزه ای در برابر اقیانوس هاست می توان گفت که دانش انسانی بسیار اندک و بی معنایی هیچ است.
با این همه در تحلیل قرانی و فرهنگ آن ، دانش معنایی خاص می یابد و عالم به کسی گفته می شود که دارای علم به حقایق واقعی هستی داشته و نسبت خود به هستی را به درستی درک کند. به سخن دیگر، دانا کسی است که نسبت خود به هستی و خدا را به درستی درک کرده و بر آن محور حرکت خویش را سامان دهد.
از این روست که آیات قرآنی عالم را به گونه ای مرتبط به کتاب می داند؛ زیرا کتاب ، مجموعه ای از گزاره های معرفتی و شناختی در کنار آموزه های وحیانی دستوری و رفتاری است و کسی عالم به کتاب است دانشمند شناخته می شود و این گونه است که تنها دانشمندان به این مفهوم به سبب شناخت عظمت و جلال الهی در برابر جباریت و قهاریت خداوند یکتا و یگانه خشیت دارند.
از دیگر خصوصیات و ویژگی هایی که قرآن برای عالمان بر می شمارد قیام ایشان به قسط و عدالت مشهود است. از این روست که در آیه 18 سوره آل عمران صاحبان دانش را این گونه معرفی می کند" اولوالعلم قائما بالقسط" دانشمندانی که برپا کنندگان قسط و عدالت مشهود در جامعه هستند؛ زیرا ایشان نسبت به حقوق ( کتاب) و حکمت ( فلسفه آفرینش و زندگی ) دانش دارند و می کوشند تا آن را در جامعه اجرایی کنند. این همان چیزی است که امیرمومنان (ع) را وا می دارد که افسار شتر خلافت را با همه سختی در مدیریت و مهارش ، به دست گیرد و خود را متعهد به آن بداند و به حال خویش واگذار نکند.
البته اهل علم و دانش از نظر قرآن در خطر عظیمی هستند ؛ زیرا ایشان تا زمانی که در مسیر قیام قسطی و عدالت هستند و ترس و خشیت الهی دارند می توانند راهنماهای خوبی برای مردم باشند ولی بسیاری از ایشان در مسیر ضد قسط و عدالت اجرایی می روند و این گونه است که حتی عالمان و دعوت کنندگان به قسط و عدالت مشهود را می کشند. این مطلبی است که آیه 21 سوره آل عمران بدان توجه داده است. این گونه است که تمام زندگی خویش را تباه می سازنند و در زیان وخسران عظیم گرفتار می آیند ؛ زیرا با دوری از عدالت قسطی و عدالت مشهود و اجرای آن در جامعه و حتی مبارزه با اهل قسط ، تمام زحمات و اعمالشان را حبط و تباه می سازنند.( آل عمران آیه 22)
ناگفته نماند که برخی در آیه 18 عبارت قائما بالقسط را متعلق به خداوند دانسته اند و گفته اند خداوندی که قائم بالقسط است شهادت و گواهی بر وحدانیت خود می دهد؛ در حالی که آیه می فرماید: شهد الله انه لا اله الا الله و الملائکة و اولوالعلم قائما بالقسط؛ یعنی خداوند به توحید ( لا اله الا الله ) گواهی و شهادت می دهد و هم چنین فرشتگان و صاحبان دانش و علمی که برپاکنندگان قسط و عدالت مشهود در جامعه هستند. بنابراین قیام به قسط صفت و حال صاحبان علم است هر چند که خاستگاه هر قیام و عملی به ویژه قسط و عدالت مشهود خداوند است ولی در آیه بر این تاکید می شود که از دانشمندانی به توحید واقعی شهادت و گواهی می دهند که اهل قیام عملی به قسط و عدالت مشهود بوده و آن را در جامعه بر پا می دارند؛ زیرا برخی از اهل علم و صاحبان دانش به کتب وحیانی خود پس از دست یابی به دانش و آگاهی از آن به اختلافات دامن می زنند و قسط و عدالت مشهود را اجرا نمی کنند و حتی به مخالفت با اهل عمل و امر کنندگان به قسط می پردازند و با تحریک مردمان آنان را به قتل می رسانند.(آل عمران ؛ آیات 19 تا 21)
به هر حال از نظر قرآن تنها عالم واقعی ؛ عالم به نسبت خود و خدا و مسئولیت در برابر آفریده ها و اجتماع می باشد که در این راه به طور عملی قیام به قسط می کند و عدالت مشهود را در همه ابعاد جامعه جاری و ساری می کند.