سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون روز نهروان به کشتگان خوارج گذشت فرمود : ] بدا به حال شما ، آن که شما را فریفته گرداند زیانتان رساند . [ او را گفتند اى امیر مؤمنان که آنان را فریفت ؟ فرمود : ] شیطان گمراه کننده و نفس‏هاى به بدى فرمان دهنده ، آنان را فریفته آرزوها ساخت و راه را براى نافرمانى‏شان بپرداخت ، به پیروز کردن‏شان وعده کرد و به آتششان درآورد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :152
بازدید دیروز :82
کل بازدید :2108093
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/28
1:45 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

یکی از شعارهای انقلابی در دوره مبارزه با طاغوت شاهنشاهی، دعوت به همگرایی از سوی انقلابیون مسلمان بوده است که گاه با نکوهش بی طرفی انجام می شد. شعار بی طرفی، بی شرفی، زمزمه مردمی بود که از بی تفاوتی گروهی از ملت به سختی رنج می برند.

اصولا نسبت هر کسی با فضلیت و هنجاری و یا رذیلت و نابهنجاری می تواند به اشکال چندی نمود پیدا کند. یا شخص خود اهل هنجاری است و نسبت به نابهنجاری در همان حوزه سکوت می کند و بی تفاوت می گذرد و یا این که در برابر آن واکنش نشان می دهد و به شکل نهی از منکر خودنمایی می کند.

صورت دیگر آن است که شخص خود اهل نابهنجاری هاست و کژرفتار می باشد و نسبت ولی نسبت به دیگران کسی را به آن نمی خواند هر چند به سبب رفتاری و اجتماعی بودن خود به خود عامل دعوت دیگران به آن است و یا آن که دیگران را در عمل و گفتار به نابهنجاری و گسترش آن می خواند.

به نظر می رسد در کوفه نسبت به نابهنجاری های عصر یزیدی همه این کنش ها و واکنش ها وجود داشته است.

مردمی که خود اهل هنجارها بوده و نسبت به نابهنجاری های حکومتی و ظلم و ستم و خروج عملی دولت از دین واکنش نشان می دادند که ایشان در آغاز به سبب جو عمومی و گفتمان غالب بر کوفه اکثریتی را شکل می بخشیدند که به امام (ع) نامه می نویسند، ولی پس از حضور شمشیر ، قدرت ، تطمیع و تهدید ، نوعی نفاق را در پیش می گیرند که از آن رفتار منافقانه، به دل ها با امام(ع) و شمشیرها علیه امام (ع) تعبیر شده است.

گروهی دیگر مردمانی بودند که نسبت به نابهنجاری ها سکوت می کنند و با اعلام بی طرفی به کنجی می گریزند و یا از شهر کوفه به جاهای دیگر فرار می کنند.

گروهی سوم کسانی بودند که خود اهل نابهنجاری بودند ولی کسی را به آن دعوت نمی کردند و گروه چهارم کسانی که به نابهنجاری نیز دعوت می کردند. این گروه سوم و چهارم در حقیقت یک گروه بیش تر نیستند؛ زیرا هر دو در عمل دعوت کنندگان به نابهنجاری با عمل و قول بودند.

از این روست که در قرآن در آیات 164 تا 166 سوره اعراف از سه گروه اجتماعی نسبت به هنجارها و نابهنجاری ها سخن به میان می آورد: یعنی 1. کسانی که خود مرتکب نابهنجاری بودند؛ 2. و کسانی که اهل هنجارهای اجتماعی بوده و نسبت به نابهنجاری سکوت و اعلام بی طرفی و یا بی تفاوتی می کردند؛ 3. و گروه سوم که خود نه تنها اهل هنجارهای اجتماعی بودند، بلکه دیگران را به معروف و هنجارها دعوت و از منکر و نابهنجاری ها باز می داشتند.

خداوند بیان می دارد که اهل بی تفاوتی و بی طرفی به امر کنندگان به معروف و نهی کنندگان از منکر می گفتند: چرا این ها را پند و موعظه می دهید و از منکر و نابهنجاری ها باز می دارید؟ مگر خود خدا اینان را به گناهانشان در دنیا هلاک نمی کند یا شکنجه نمی نماید؟ پس چرا ما باید دخالت کنیم؟

بازدارندگان از نابهنجاری می گفتند: ما این کار برای داشتن عذر در نزد پروردگار خویش انجام می دهیم ؛ زیرا وظیفه ماست تا دیگران را از کارهای ناپسند باز داریم و به کارهای نیک دعوت کنیم و شاید با این کارمان ایشان اهل تقوا شوند و از پلشتی ها و نابهنجاری ها پرهیز کنند. این همان معنای سوره والعصر است که نجات یافته گان از خسران و زیان را تنها اهل ایمان و عمل صالحی می داند که دیگران را به حق و کار نیک و صالح می خوانند.

خداوند در ادامه در آیه 165 بیان می کند که تنها از سه گروه ، کسانی که به امر به معروف ونهی از منکر قیام کرده بودند نجات داده و دو گروه بی طرفی و عامل منکر و نابهنجاری را به میمون و بوزینه تبدیل کرده و این گونه آنان را به هلاکت رسانده است.( آیه 166)

در عصر عاشورا نیز گروه بی تفاوت و بی طرف این گونه مجازات شدند که گرفتار حجاج بن یوسف ثقفی شدند و تا سالها سال بلکه بیش از هزار سال است که از آثار بی طرفی و بی تفاوتی در عذاب و شکنجه الهی هستند؛ زیرا همه چیز هستی جنود و لشکریان خداوند هستند و گاه ابلیس نیز در نقش جنود الهی عمل می کند ؛ زیرا خداوند برخی از ظالمان را به برخی دیگر دفع می کند.

اکنون اگر مردم عراق و فلسطین و افغانستان و هر کشور دیگر اسلامی بخواهند عزت و اقتدار الهی خویش را باز یابند می بایست دست از نابهنجاری و نیز بی تفاوتی بردارند و با قیام عملی و نهضت مردمی ریشه نابهنجاری را خشک کنند و یا دست کم از عذاب و هلاک الهی در امان مانند.