برخی به گمان این که چون حق هستند یا حق می گویند برای رسیدن به هدف از هر وسیله ای استفاده می کنند و بر این باور باطل پا می فشرند که هدف وسیله را توجیه می کند. این باور از نظر اسلام مردود است و به شدت از آن نهی شده است. از این رو برای انجام عبادیات اگر شما از وسیله باطل استفاده کنید نه تنها حکم تکیفی مانند باید و نبایدها برای آن در نظر گرفته شده است که در بردارنده پاداش و مکافات است بلکه دارای حکم وضعی فساد و بطلان است. به عنوان نمونه اگر با لباس دزدی نماز گزارد و یا با آب غصبی وضو سازد این عمل دربردارنده دو فساد است: یکی حرمت دزدی و غصب و پیامدهای آن و دیگری فساد نماز و بطلان آن است. انجام مناسک حج با پول دزدی و رفتن با بیت الحرام با دزدی و حرام خواری و رباخواری و صدها عمل دیگر نیز همین حکم را دارد.
پیامبر هرگز برای رسیدن به حق و بیان آن از وسیله باطل استفاده نکرد. روزیی که فرزندش ابراهیم در گذشت خورشیدگرفتگی رخ داد. برخی از مردم ساده گمان بردند که خورشید در عزا فرزند رسول نشسته است و این واقعه به جهت همدردی با ایشان پدید آمده است. آن حضرت نه تنها از این سادگی استفاده نکرد بلکه به بیان حقیقت پرداخت و بیان داشت که هرگز آسمان و زمین برای مرگ کسی عزادار نمی شود. استفاده از باطل برای اثبات حق و یا رسیدن به آن نه تنها مفید نیست بلکه در دراز مدت آثار زیانبار آن بیش از نفع مقطعی آن است. به هر حال روزی حق آشکار می شود و آن چه نهان بود آشکار می گردد و مردم به جهت فریب و اغرای آنان به جهل اعتراض خواهند کرد و از گوینده باطل و یا به کار گیرنده روش باطل به هر طریقی ناخشنودی خودشان را ابراز و اعلان می کنند.
روزنامه جمهوری اسلامی برای اثبات حقانیتی از روش باطلی استفاده کرده بود که ما در مطلب مطهری و تصوف بدان اشاره ای داشتیم . از آن جایی که این مشکل ویژه این روزنامه نیست بلکه به عنوان یک بیماری خطرناک در جامعه گسترش یافته است دوباره بدان می پردازیم. این که بخواهیم برای ابطال روش درویش های گنابادی قم از روش بدتر درویش های گنابادی تهران استفاده کنیم نه تنها سودی ندارد بلکه در حقیقت پشت کردن به تمام احکام و قوانین زنده ساز اسلام و اهداف انقلاب اسلامی و آرمان های امام خمینی است. آن بزرگوار بسیار کوشید تا جامعه را سیاسی کند و مردم را در همه حوزه های سیاسی و اجتماعی مشارکت دهد. جدا کردن دین از سیاست نه تنها از اهداف انقلاب اسلامی نبوده و نیست بلکه بر خلاف مواضع صریح و آشکار امام پیش و پس از انقلاب است. اکنون چه شده است که روزنامه جمهوری اسلامی تنها برای کوبیدن یک فرقه بسیار کم تعداد که در آمارگیری ها اصلا قابل ذکر نیست از روش باطل جدایی دین از سیاست طرفداری می کند. روش درویش های گنابادی تهران اگر بدتر از سیاست انجمن حجتیه نباشد بی گمان کم تر نیست. هر دو خواهان دینی برای آخرت بدون توجه به دنیا هستند. گوشه نشینی از فعالیت های اجتماعی و سیاسی در هر دو طریقه از نظر امام مردود است. بنابراین حرکت گنابادی های قم از جهاتی مورد تایید امام است . از این جهت که به حرکت های سیاسی و اجتماعی کشیده شدند هر چند که در روش و اهداف با ایشان مخالف هستیم. به هر حال برای کوبیدن باطلی نباید از باطلی دیگر مدد گرفت به ویژه که آن باطل به یقین بطلانش روشن تر است.
این استفاده از ابزار باطل برای بیان حق و حقیقت تازگی در مسایل دیگری نیز خود را نشان داده است که در آینده به امید خداوند بدان می پردازیم.
اشاره این مطلب یش از این در وبلاگ سماموس بلاگفا قرار داده شده بود که برخی از رفیقان شفیق برای وبلاگ خودشان نیز بدون نشانی استفاده کرده اند . اجرشان ماجور باد هر چند که با عنوان منصور وبلاگی به این روش باطل اشاره کرده اند. دوست عزیزم سید محمد موسوی صبا 110 امید است که وبلاگ نویس شوی. باتشکر خلیل منصوری.