نویسنده وبلاگ بازی بزرگان در متنی با عنوان بازی وسعت نگاه نوشته است: چند وقت پیش از کنار یه مغازه رد می شدم، که تعداد زیادی تلویزیون داخل ویترین مغازه داشت. تصویر یکی از تلویزیون ها توجهم رو جلب کرد. آتیش قرمز زیبایی رو نشون می داد و من محو تماشای آتیش شده بودم. بعد از چند لحظه تصویر کمی بزرگ شد و دیدم اون تصویر آتیش نبوده، بلکه تاج یه خروسه. برام جالب شد، مکث کردم. و با دقت به صفحه تلویزیون خیره شدم. دوباره تصویر بزگتر شد و مردی رو نشون می داد که از پنجره به خروس نگاه می کرد. و باز بزرگتر، این تصویر تمبری بود، روی پاکت نامه ای در دست مردی کناراستخر. کمی دورتر، معلوم شد که مرد داخل کشتی بوده و آن استخر دریا بود. کمی دورتر دختر بچه ای رو نشون داد که لبه دیواری دولا شده بود و می خواست این کشتی اسباب بازی را برداره و باز نشون داد که همه ی این تصاویر، تصویر نقاشی شده ای داخل کتاب داستانی بود که کودکی اون رو تماشا می کرد. اونقدر ادامه پیدا کرد تا به کره زمین رسید. داشتم به کوچیکی نگاه ادم ها و وسعت دنیا فکر می کردم و از مغازه دور می شدم و با خودم می گفتم چه مغازه تلویزیون فروشی جالبیه، که این تصاویر رو به نمایش گذاشته و وقتی به اون دست خیابون رسیدم، دیدم این مغازه یه کافی نته که برای تزئین ویترین مغازه از چند تلویزیون بزرگ استفاده کرده. فکر می کنید اون لحظه چه احساسی داشتم ؟
پس بر اساس ظواهر و آنچه می بینیم قضاوت نکنیم. اگه نگاهمون نسبت به موضوع کوچیکه در مورد اون موضوع به سادگی قضاوت نکنیم .چون قسمتی از واقعیت رو می بینیم نه تمام اون رو و تنها خداونده که اشراف کامل بر همه چیز داره.
خلاصه کلام، زاویه نگاهمون رو وسیع کنیم، تا با حقیقت هر چیزی بیشتر آشنا بشیم.اگه بازیکن های فوتبال از تو جایگاه تماشاچیان به بازی نگاه می کردن زودتر به نواقص کار پی می بردند تا توی زمین.
(نوشته شده در جمعه 23/9/1386ساعت 10:34 صبح توسط سر دلبران )
این مطلب مرا به یاد نکته ای انداخت که ما در زندگی در میدان بازی فوتبال هستیم و همه بازیگریم از این رو نمی توانیم تحلیل کنیم ؛ چون هنگام بازی نمی توانیم تحلیل داشته باشیم و می بایست تنها عمل کرد. البته می توانیم توی زمین عمل و بازی به گونه ای پیش برداشتی از کار و نتیجه آن داشته باشیم ولی هرگز قادر تحلیل نخواهیم بود. اگر به آسانی در باره گفتمان سازندگی و یا گفتمان اصلاح طلبی سخن می گوییم و تحلیل و ارزیابی خود را در باره آن بیان می کنیم ولی نمی توانیم تحلیل و ارزیابی خودمان را در باره گفتمان عدالت محور دولت کنونی داشته باشیم ؛ زیرا خود جزوی از بازی گفتمان عدالت و بازیگر آن یا بازی خورده آنیم.
اگر وقت کردیم و به میان تماشاچیان رفتیم و توانستیم از روی صندلی تماشاچیان و بیرون گود به بازی عدالت محور دولت بنگریم آن گاه خواهیم دانست که چه اندازه بازی کرده ایم و یا بازی خورده ایم.
دیگر این که تحلیل همواره می بایست از بیرون گود و میدان باشد نه داخل گود و این است که می گویند تحلیل گر همواره یک ناظر بیرونی است؛ چه زمانی که اصلا بازیگر نبوده ایم و یا این که بازی تمام شده و الان بیرون بازی ایستاده ایم و به بازی می نگریم.
با این همه می خواهم پیش داوری ام را و نه تحلیل خودم را از گفتمان عدالت محور دولت بگویم. دیروز در خبرها خواندم که دولت به فرهنگیان از سهام عدالت به مقدار هر نفر یک میلیون تومان می دهد و این در حالی است که به اقشار به قول معروف آسیب پذیر کمیته امدادی و بهزیستی و مانند آن هر نفر پانصد تومان داده شد.
پرسش این است که در سهام عدالت هم تبعیض می شود؟