نوآوری واژه ای پارسی به معنای آوردن و ایجاد امر نو و جدید است که برای پاسخ گویی به نیازهای جدید انجام می شود. از این رو نوآوری می تواند در حوزه روشی و محتوایی باشد. به این معنا که روش های جدیدی برای پاسخ گویی به همان نیازهای دیروزی و امروزی در پیش گرفته می شود و با بهره گیری از روش های نوین پاسخ های جدیدی به دست می آید و به شکل دیگری به نیازهای جدید و یا قدیم پاسخ داده می شود. از این رو می تواند نوآوری در حوزه روش و شکل ارایه امر و چیزی باشد. گاه دیگر می تواند در حوزه محتوا و مفاهیم باشد. به این معنا که تغییر در روش ها انجام نمی شود و شخص مثلا نمی آید با بهره گیری از روش تجربی به جایی روش عقلانی مساله را حل و فصل کند بلکه می آید و در محتوا تغییر ایجاد می کند. اصولا هر گونه تغییر و نوآوری از سوی مردم به ویژه سالمندان و کسانی که پا به سن گذاشته اند به سختی و دشواری مورد قبول واقع می شود و هضم می گردد. از این رو سالمندان و کسانی که شخصیت آنان شکل و شاکله یافته به سختی با نوآوری ها حتی شکلی و روشی آن کنار می آیند. این در حالی است که جوانان و نوجوانان به دلیل نوگرایی و نوخواهی همواره نه تنها در حوزه ها ی روشی و شکلی به دنبال نوآوری هستند بلکه با هر امر تازه ای روی خوش نشان می دهند و حتی می کوشند تا در امور محتوایی نیز تغییراتی را ایجاد کنند.
نوآوری برای جوانان و نوجوانان امری پسندیده و دلخواه است و به حکم لکل جدید لذه ؛ برای هر تازه و نویی لذتی است بدان گرایش داشته و می کوشند در همه بخش های شخصی و جمعی و گروهی زندگی خود نوآوری داشته باشند.
قرآن نیز اموری بسیاری را به حکم نوآوری پسندیده می شمارد و خداوند خود را بدیع السموات و الارض می شمارد که بی هر گونه طرح و نظام پیشینی طرحی نو در انداخته است.
حافظ شیرازی نیز نو آوری و بدعت به این معنا را پسندیده دانسته می فرماید:
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سخت بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
در حقیقت طرح نو به معنای نوآوری در کلیت است که شامل روش و شکل و محتواست. به نظر او دنیا همواره نیازمند بازسازی و نو آوری است و بی تغییر و نوآوری نمی توان به همه نیازهای نوشونده آدمی پاسخ گفت.
با این که از نظر قرآن بدعت در بسیاری از امور پسندیده است اما بدعت و نوآوری در حوزه ارزش ها و اصول امری ناپسند شمرده شده است. خداوند از این رو کسانی که می کوشند با گسست فرهنگی و تمدنی میان ارزش های حاکم بر جامعه و نسل نو فاصله اندازند به عنوان دشمنان مورد حمله و تهاجم قرار می دهد.
از این روست که در حوزه دینی بدعت و نوآوری بد و ناپسند شمرده شده است. البته نباید از یاد برد که این بدعت زمانی مورد نکوهش و سرزنش قرار می گیرد که اصول ارزشی را در روش و شکل و محتوا نادیده بگیرد و آن را دگرگونه سازد؛ زیرا این گونه نوآوری و دگرگونی به معنای گسست تمدنی و فرهنگی همانند گسست نسلی است که بسیار برای جامعه خطر ساز و موجبات بحران هویت جامعه و تمدن و فرهنگ ها را فراهم می آورد.