سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر بندگان هنگامی که نمی دانستند، توقف می کردند و انکار نمی کردند، کافر نمی گشتند [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :304
بازدید دیروز :442
کل بازدید :2100013
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/7
12:10 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام
نجوا به معنای زمزمه و در گوشی سخن گفتن است. در آیات قرآنی از نجوا و مناجات سخن به میان آمده است. در تحلیل قرآنی نجوا و مناجات به دو گونه اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی نسبت داده شده است. به این معنا که مناجات به عنوان امری پسندیده و خلق و خوی خوب و نیکو مورد تمجید و تایید قرار گرفته است؛ زیرا مناجات به معنا زمزمه با خدا بیانگر ارتباط انسان با خداست . انسان با مناجات و زمزمه های خویش همواره ارتباط با خدا را حفظ می کند و ذکر را مصداقی عینی می بخشد. از این رو از صفات مومنان مناجات با خدا دانسته شده است . مومن با مناجات خویش خدا را به عنوان هم صبحت و یار خویش می پذیرد و نیازها و خواهش های خویش را به او می گوید . زمزمه های عاشقانه ای که میان بنده و خدا در سحرگاهان و شبانگاهان انجام می شود از بهترین گلواژه هایی است که میان دو شخص رد و بدل می شود. در این حالت است که انسان خود را چنان که هست به خدا عرضه می دارد و عاشقانه از وی می خواهد که در کنار وی بوده و او را یاری رساند. در حقیقت مناجات اوج تمنای انسان عاشق است که حتی نیازهای روحی خویش را به خدا عرضه می دارد. مناجات در اشکال مختلف انجام می شود از این رو می تواند دعا و یا تنها راز و نیاز باشد و یا تنها به تعریف خدا و یا ذکر او بسنده شود و یا به بیان حالات و رفتار و کردار خویش اکتفا نماید.
اما نجوا در تحلیل قرآنی ، امری اجتماعی است که در بیشتری موارد می توان آن را در حوزه نابهنجاری های اجتماعی قرار داد. کسانی که به نجوا و زمزمه و در گوشی مشغول می شوند از آن رو که این کار در میان جمع و فراتر از زمزمه کنندگان انجام می شود ، آثار نابهنجار و زشت و زننده ای از خود به جا می گذارد. نجوا کنندگان به جهاتی به بیان برخی از مسایل و مباحث می پردازند که نمی خواهند دیگران از آن آگاه شوند. این عمل اگر در بیرون از اجتماع باشد هیچ مشکلی حاد و مهم ایجاد نمی کند و در نهایت می توان آن را به شکل غیبت تعریف کرد اگر به بیان حالات و رفتار دیگران مربوط و یا مرتبط باشد. اما از آن جایی که نجوا در کاربردهایی آن در قرآن به معنایی گرفته شده است که شخص و یا اشخاص دیگری حضور دارند و با این همه دو نفر به زمزمه و درگوشی کردن می پردازند آثار زشت و زننده ای به جا می گذارد.
شخصی که ناظر به نجوا دو نفر است ، در حالت روحی و روانی خاصی قرار می گیرد و خود را نامحرم و بیگانه از آن جمع می یابد . از سوی دیگر سوء ظن و گمان های بد و زشت را در وی تقویت می کند که این دو شخص یا غیبت می کنند و یا تهمت می زنند و یا آن که در حال توطئه هستند وگرنه لزومی نداشت که این گونه رفتار کنند.
به هر حال نجوا کردن در میان جمع به عنوان نابهنجاری اجتماعی مطرح و از آن بازداشته شده است. قرآن توضیح می دهد که انسان ها در این حالت می بایست توجه داشته باشند که خداوند در این نجواها حضور دارد و به رفتار زشت و گفتار نابهنجار و ناپسند اقدام نکنند. اگر هر تعداد و شماری هستند در گوشی کردن و پچ پچ کردن امری نیست که خداوند از آن غافل باشد و به محتوای آن آگاه نگردد.
خداوند نه تنها از رگ کردن به ایشان نزدیک تر است بلکه حتی دو فرشته رقیب و عتید از راست و چپ ایشان نشسته و هر آن چه را به زبان و گفتار می آورند می نگارند.(ق آیات 16 تا 18)
از آن جایی که بیشتری نجواها در میان مردمان بیرون از حدود و قوانین الهی است خداوند به این مساله هشدار می دهد و می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید هنگامی که با یک دیگر نجوا می کنید از روی آوردن به گناه و تجاوز به حقوق مردم و سرپیچی از فرمان ها و دستورهای پیامبر خدا سخن مگویید بلکه در نجواهایتان از گرایش به کارهای پسندیده و رعایت تقوا سخن بگویید و از خدا که به سوی او محشور می شوید پروا بدارید.(مجادله آیه 9)
با توجه به کارکردهای نجوا در جامعه می توان به این نکته اشاره کرد که گروهی از بیماردلان و مخالفان دولت اسلامی با ایجاد پایگاه هایی می کوشند تا انجمن سری و زیر زمینی تشکیل دهند. در این انجمن ها و محافل زیر زمینی به توطئه می پردازند. از این رو می توان گفت که در کاربرد قرآن از واژه نجوا می توان به کارکردهای سیاسی آن توجه داد. به این معنا که نجوا در کاربردهای قرآنی به معنای محافل و انجمن های سری است که دشمنان و مخالفان دین و حکومت اسلامی با حضور در آن به بیان مطالبی سری می پردازند و می کوشند تا رفتارهای ضد قانونی و ضد حقوق بشری و ضد مردمی خویش را تنظیم کنند. آنان در این انجمن ها و محافل به تبادل اطلاعات می پردازند و رفتار و کردارهای خویش را برنامه ریزی و هماهنگ می کنند تا بتوانند به راه های مختلف ضد مردم و دولت ضربه وارد سازند.
قرآن در آیه 10 سوره مجادله به این انجمن های سری نجواکنندگان اشاره کرده و می فرماید: جز این نیست که نجوای منافقان وبیماردلان برخاسته از وسوسه های شیطان است. او آنان را به نجوا وا می دارد تا کسانی را که ایمان آورده اند اندوهگین کند و افکارشان را به گمان این که حادثه ناگواری رخ داده است ، مضطرب و پریشان سازد. ولی مومنان بدانند که کارها به دست خداست و شیطان و دسیسه های او زیانی به آنان نمی رساند مگر آن که خدا رخصت تاثیر گذاری را دهد . پس مومنان باید تنها بر خدا توکل کنند.
قرآن به این نکته نیز اشاره می کند که آنان پیش از این در جامعه حضور داشته و در همان حال به نجوا و توطئه مشغول بوده اند و زمانی که از این کار باز داشته و نهی شدند به محافل مخفی و زیرزمینی پناه برده و در آن جا به ادامه توطئه گری خویش مشغول شدند.
خداوند می فرماید: آیا به کسانی که ننگریسته ای که از نجوا کردن باز داشته شده اند ولی هنوز از این کار باز نایستاده اند و پیوسته به آن چه از آن نهی شده اند باز می گردند؟ آنان درباره گناه و تجاوز به حقوق مردم و سرپیچی از فرمان های پیامبر ( که شامل فرمان های حکومتی نیز می شد) با یک دیگر نجوا و گفت و گو می کنند و هنگامی که نزد تو می آیند با چیزی بر تو سلام می کنند که خدا با آن بر تو سلام نکرده است و در آن حال با خود می گویند: اگر او پیامبری بر حق است چرا خدا ما را به سبب آن چه به او می گوییم و این گونه اهانتش کرده و بازی اش می دهیم ما را عذاب نمی کند؟ (مجادله ایه 8)
در این آیه به خوبی توضیح داده شده است که اهل محفل های زیر زمینی رفتاری منافقانه دارند. مبنای رفتار آنان بر این نهاده شده است که گناه کنند و به حقوق مردم تجاوز کرده و از فرمان های پیامبر و رهبر جامعه سرپیچی می کنند. شگفت آن که هم ایشان خود را به گونه ای به مردم معرفی می کنند و یا با رهبر جامعه برخورد می کنند که حتی از مومنان بلکه از خدا به رهبر و مردم نزدیک تر احساس می شود. آنان خود را دلسوز تر به مردم و علاقه مند تر از خدا به رهبر معرفی می کنند و از این روست که در هنگام دیدار رهبر جامعه از چاپلوسی چیزی فرو گذار نمی کنند. به گونه ای که خدا این پرسش را مطرح می کند که این ها چگونه رهبر را به صفات یا نام هایی می خوانند که حتی خدا که به رهبر جامعه مهربان و دلسوز تر است این گونه وی را نمی ستاید.(همان )
آنان در انجمن ها و محافل سری خویش و در نجواکده های خویش مومنان و مردم را سرزنش و تمسخر می کنند و می گویند که ما مردم را به بازی گرفته ایم (بقره آیه 14) و در جامعه که وارد می شوند و می خواهند خود را از همه پیشتاز تر در امر دین و دنیا مردم معرفی کنند می گویند که ما برای انجام اصلاحات آمده ایم و می خواهیم نابسامانی های جامعه را برطرف سازیم و فساد و تباهی را از میان برداریم .(بقره آیه 11)
این ها نمونه هایی است که قرآن در تحلیل اهل نجوا و محافل زیر زمینی می گوید و به مردم هشدار می دهد که فریب نیرنگ ایشان را نخورند و در دام رنگ های شیطانی ایشان نیافتند.
شگفت این که برای توجیه رفتار ضد اجتماعی خویش و برگزاری محفل های زیر زمینی پیشنهاد می دهند که این امری خوب و پسندیده است و پیامبر به عنوان رهبر اجتماع نیز می بایست با برخی از دوستان و صاحب نظران چنین محفلی داشته باشند. این گونه است که خداوند برای رسوایی ایشان پیشنهاد را می پذیرد و برگزاری این گونه محافل را مشروط به پرداخت سرانه ای برای هر نجوا و دیداری محفلی به دولت اسلامی قرار می دهد. با این همه ، هیچ کس حاضر نمی شود تا در این محفل شرکت کند و تنها امیرمومنان علی (ع) با پرداخت درهمی با این محفل نورانی نبوی راه می یابد.
منافقان که از این حیله نتوانسته بودند به مقصد خود برسند و محافل خویش را توجیه کنند با تحریم محفل رسول و رهبر جامعه خواستند تا از این دامی که خود نهاده بودند رهایی یابند. دست ایشان رو می شود و این گونه است که محفل پیامبر نیز تعطیلی می شود.(مجادله آیات 12 و 13)
هدف پیامبر از اجرای طرح محفل آن بوده است که ایشان را به رفتار های پسندیده دعوت کنند و آنان را به حزب الله و امت واحد اسلام نزدیک سازد. اما اهل محفل ها وقتی دیدند که این گونه رفتار می تواند اهداف آنان را زیر سوال برد از پذیرش آن سرباز زدند.
قرآن برقراری هر گونه محفل و نجواگری را مشروط به دعوت یک دیگر به تقوا و عمل به اعمال صالح می کند و پس از آن که با واکنشی منفی منافقان و اهل ریا مواجه می شود دستور می دهد که به جای ایجاد محفل بهتر است که به میان مردم رفته و رفتار های خویش را اجتماعی کنند و با مردمان به اقامه نماز و پرداخت زکات بپردازند و از ایجاد محفل خود داری ورزند. بهترین کار آن است که اطاعت از فرمان خدا و پیامبر کنند.(همان ایه 13)
تاکید خداوند در این آیه بر اطاعت از خدا و پیامبر که بیشتر در حوزه امور اجتماعی است خود بیانگر این مفهوم است که اهل محافل و نجوا کسانی نبوده اند که بخواهند در محدوده قانون و فرمان های دولتی عمل کنند و در حقیقت با ایجاد محفل نجوای در جست و جوی راهکارهایی برای فرار از قانون بوده اند. از این روست که قرآن آنان را به خشم و غضب خود حوالت می دهد و تهدید می کنند که رفتار های محفلی شما جز عذاب دنیا و آخرت چیزی به همراه نخواهد داشت .( همان آیه 14 .و 15)
به هر حال نجواگری در فرهنگ قرآنی به معنای محافل زیر زمینی نیز آمده است که برای توطئه گری و ایجاد آشوب و تعدی و تجاوز به حقوق مردمان ایجاد می شود و گرنه اگر اهل ایمان هستند به میان مردم می آمدند و همانند آنان به آشکار نماز می خواندند و زکات می دادند و از قوانین پیروی و اطاعت می کردند و نسبت به فرمان های رهبری سرپیچی نمی کردند.