سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند رابرای دانشش بزرگ بشمار و درگیری با وی را واگذار [امام کاظم علیه السلا]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :350
بازدید دیروز :442
کل بازدید :2100059
تعداد کل یاداشته ها : 1987
103/9/7
1:14 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
خلیل منصوری[174]
http://www.samamos.com/?page_id=2

خبر مایه
پیوند دوستان
 
فصل انتظار اهالی بصیرت هزار دستان سرباز ولایت رایحه ی انتظار اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی .:: مرکز بهترین ها ::. نگارستان خیال جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی نگاهی نو به مشاوره پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ... حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد آقاشیر کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب صراط مستقیم هم رنگــــ ِ خـــیـــآل جبهه مقاومت وبیداری اسلامی کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد ! تکنولوژی کامپیوتر وبلاگ منتظران سارا احمدی بوی سیب BOUYE SIB رمز موفقیت محقق دانشگاه سرزمین رویا وبلاگ تخصصی فیزیک پاک دیده آدمک ها ✘ Heart Blaugrana به نام وجود باوجودی ... سرباز حریم ولایت دهکده کوچک ما از قرآن بپرس کنیز مادر هرچه می خواهد دل تنگت بگو •.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.• پیامبر اعظم(ص) عطاری عطار آبدارچی ستاد پاسخگویی به مسایل دینی وبلاگ شخصی امین نورا چوبک نقد مَلَس پوست کلف دل نوشت 14 معصوم وقایع ESPERANCE55 قدرت شیطان دنیای امروز ما تا ریشه هست، جوانه باید زد... آواز یزدان خلوت تنهایی کتاب شناسی تخصصی اس ام اس عاشقانه طرحی نو برای اتحاد ایرانیان سراسر گیتی در گوشی با خدا **** نـو ر و ز***** اس ام اس سرکاری و خنده دار و طنز دنیا به روایت یوسف جاده خدا خام بدم ایلیا حرفای خودمونی من بازی بزرگان کویر مسجد و کلیسا - mosque&church دنیای ماشین ها بچه دانشجو ! پژواک سکوت گنجهای معنوی دنیای موبایل منطقه‏ ممنوعه طلبه علوم دینی مسافر رویایی انواع بازی و برنامه ی موبایل دانشجو خبر ورزشی جدید گیاهان دارویی بانوی بهشتی دو عالم سلام

 

از بر و بچه های آبادانی و برادر دو شهید و از پدری شرکت نفتی است. بزرگ شده اصفهان است که از آن گویش و لهجه اش را نپذیرفته است. رنج در به دری از این شهر به شهر را چشیده است و به خاطر جنگ خانواده اش پراکنده شده اند و هر کسی در شهری زنی گرفت و خانه و خانواده ای تشکیل داد. تقدیر و سرنوشت چنین رقم زد که او زنی از گیلان بگیرد.

بچه اش را می بینی می فهمی که چرا این قدر زود چهره اش شکسته و در سی سالگی تمام موهای سرش سفید شده است با آن که بقیه خانواده چنین نیستند و از آثار وراثت و این حرف ها هم نیست. اگر می گویند مرد آن است که در کشاکش درد سنگ زیرین آسیاب باشد ، همین تک نسخه را برایش پیچیده اند. از این رو همواره سنگ زیرین بوده است که سنگ زندگی رویش می ساید و چهره و تنش را می شکند. نمی دانم چرا همه این مردی برای برخی از افراد پیشکش می شود و برخی هرگز نه دردی می چشند و نه لذت مردی به این معنا و مفهوم را می برند.

دختر بچه اش ده ، دوازده سالی دارد ولی نه راه می رود و نه گردن می گیرد و نه می تواند حرف بزند. مادرش می گفت: اوائل دیدم شیر خوب نمی خورد. کسی به من حرفی نزد که بچه چه شده است که مانند دیگران نیست. بعد ها فهمیدم که هنگام زایمان در مطب خانم ی در لاهیجان بیست دقیقه ای اکسیژن بهش نرسیده است و بچه ناقص شده و سلول های مغزی اش از میان رفته است. چند سالی گذشت و کلی مخارج و هزینه کردیم. پزشکان اصفهانی گفتند عارضه می تواند در زمان حاملگی و یا در زمان بیماری شدید پس از زایمان مانند تب شدید رخ دهد ولی این مورد همه علایم و نشانه های بیماری خاصی دارد که می توان آن را قصور و یا تقصیر پزشک دانست که بچه که خفه شده به دنیا آمده می بایست در داخل دستگاه اکسیژن قرار گیرد که نگرفت.

فهمیدند که زایمان در مطب جرم است و با آن که بیمارستان در یک کیلومتری بوده است می بایست بچه در زایشگاه و بیمارستان متولد می شد و پزشک پس از وضعیت زائو می بایست او را به بیمارستان منتقل می کرد. برای کسب حق و حقوق بچه شکایت کردند. قاضی رایی نداد و آن ها به نظام پزشکی فرستاد و نظام پزشکی بر پایه روابط صنفی و ماده قانونی هر حق و حقوقی را مردود دانست. به رشت و نظام پزشکی آن جا رفتند همان آقایان لاهیجانی در تجدید نظر نشستند و همان رای را می دهند و مساله را ختم به خیر می کنند.

حالب آن که همان ماده قانونی صراحت دارد که جرم دو بخش دارد : حقوقی و کیفری . اگر کیفری به مرور زمان از اعتبار می افتد حقوقی پابرجاست. و جالب تر آن که همان ماده قانونی می گوید : مرور زمان شامل جرمی که آثارش باقی است نمی شود. این بچه هنوز از آثار آن جرم نه راه می رود و نه حرف می زند و نه حرکتی دارد . می گویند مدرک ندارید؟ می گویند : بچه مدرک است. می گویند : خانم می گوید من پانزده سال است که طبابت در مطب نکرده ام . مدرکی که برای ثبت نوشته است نشان می دهد که در مطب کرده است.

به هر حال هر جا رفتند جوابی به عدالت نشنیدند. از قدیم گفته اند از یک صنفی عدالت نخواهید ؛ چون هم لباسی طرفدار هم لباسی است. نظام پزشکی که نمی آید از بیمار دفاع کند. آمده است تا از پزشکان دفاع کند حتی اگر به ظلم و بیداد باشد. عدالتی نظام پزشکی و یا هر صنفی دیگر عدالت صنفی است یعنی به نفع صنف است.

تا حالا همه جا رفته است . نزد دادگستری و معاون محترم آن آقای الهیان در رشت و بازرسی کل استان آقای مهاجر ولی به جهاتی کار پیش نمی رود ؛ چرا ؟ احتمالات زیادی است. یکی آن که قاضی پرونده می گوید باید وکیل خوب داشته باشید و پول ها خرج کنید؟ می گویند آقای قاضی شما رای خود را بدهید. اگر وضعیت را نمی دانید به کارشناسان واگذار کنید. کارشناس را مامور کنید تا وضعیت را بررسی کنند. نظام پزشکی تهران گفته است که اگر قاضی دستور به کارشناسی دهد کاری می شود کرد و لی بدون دستور هیچ کاری نمی شود کرد. قاضی هم دستور کارشناسی صادر نمی کند.

می گویند خانم ی همسر ع ز است که ایشان هم از دم کلفت های بالا در تهران است. در رشت و لاهیجان هم آره .

به هر حال دم کلفت چیست؟ محدوده دم آقایان آن اندازه بزرگ و پهن است که هر جا پا بگذاری هستند. این محدوده را چه کسی واقعا محدود می کند و دم ها کلفتشان را قیچی می کند.

به نظر می رسد تا عدالت صنفی را طالب هستیم وضعیت بهترین از این نخواهد شد. زیرا عدالت صنفی مساوی است با بی عدالتی .

باور نمی کنید؟ بیایید همین فاطمه خاموشی را ببینید تا مساله دستتان بیاید و ملموس و عینی و مشهود همه کس فهم شود.