اخلاص به معنای تصفیه عمل از هر شائبه ای و خالص کردن آن برای خدا است؛ خواه شائبه رضای خود باشد یا رضای مخلوقات دیگر.
البته برای اخلاص همانند ایمان و تقوا دارای مراتب و درجات متعددی است و اخلاص نیز دارای شدت و ضعف است؛ زیرا وقتی انسان بخواهد عمل خویش را از هر چیزی غیر الله پاک و پاکیزه کند و تنزیه نماید، این غیر الله می تواند شامل خواهش های نفسانی انسان حتی پاداش عمل در دنیا و آخرت نیز باشد. پس یکی از مراتب اخلاص آن است که انسان در هنگام عمل خواهش نفسانی خویش از پاداش در دنیا و آخرت را نیز کنار نهد و عمل خویش را نیز از آن پاک و پاکیزه سازد. پس با ندای بلند فریاد می زند: « گر مخیر بکندم به قیامت که چه خواهی / عشق ما را بس و نعمت فردوس شما را» البته این فریاد را در دنیا دارد نیز که آثار آن در قیامت خود را بروز و ظهور می کند.
البته فراتر از این آن است که انسان در عالی ترین سطح مرتبه اخلاص آن است که بنده نه خود را می بیند و نه عبودیت خود را و نه عالم و اهل آن را، بلکه در مشاهده ربوبیت الهی از حدّ عبودیت تجاوز نکند و تنها «العبد» بودن را می بیند. در این شرایط انسان به همان حقیقتی می رسد که خدا از او خواسته است: الا لله الدین الخالص.(زمر، آیه 3) در چنین خلوصی بنده نه غیر خدا می بینند و نه خودش را، بلکه فانی در عبودیت و بندگی است و حتی بندگی و عبودیت خویش را در هیچ حالی حتی عبادت نمی بیند، بلکه هر چه است خدا است. پس عبودیت آنان به تفکر و رویت نیست، بلکه عبودیت آنان به «تجلی» است، چنان که پیامبر(ص) در مقام «عبده» در اسرای الهی و معراجش در نماز به نمایش گذاشت.